به بهانه بازخواني يکي از مهمترين مقاطع تاريخ معاصر ايران
کد خبر: ۱۰۶۸۳۴
تاریخ انتشار: ۰۱ مهر ۱۳۹۷ - ۱۷:۲۵

نصف جهان: دوران استانداري غلامحسين کرباسچي در اصفهان از هر جهت يکي از مهمترين دوران ها در تاريخ معاصر اين استان است. کرباسچي در بهمن 1361 در اوج جنگ تحميلي و هنگامي که تنها 29 سال داشت، با فرمان مستقيم امام خميني(ره) به عنوان استاندار اصفهان منصوب شد و تا پايان جنگ، عهده دار رتق و فتق امور در اين استان مهم و حساس بود. سياست هاي اتخاذ شده توسط او در اصفهانِ دهه 60، چالش هاي فراواني را براي اين مدير جوان به وجود آورد اما مانع از اين نشد که او هفت سال در اين مسند باقي بماند.

کرباسچي به تازگي گفتگويي با ماهنامه «انديشه پويا» انجام داده و با پرداختن به روزهايي که در استانداري اصفهان همه کاره بود، برخي از اين چالش ها را نيز بازخواني کرده است. او همچنين چگونگي انتخابش براي استانداري اصفهان را توضيح داده و از روزي گفته است که ظاهراً به سفارش آيت ا...طاهري، امام جمعه وقت اصفهان به عنوان استاندار منصوب شد: «خجالت کشيدم دستور امام(ره) را رد کنم. به امام(ره) گفتم دنبال کار اجرايي نيستم و دلم ميخواهد برگردم حوزه و مطالعاتم را ادامه دهم. اما با سابقهاي که خدمت ايشان داشتم خلاف قول و دستور ايشان نميتوانستم عمل کنم. گفتند شما فعلاً شش ماه به اصفهان برويد و بعد از شش ماه هم با دستور ايشان در اصفهان ماندم تا سال 1368.»

وقتي محمد هاشمي رفسنجاني، رئيس صداوسيما شد، کرباسچي به تلويزيون رفت اما سال 1361 که بين آيتا... طاهري و وزارت کشور بر سر استانداري اصفهان اختلافاتي پديد آمد، در ‌‌نهايت امام(ره) دستور دادند کرباسچي به اصفهان برود و استاندار اصفهان شود. کرباسچي خدمت امام(ره) رسيد که بگويد ميخواهد به قم برگردد و درسش را ادامه دهد اما امام(ره) فرمودند: «وقت براي درس خواندن زياد است.» کرباسچي ميگويد من کار استانداري بلد نيستم که امام(ره) پاسخ دادند: «شما شش ماه اين مسئوليت را قبول کنيد و در اصفهان بمانيد.» بعد از شش ماه دوباره خدمت امام(ره) رفت که ايشان دوباره فرمودند شش ماه ديگر بمانيد. شش ماه دوم هم تمام شد و دوباره خدمت امام(ره) رسيد که اين بار امام(ره) فرمودند آقاي کرباسچي! شما فعلاً اصفهان هستيد. همين شد که کرباسچي در اصفهان ماندگار شد، البته خيلي زود با مخالفت روبه رو شد. خودش به پايگاه اطلاع رساني «تاريخ ايراني» مي گويد: «ماه رمضان اولي که به عنوان استاندار رفته بودم يک عده که مخالفان آيتا... طاهري بودند تظاهرات کردند و شعار دادند استاندار آمريکايي اخراج بايد گردد. يعني با من که دو ماه بود با تأکيد امام(ره) آنجا رفته بودم اينگونه رفتار کردند. توقع نداشتند در اختلافي که بر سر ماجراي استاندار اصفهان بود امام(ره) من را انتخاب کنند.»

خروج از اصفهان

زمستان 1368 چند ماه بعد از رحلت امام خميني(ره)، اکبر هاشمي رفسنجاني در قامت اولين رئيس جمهور انتخاب شده مبتني بر قانون اساسي جديد، خواستار حضور کرباسچي در شهرداري تهران شد. هاشمي مي خواست بن بست ايجاد شده در تهران را بشکند و اين شهر را که «پيشاني» جمهوري اسلامي خوانده مي شد، به محل مناسبي براي کار و زندگي تبديل کند. او براي تحقق اين خواسته، غلامحسين کرباسچي را انتخاب کرد. عبدا... نوري، وزير کشور اصفهاني دولت اول هاشمي رفسنجاني مأمور مي شود کرباسچي را راضي کند که از اصفهان به تهران بازگردد.

استاندار اسبق اصفهان در اين باره به «انديشه پويا» گفته: «سال 1368 چند ماهي بود که امام(ره) فوت کرده بودند و آقاي نوري، وزير کشور شده بود. داشتند يکسري استانداران را جابهجا ميکردند. بعضي از نمايندگان اصفهان مثل مرحوم علياکبر پرورش و آقاي محمودي روي من حساسيت داشتند. وقتي آقاي نوري پيغام دادند که براي شهرداري به تهران بياييد، ابتدا رد کردم. برداشت من اين بود که چون معروف بود منصوب امام(ره) هستم، نميخواهند با من برخورد کنند ولي ميخواهند مرا از استانداري اصفهان بردارند. وگرنه آيتا... طاهري راضي به رفتن من از اصفهان نبود. خلاصه، در مرحله اول رد کردم. گفتم ميخواهيد از اصفهان بروم، ميروم؛ ولي علاقه مند به کار اجرايي در جاي ديگري نيستم. ميخواهم دنبال کار خودم و درسم بروم. يکي دو ماهي اين رفت و آمد طول کشيد تا اينکه آقاي نوري در يک جلسه گفت نظر آقاي هاشمي اين است که شما شهردار تهران بشويد. باز هم گفتم اگر ميخواهيد از اصفهان بروم، حرفي ندارم اما به جاي ديگري نميروم. اين بار آقاي نوري گفت پس خودت آقاي هاشمي را قانع کن و به ايشان بگو نميآيم. خلاصه، پيش آقاي هاشمي رفتم و ايشان گفت الان دوران بازسازي است. تعبير ايشان اين بود که تهران پيشاني کشور است و اگر در جاهاي دورافتاده، هزار مشکل داشته باشيم، آنقدر ديده نميشود که در پيشاني کشور نتوانيم حتي زبالهها را جمعآوري کنيم. گفتم که چندان علاقهاي به اين کار ندارم و خيلي هم اين کار را بلد نيستم. آقاي هاشمي گفت شما همان کارهايي را که در اصفهان کرديد انجام دهيد. به آقاي هاشمي گفتم اگر قرار باشد اتفاقي در شهرداري بيافتد، پول ميخواهد اما در شهرداري پول نيست و دولت هم پولي به شهرداري نميدهد. آقاي هاشمي هم گفت همانطور که در اصفهان از مردم پول ميگرفتيد، با همان روش تهران را هم اداره کنيد...»

کرباسچي در گفتگو با «تاريخ ايراني»، جزئيات بيشتري از رايزني اش با عبدا... نوري را توضيح داده که بنا بر اين توضيحات، حتي پاي محمد عطريانفر، يکي ديگر از اصفهاني هاي صاحب نفوذ در دهه 60 هم به اين ماجرا باز شده است. عطريانفر کسي است که چند سال بعد، در زمره ياران نزديک کرباسچي در شهرداري تهران و مؤسسه «همشهري» و بعدها حزب کارگزاران سازندگي قرار گرفت: «شهرداري تهران، آن زمان چندان خوشنام و جاي مورد رغبتي مثل حالا نبود. همه از آن مطالبات داشتند و هر گرفتاري هم پيش ميآمد ميگفتند تقصير شهرداري است. به همين دلايل گفتم نميآيم. آقاي نوري، آقاي عطريانفر را فرستاد تا من را راضي کند که شهرداري تهران را قبول کنم. عطريانفر، معاون سياسي وزير کشور بود. به عطريانفر گفتم اگر از کار من در اصفهان ناراضي هستيد و ميخواهيد از اصفهان بيايم خيلي هم استقبال ميکنم اما من شهرداري بيا نيستم. برخي دوستان هم مشورت ميدادند که شما يک کارنامهاي در اصفهان داريد که اگر به شهرداري تهران برويد هم کار شهر خراب ميشود هم رزومه شما در اينجا. آقاي نوري گفتند پس بيا خودت با آقاي هاشمي صحبت کن. آن زمان هم آقاي هاشمي موقعيت برتري در کشور داشتند. خدمت آقاي هاشمي رفتم... ايشان اصرار کرد که شهردار شدن شما يک وظيفه است و گفتند که ما در گوشه و کنار کشور ممکن است خيلي نواقص داشته باشيم اما اول کار بايد از تهران شروع شود. همين بود که در دي ماه 68 به تهران آمدم و به ساختمان شهرداري رفتم.»


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار