نصف جهان: در روزهايي که مهاجم آفريقايي استقلالي ها زير تيغ انتقادات هواداران اين باشگاه براي عدم گلزني به سر مي برد، خبرگزاري «ايلنا» هواداران اين تيم را قلقلک داد که در کنار انتقاد از «الحاجي گرو»، تبريزي را فراموش نکنند. اين رسانه در ادامه هم نوشته که سپاهاني ها زرنگي کردند و «استنلي کي روش» را از چنگ ذوب آهن در آوردند و استقلال هم تبريزي را با کيفيت هاي متوسط خريد! به نظر مي رسد حق با اين خبرگزاري باشد.

اين روزها که هجمه‌هاي زيادي به الحاجي گرو، مهاجم آفريقايي تبار استقلال صورت مي‌پذيرد و وي به لحاظ توانايي‌هاي فني و ميزان تأثيرگذاري يک هزارم «مامه تيام» توصيف مي‌شود، اين واقعيت از مقابل چشم‌ها دور مانده که مرتضي تبريزي هم چندان از او بهتر عمل نکرده و هرچند در هفته‌هاي نخست حضورش در جمع آبي‌ها دو سه گلي زد و ابراز وجود کرد اما به تدريج در گرد و غبار تيمش گم شد و اين روزها «وينفرد شفر» حتي صرافت گسيل وي به ميدان‌ها را ندارد.

از قضا تبريزي در همان زماني صيد شد و پيراهن آبي را به تن کرد که سران استقلال گرو را استخدام کردند. گفته مي‌شود بودجه کلان جذب اين دو با کمک سران ورزش جور شده است که از گلايه هواداران استقلال در زمينه کمبود توجه به تيم خود اطلاع داشتند اما طريق و ادوات کوچ تبريزي از ذوب آهن به استقلال هرچه بوده باشد شکي در اين نيست که او در 80 روزي که از آن رويداد مي‌گذرد، به ندرت همان مهاجمي نشان داده است که نه فقط آبي‌ها بلکه چند تيم ديگر ليگ نيز از جذب وي بسيار استقبال مي‌کردند.

نخستين نشانه‌ها و اظهارات حاکي از تمايل استقلال به جذب تبريزي در فصلي شنيده شد که هنوز امير قلعه‌نويي استقلال را ترک نکرده بود و سکاندار اين تيم در ناموفق‌ترين مقطع حضورش در جمع آبي‌ها و در فصولي بود که استقلال در جدول رده‌بندي ليگ برتر به رتبه‌هاي ششم و پنجم اکتفا کرد. در دوره يکسال و چهار ماهه زمامداري عليرضا منصوريان هم نام تبريزي به کرات به عنوان يکي از اهداف اصلي استقلال براي تقويت مکانيسم تهاجمي اين تيم آمد اما اين انتقال فقط زماني شکل گرفت که استقلال در اواسط تابستان امسال از حفظ تيام قطع اميد و ليگ هجدهم را لرزان آغاز کرد.

در نهايت سران ذوب آهن نيز به اين نتيجه رسيدند که نگهداري وي به سبب يکدل نبودن او با تيم و پَر زدن دلش به سمت آبي‌ها کاري عقلاني نيست و بهتر است او را بفروشند و در ازايش يک پول درشت (به روايتي 8/1 ميليارد تومان) را کاسبي کنند. درست است که ذوب‌آهن هم امسال در غياب تبريزي در امور تهاجمي مي‌لنگيده است اما از اينکه مهاجمي را جواب گفته که آبي‌ها او را نيمکت نشين کرده‌اند پشيمان نيست و به اين نکته فکر مي‌کند که جانشينان وي مي‌توانند به تدريج به اهدافي برسند که براي باشگاه تعيين شده و قدر مسلم اينکه جدايي استنلي کي‌روش و کوچ او به سپاهان براي سفيد و سبزها بسيار گران‌تر تمام شده است تا انتقال تبريزي به تهران.

مهاجمي که در فولادشهر، هم با ضربات سر و هم با هر دو پا براي ذوبي‌ها گلي مي‌زد و سال پيش همراه با کي‌روش عصاي دست امير قلعه‌نويي در ذوب‌آهن بود، حالا که ژنرال به سپاهان رفته و کي‌روش را در آنجا هم به پيکان اصلي تهاجمي‌اش تبديل کرده حال و روز نامطمئني دارد و قلعه‌نويي چنان از ديدن غروب - ولو موقتي- تبريزي در ترکيب آبي‌ها يکه خورده که نزد خود فکر مي‌کند اگر به خيال اوليه خود در جذب وي کوتاهي کرد و بازي تصاحب وي را به استقلال باخت حالا و پس از گذشت فقط 75 روز از فصل جاري بايد برنده اين رقابت شناخته شود. همه اينها بدين معنا نيست که سياست اخير شفر در رويکرد به مهاجمان جوان‌تر فلسفه‌اي درست در درازمدت است و مهدي قائدي و اللهيار صيادمنش براي خط حمله استقلال هماني مي‌شوند که شفر و هواداران مي‌خواهند اما شکي نيست که تبريزي هم اندک مدتي بعد از انتقال به اصطلاح رؤيايي‌اش از اصفهان به يکي از دو «بزرگ» پايتخت چيزي نشان نداده که ديگران تصور مي‌کردند و به حد بالايي نرسيده است که خودش مي‌خواست.

تبريزي به واقع متهم اصلي اما پنهان مانده پرونده جواب ندادن خط حمله استقلال در فصل جاري است که به لطف اقبال بلندش پشت ديوار بلند تنبلي‌ها و ناکامي‌هاي الحاجي گرو پنهان مانده و خيلي‌ها فعلاً کاري به‌کار او ندارند.