کد خبر: ۱۱۰۱۳۴
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۷ - ۱۱:۴۷

کسانی که حال کار کردن ندارند اما مدام به افکار عمومی آدرس اشتباه می‌دهند. مدیر نجومی‌بگیر حتما مرد این میدان نیست، دولت اما نجومی‌بگیر معروف را وقتی با فشار افکار عمومی از صندوق توسعه ملی برمی‌دارد، دوباره در صندوق محیط‌زیست منصوب می‌کند.

حسن رضایی طی یادداشتی در وطن امروز نوشت: می‌گویند تجربه پدر علم است. دوستان دولتی و طرفدار دولت احتمالا به این حرف دقیق و عمیق اشکالی نداشته باشند. خب! سوال: علم اصلی مورد اتکای دولت یازدهم و دوازدهم چیست و چه بود؟! علم جوانان ایرانی؟ ابدا! اکبر ترکان، مشاور ارشد رئیس‌جمهور صراحتا علم بومی ما را در حد پخت و صادرات آبگوشت بزباش و قرمه‌سبزی می‌دید، محمدجواد ظریف هم معتقد بود آمریکا با یک بمب- نه حتی 2 تا!- تمام سیستم دفاعی ما را نابود می‌کند. طبعا نه دولت که هیچ آدم عاقلی بر چنین ستون سستی که نهایت قدرتش پخت آبگوشت بزباش است و با یک بمب دود هوا می‌شود، تکیه نخواهد کرد! خب! پس علم اصلی مورد اتکای دولت یازدهم و دوازدهم چه بود؟! حدس‌تان درست است: علم دیپلماسی! سلمنا! طبعا تجربه پدر همین علم هم هست! حالا تجربه 5 سال اتکا و استفاده مکرر تمام کشور از علم آقای ظریف و دوستانش در وزارت خارجه به ما چه می‌گوید؟!

جز اینکه اقتصاد را- حداقل- احتمالا نمی‌توان با علم حرفی یا همان علم دیپلماسی درست کرد؟ حرف ابدا در درست یا غلط قهرمان بودن آقای ظریف در عرصه دیپلماسی نیست. فرضا که ایشان مبرزترین دیپلمات زنده حال حاضر جهان هم باشند. اینکه مایه افتخار ماست و ما هم می‌گوییم چه خوب که اگر در تمام حوزه‌‌های دیگر، فقط آبگوشت بزباش داریم و قرمه سبزی، اینجا ظرفیتی مثل ظریف را داریم حداقل! خب الحمدلله! تجربه استفاده مکرر از علم سرشار آقای ظریف در این 5 سال اما حتما از خود علم ایشان مهم‌‌‌‌‌‌تر است. این تجربه به ما می‌گوید اقتصاد را نمی‌توان با تکیه بر حرف سامان داد. وانگهی! در تاریخ معاصر و باستان هم هیچ کشوری را نمی‌شناسیم که تنها با تغییر روابط خارجی خود، توانسته باشد اقتصادش را متحول کند. کسانی که رشد کشورهایی مثل ژاپن، کره‌جنوبی، چین، غیره و غیره را هم به ارتباط با آمریکا نسبت می‌دهند، تفکری بسیار خام‌دستانه دارند و به هیچ‌وجه به مختصات اساسی رشد این کشورها اشاره نمی‌کنند.

رشد امثال ژاپن پس از جنگ دوم جهانی، اتفاقا به دنبال اتکا بر ظرفیت‌‌های داخلی و فرهنگ ویژه سختکوشی ژاپنی رخ داده است. درباره آلمان و دیگر قدرت‌‌های اقتصادی دنیا هم همین مساله صدق می‌کند. آنها که ارتباط را کلید توسعه می‌نامند، به این واقعیت روشن اشاره نمی‌کنند که آمریکا هرگز مایل به تهدید پیشتازی اقتصادی و سیاسی خود توسط هیچ کشوری در سطح دنیا نیست و نبوده است. و اگر به‌راستی ارتباط کلید توسعه بود، چرا مصر با وجود داشتن بهترین روابط با جهان غرب و رژیم صهیونیستی در حداقل 4 دهه گذشته، اکنون چنین در فقر دست و پا می‌زند؟ باید توجه کرد که در منطق لیبرالیسم، انتقال تکنولوژی آمریکایی به رژیمی چون اسرائیل هم محدودیت‌‌های خاص خود را دارد و در همین زمینه، تاکنون چندین پرونده جاسوسی علمی اسرائیل از آمریکا رسانه‌ای شده است!

تعارض‌‌های آشکار آمریکا و اروپا در مسائل اقتصادی طی دهه‌‌های اخیر نیز نمود روشن همین واقعیت است. چنین کشوری-آمریکا- چگونه می‌تواند فرضا به رشد دشمنی چون ژاپن کمک کرده باشد تا ما فکر کنیم می‌توان به کدخدایی‌‌‌‌اش امید بست و تنها از همین راه، به توسعه اقتصادی هم رسید؟! اگر این تجربیات جهانی را به تجربه 5 سال دیپلماسی آقای ظریف که حالا نتیجه‌‌‌‌اش افسارپاره‌کردن دلار، رکوردزنی بی‌اعتباری پاسپورت ایرانی در تاریخ معاصر، رشد اقتصادی منفی 8/3 درصد در سال 2017 و پیش‌بینی تداوم رشد منفی اقتصاد ایران در 2018 است، اضافه کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که ما برای اصلاح اقتصاد، اولا باید به جای حرف زدن، کار کنیم! و ثانیا الگوی سختکوشی متناسب با خود را داشته باشیم. اکنون حجم متراکمی از کارهای نکرده در سطح کشور بر زمین مانده است. طبق گفته مراکز جهانی، اقتصاد ایران از نظر ظرفیت‌‌های استفاده‌نشده در رتبه نخست دنیا قرار دارد.

به عبارتی ما روی گنج هستیم و تنها باید اقدام به استخراج آن کنیم. چند مثال کوتاه: در حال حاضر، 41 درصد اراضی قابل کشت کشور بلااستفاده است. بیشتر از نیمی از ظرفیت معدنی کشور خالی است. این در حالی است که فقط 25 درصد از مساحت کشور مورد اکتشاف تخصصی قرار گرفته است. ایران پنجمین دارنده جاذبه گردشگری در دنیاست ولی در رتبه 94 جذب گردشگر قرار دارد. از این مثال‌ها می‌توان صدها مورد برشمرد. واقعیاتی که نشان می‌دهد کلید حل مشکلات کشور بیش از آنکه دست آقای ظریف و خارج از مرزها باشد، در داخل همین خاک است. ما بیش از آنکه محتاج شعبده‌بازی‌‌های انحرافی چون برجام، FATF و شوخی‌‌های تلخی مثل رفع بهانه‌‌های آمریکا باشیم، نیازمند کار متراکم، ضربتی، پردامنه، جهادی و بی‌منت در روی خاک همین ملک هستیم. رهبر انقلاب چند سال قبل فرمودند کلید حل مشکلات کشور در لوزان، ژنو و نیویورک نیست.

کسانی که حال کار کردن ندارند اما مدام به افکار عمومی آدرس اشتباه می‌دهند. مدیر نجومی‌بگیر حتما مرد این میدان نیست، دولت اما نجومی‌بگیر معروف را وقتی با فشار افکار عمومی از صندوق توسعه ملی برمی‌دارد، دوباره در صندوق محیط‌زیست منصوب می‌کند. سیف و معاونانش را هم با وجود صدور حکم انفصال از خدمت در 6 ماه پیش از این، نه‌تنها از بانک مرکزی برنمی‌دارد که پس از برداشتن هم مشاور پولی و بانکی رئیس‌جمهور می‌کند! در این شرایط باید به آقای ظریف گفت: لطفا بهانه‌‌های آمریکا را رها کنید و به رفع بهانه‌‌های خودتان بپردازید. اینکه دولت چگونه می‌تواند معضلات موجود را به صورت ضربتی از پیش‌روی مردم بردارد و الگوی مناسب برای این کار چیست، در این مقال نمی‌گنجد و فرصت دیگری می‌خواهد!

برچسب ها: بهانه‌‌ ، ظریف ، وطن ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار