استعفا از نمايندگي، به استيفاي حق اصفهاني بودن ختم مي شود
کد خبر: ۱۱۷۴۸۱
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۷ - ۱۶:۲۶

نصف جهان: تا بوده، اصفهاني ها به جان آذربايجاني ها غر مي زدند مگر خون درياچه اروميه شما از زاينده رود ما رنگين تر است که از دولتي ها تا مجلسي ها و از رسانه ها تا کارشناسان، همه بسيج شده اند براي احيايش و اينکه از صدر تا ذيل مملکت بايد چه بکنند و چه نکنند بلکه طول و عرض اين موجود رو به موت، چند متري بيشتر شود در حالي که کسي براي زاينده رود ما تره هم خرد نمي کند.

حالا اما اوضاع کمي برعکس شده است؛ يعني از روز چهارشنبه هفته گذشته که همه نماينده هاي استان اصفهان تصميم گرفتند در اقدامي هماهنگ و در اعتراض به اينکه دولت براي حل مشکل آب اصفهان هيچ بودجه اي اختصاص نداده است استعفا کنند، اين آذري ها هستند که مي گويند بايد از اصفهاني ها ياد گرفت که براي زنده کردن زاينده رودشان حاضرند دست از کرسي هاي سبز بهارستان بشويند اما درياچه اروميه ما که در محاصره قول و قرارهاست، هنوز همان موجود رو به موت است بي آنکه در وضع حياتش تغييري حاصل شده باشد.

البته بر خلاف اهالي محترم آذربايجان، اصفهاني ها سال هاست از نمايندگانشان در مجلس دلخورند که چرا با هم يکدل نيستند و يک بار براي هميشه فکري به حال مشکل آب اصفهان و مشخصاً وضعيت اسفبار رودخانه زاينده رود نمي کنند تا نام نيکي از خودشان برجاي بگذارند. شاهد موکلين اين وکلا نيز همواره نمايندگان استان هاي چهارمحال و بختياري و خوزستان بوده اند که آنها را به رخ نمايندگان اصفهان مي کشيدند که ببينيد اينها چطور با هم هماهنگند و اجازه نمي دهند آب کوهرنگ و کارون به راحتي به اصفهانِ سابقاً خرم و زيبا(!) برسد اما شما انگار نه انگار؛ فقط چسبيده ايد به همان کرسي هاي سبز و و همه اش از «مصلحت ملي» و «عدم تقابل با اذهان عمومي استان هاي همجوار» و اين چيزها حرف مي زنيد در حالي که خودتان هم مي دانيد اين براي رودخانه ما آب نمي شود؛ حالا براي شما نان مي شود يا نه، يک بحث ديگر است!

اما برگرديم به شرح اوضاعي که گفتيم فعلاً برعکس شده است. به اين تيتر روزنامه «مهد تمدن» از نشريات استان آذربايجان شرقي توجه کنيد: «تلنگر اصفهان به آذربايجان». محتواي اين تيتر در واقع بيانگر همان به رخ کشيدن کار اين نماينده نسبت به آن نماينده است گيرم اين بار اصفهاني به رخ آذربايجاني کشيده شده است؛ آن هم توسط خود آذري ها. خلاصه حرف اين روزنامه هم اين است: «استعفاي اين نمايندگان در اعتراض به خلف وعده دولت، درعين حال که نمايانگر اتحاد و يکدلي نمايندگان اصفهان در مجلس در حل و پيگيري مشکلات مردم اين استان است، موجب شده تا تمام نگاهها به سوي اصفهان و به خصوص خشکي زايندهرود و کمبود آب شرب در اين منطقه معطوف شود، چراکه استعفاي نمايندگان از منصب نمايندگي مجلس آن هم به صورت دستهجمعي، در فضاي سياسي کشور از اهميت فراواني برخوردار است و حاکي از جديت اين نمايندگان و همچنين عمق و شدت مشکل است. پيام اين استعفاي دسته جمعي آن است که نمايندگان مردم خواهان برطرف شدن اين مشکل هستند. بنابراين نه افکار عمومي، نه دولت و نه مجلس نميتوانند از کنار اين استعفاي دستهجمعي به راحتي عبور کنند و آن را ناديده بگيرند.»

روزنامه آذربايجاني البته راست مي گويد. موضوع استعفاي نمايندگان اصفهان، مهم بود و توجه ها را به خودش جلب کرد. در خود اصفهان هم از رسانه هاي محلي گرفته تا دو کارخانه ذوب آهن و فولاد مبارکه که به زعم استان هاي همجوار، خودشان متهمان استفاده بيش از حد از آب زاينده رود هستند از اين اقدام حمايت کرده اند. اما در خارج از جغرافياي اين استان، اوضاع کمي متفاوت است و مشخصاً تهراني ها مثل اصفهاني ها (در حمايت از اين اقدام) و آذربايجاني ها (در نهيب زدن به نمايندگانشان) فکر نمي کنند. مثلاً اين توييت جناب محمد مهاجري، فعال رسانه اي اصولگرا را درباره استعفاي نماينده هاي استان اصفهان بخوانيد: «از کارمندي که 25 سال مرخصي نرفته بود دليلش را پرسيدند. گفت اگر مرخصي بروم همه مي فهمند بودنم با نبودنم در محل کار فرقي ندارد. حالا نقل استعفاي 19 نماينده اصفهان است. تهديد کرده اند در صحن و کميسيون هاي مجلس شرکت نميکنند. خيلي دوست داريد همه بفهمند عدم و وجودتان يکي است. باور کنيد فهميدهايم.» يا مثلاً اين تيتر خبرگزاري «فارس» که نشان مي دهد ماجرا برايش آنقدرها هم مهم نبوده است: «استعفاي نمايندگان استان اصفهان چقدر شوخي است؟»

و البته حالا ديگر همه مي دانند که اين «شوخي بودن» در کلام جناب رئيس سازمان برنامه و بودجه که کسوت معاونت رياست جمهوري را بر عهده دارند نيز نمود داشت. از اکثر نشريات پايتخت هم بگذريد که اين استعفا را اصلاً جدي نگرفتند.

خلاصه اينکه فعلاً فقط اصفهان و آذربايجان هستند که اين ماجرا را خيلي جدي گرفته اند. يکي اين مي گويد و يکي آن. نمايندگان اصفهان چپ و راست در حال گفتگو با رسانه ها هستند و از اقدامشان دفاع مي کنند و مي گويند تا آخرش مي ايستند و مسئولان محلي هم حسابي پشتشان درآمده اند که تا مي توانيد تا آخرش بايستيد! آذربايجاني ها هم به استناد همان نشريه اي که از آن نام آورديم، معتقدند در حالي که نمايندگان استان اصفهان در واکنش به تنها يکسال خلف وعده دولت در عمل به وعدهها و مطالبات مردم اين استان (!) آنهم درباره زاينده رود که به مراتب کم اهميت تر از درياچه اروميه است(!) چنين اقدام قابل تحسيني انجام داده اند شما نمايندگان آذربايجان چرا چنين نمي کنيد و الخ.

و اما اجازه دهيد اصل ماجرا را با بخشي از يک يادداشت که روز شنبه در يکي از سايت ها منتشر شد ادامه بدهيم: «در صف نانوايي بودم. سربازي دوان دوان آمد تا نان بگيرد. صف چندتايي شلوغ بود و تکي خلوت. سرباز به شاطر گفت، يه دونه ميدي عجله دارم. مرد نانوا هم نان سنگک را از تنور درآورد و گفت اين هم مال سرباز، در اين هنگام جواني که جلوتر از سرباز در صف بود نان را از دست سرباز گرفت و گفت: اينجا تهرانه، شهرتون نيست، حساب و کتاب داره... واقعاً تهراني بودن، نسبت به اصفهاني بودن، رشتي بودن، ترک بودن و... فضيلت دارد؟»

بله دارد. اصفهاني و ترک بودن با تهراني بودن فرق دارد. فقط فکر کنيد نماينده هاي تهران سر يک موضوعي هر چند کوچک و بي اهميت استعفا مي کردند؛ جداي از اينکه اين استعفا از نظر آيين نامه داخلي مجلس اصلاً شدني هست يا نه، به تيتر اول خبرگزاري ها و روزنامه ها و هياهوي چند روزه در کل کشور فکر کنيد و نتيجه اي که در پس اين اقدام حاصل مي شد. پس داستان پايتخت با جاهاي ديگر فرق دارد. آذربايجاني ها به «تلنگر» فکر مي کنند و ما به اقدام خوب و قابل تحسين نمايندگانمان. همه هم از اين اقدام حمايت مي کنيم اما يادمان باشد که اصفهان يا آذربايجان، تهران نيست که نيست که نيست.


برچسب ها: آذري ، تهراني ، تهراني ، استعفا ، حمايت ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار