پ
رامتین خداپناهی:
کد خبر: ۱۱۷۸۹۴
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۶

نصف جهان: رامتین خداپناهی، بازیگر نقش «میرزا اسد» سریال «بانوی عمارت» با اعلام اینکه این مجموعه توانسته یک اثر آبرومند باشد، از ضرورت ساخت سریال‌های تاریخی و پرداختن به این بخش توسط هنرمندان گفت. بخشی از گفتگوی او با خبرگزاری «ایرنا» را بخوانید.

در حال حاضر صدا و سیما و آثارش خیلی زیر تیغ انتقاد مردم و منتقدان است، این موضوع هم باعث شده که سریال‌ها زیر ذره‌بین قرار گیرند و کار بازیگران و عوامل مجموعه‌ها را سخت‌تر کند. «بانوی عمارت» چه ویژگی‌هایی داشت که بازی در آن را پذیرفتید؟

ویژگی‌هایی که «بانوی عمارت» در بخش فیلمنامه‌نویسی و روند تولید طی کرده است، فکر می‌کنم حداقل در پنج سال اخیر، جزو آثاری باشد که ویژگی‌های یک سریال خوب را داشته است. من فکر می‌کنم یکی از دلایلی که موجب انتقاد مردم از تلویزیون و سریال‌هایش می‌شود، ضعف و نابلدی افرادی است که کار اجرایی را بر عهده دارند. البته بخش زیادی از این مشکلات به مشکلات مالی تلویزیون بازمی‌گردد. البته ما با افراد خاص هیچ کاری نداریم که نورچشمی‌ها چه دستمزدهایی دریافت می‌کنند چون آنها تنها 4درصد هستند، اما 96 درصد در حال حاضر با پایین‌ترین میزان حق دریافت دستمزد در بخش تولیدات هنری کار می‌کنند. برای مثال تنها دلیلی که بچه‌ها را در تولید سریال «بانوی عمارت» و ادامه دادن در این مسیر هدفمند می‌کرد، واژه‌ای به نام عشق بود و غیر از این هیچ دلیل دیگری نمی‌توانست این پروژه را به سرانجام برساند. با پایین ترین میزان دستمزد، یعنی ما با 40 درصد ظرفیت بودجه‌ای که امروز در اختیار سریال‌های گردن‌کلفت تاریخی قرار می‌گیرد در مسیر تولید این اثر حرکت کرده‌ایم. اکثر بازیگران و عوامل در پایین‌ترین میزان دستمزد قرارداد بستند و پول‌هایشان را دو ماه، سه ماه دریافت نمی‌کردند. پروژه چند بار به علت مشکلات مالی به تعطیلی انجامید اما خوشبختانه تنها دلیلی که بچه‌ها را مجاب می‌کرد با انرژی و نیرو کار کنند این بود که می‌دانستیم سرانجامش یک اثر آبرومند است.

تاریخی بودن این اثر تا چه اندازه توانسته به دیده شدن و جذابیت «بانوی عمارت» کمک کند؟

بخشی از وظیفه ما به عنوان هنرمند این است که تاریخ را به مخاطب بشناسانیم. در آمریکا، سالیانه کلی هزینه و سرمایه می‌شود که بخش‌هایی از تاریخ خود را در سینمای هالیوود به تولید و نمایش بگذارند. حالا شما فکر کنید یک کشوری با ده هزار سال سابقه تاریخی تا چه اندازه در برقراری شناسنامه تاریخی‌مان حال چه در تلویزیون، سینما و تئاتر تلاش شده است. واقعاً این تلاش‌ها زیر صفر است.

درباره نقش «میرزا ‌اسد» بگویید، شاید همذات‌پنداری با چنین شخصیتی که بازاری است و در دوران قاجار زندگی می‌کند، تا حدودی مشکل باشد. چطور توانستید با این شخصیت ارتباط برقرار کنید و به آن نزدیک شوید؟ کارگردان تا چه اندازه برای رسیدن شما به «میرزااسد» کمک کرد؟

کارگردان در یک اثر هنری می‌تواند نقطه نظرهای خود را بدهد. در واقع کارگردان مثل یک رهبر ارکستر است اما شما خود هم باید توانمندی نوازندگی را داشته باشید، یعنی باید این اشراف را داشته باشید که اگر کارگردان گفت فلان نت تو فالش است شما بتوانید سازتان را کوک کنید و نت را از فالشی بیرون بیاورید. مسلماً این تعامل بین کارگردان و بازیگر انجام می‌شود اما اگر بازیگر نتواند آن نقطه نظرات کارگردان را جامه عمل بپوشاند چه اتفاقی می‌افتد. خب طبیعتاً ما در معرض روزمرگی خود هستیم ولی وقتی می‌خواهیم در یک اثر تاریخی قرار بگیریم همه چیز از زبان بدن تا زبان گفتار باید با آن ریتم و ضرب‌آهنگ میزان شود. درست است قصه‌ای که «هزاردستان» دارد و مربوط به عهد قجر نیست اما من سعی کردم که در خلوت خودم و در طول تولید این اثر را مدام ببینم. این نوع گویش دوبلورها خیلی به من کمک کرد. حتی سر صحنه به خاطر دارم که بخش‌هایی از دیالوگ‌های «حاجی واشنگتن» و دیالوگ‌های آقای انتظامی در «هزاردستان» را حفظ و سعی می‌کردیم که حتی در قالب شوخی این دیالوگ‌ها را بگویم. سعی می‌کردیم خود را این گونه در این فضا نگه داریم. زبان بدن خیلی سخت است. زبان بدن ما امروزی است و مسلماً خیلی با گذشته متفاوت است. در یک دوره تاریخی قجرها زندگی می‌کنید که دوره بسیار پرسانسوری است و زنان و مردانش در یک بستر بسته گذران می‌کنند. این بستر بسته، روی زبان بدن افراد کوی و برزن هم تأثیر می‌گذارد، بدنها عصبی و جمع شده‌اند. خیلی با دست و پاهایشان مثل امروز حرف نمی‌زنند. اینها مواردی است که بچه‌هایی که تجربه داشتند و از تئاتر آمده‌اند یا پیشینه بازیگری پرقدرتی دارند مثل پانته‌آ پناهی‌ها، شبنم فرشادجو، احسان منظور، صالح میرزاآقایی و... می فهمند.

در بعضی از نقدها این مجموعه را با سریال «شهرزاد» مقایسه کرده‌اند، نظر خود شما درباره این قیاس چیست؟

من هم این نظر را شنیده‌ام. متأسفانه یا خوشبختانه سریال «شهرزاد» را ندیده‌ام که بتوانم نظر بدهم. قصه عاشقانه، مختص سریال یا فیلم خاصی نیست. در سینمای روز دنیا شاید سالی صد فیلم عاشقانه ساخته می‌شود. باید دید که این نگاه چه نگاهی است؟ یک نمایشنامه‌ای به اسم «هملت» از قرن 17 تا الان هزاران هزار اجرا رفته است. هیچکسی هم نمی‌تواند بگوید من هملت را اجرا کرده‌ام تو چرا اجرا می کنی؟ هر کسی از زاویه دید خود این اثر را کارگردانی می‌کند. باید بینندگان نظر دهند. ولی من فکر نمی‌کنم این اتفاق افتاده باشد.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰