کد خبر: ۱۳۴۸۸
تاریخ انتشار: ۰۲ آبان ۱۳۹۵ - ۲۰:۳۰

کاپیتان سابق سپاهان که یک خداحافظی متفاوت را در این فوتبال پشت سر گذاشت ناگفته های متفاوتی از سال های حضورش در فوتبال را مطرح کرده است. محرم نویدکیا از فوتبال رفت هر چند که خداحافظی‌های چندباره او حرف و حدیث‌های زیادی به همراه داشت و شاید اگر کاپیتان سابق در روزهای آخر مشاوران بهتری داشت در این شرایط گیر نمی‌افتاد.در این سال‌ها نویدکیا سعی کرد به قول خودش یک زندگی فوتبالی بی‌حاشیه‌ای را سپری کند اما به جرأت می‌توان گفت در یکسال اخیر به اندازه تمام این سال‌ها درگیر حواشی شد و چه بسا محرم در برخی از این بحران‌ها حتی پل‌های پشت سرش را هم خراب کرد. محرم از زمانی که پیراهن سپاهان را پوشید سرنوشتش با سرنوشت یک شهر گره خورد هرچند که سکانس آخر خداحافظی طوری پیش رفت تا همه چیز به هم بخورد. گزیده ای از گفتگوی مفصل خبرگزاری فارس با کاپیتان سابق سپاهان را با هم می خوانیم:

به عرصه فوتبالی‌ات ورود کنیم. خیلی شفاف می‌پرسم چرا در این سال‌ها فقط مرد باشگاهی بودی و خیلی در تیم ملی دوام نیاوردی؟

واقعیت این است که آن اوایل خیلی شرایط خوب بود. چه زمانی که برانکو سرمربی بود و چه زمانی که شاهرخی سرمربی شد و پس از آن هم دوباره برانکو آمد. ما حتی به جام جهانی 2006 رفتیم. از سال 80 که اولین بار به تیم ملی دعوت شدم تا سال 86 پنج شش سالی در تیم ملی بودم. در سال 86 وقتی قلعه‌نویی من را به تیم ملی دعوت کرد واقعاً دیگر زانویم مشکل داشت و بعدها مشخص شد که باید دوباره جراحی کنم. در این سال وقتی دیدم شرایط زانویم طوری نیست که هم در باشگاه باشم و هم در تیم ملی ترجیح دادم از این سال به بعد فقط در باشگاه بازی کنم چون تیم ملی نیاز به بازیکنانی سرحال و شاداب داشت تا بتوانند پروازهای طولانی، بازی‌های پیاپی و اردوهای سنگین را تحمل کنند و فکر می‌کنم شرایط زانوی من اینقدر ایده‌آل نبود که همه این مسائل را تحمل کنم و به همین خاطر زمانی که قطبی و حتی کی‌روش هم دوباره من را به تیم ملی دعوت کردند، با یک نامه از آنها عذرخواهی کردم. بنابراین طی این سال‌ها بخاطر شرایط جسمانی نتوانستم به تیم ملی کمک کنم و شاید اگر سالم‌تر بودم می‌توانستم یک جورهایی به این تیم بیشتر کمک کنم.

این موضوع هیچ موقع باعث حسرتت نشد؟

چرا آن زمان که جوان‌تر بودم خیلی. مخصوصاً آن زمانی که مقابل کره جنوبی زانویم به شدت مصدوم شد دو سه پیشنهاد اروپایی داشتم که قرار بود بیایند و با من مذاکره کنند اما سرِ آن بازی همه چیز زندگی حرفه‌ای‌ام تحت شعاع قرار گرفت. بالاخره باید هفت ماه از فوتبال دور می‌شدم و شرایط بازگشتم نیز پس از مصدومیت مشخص نبود. یک جورهایی اروپا، تیم ملی و خیلی از مسائل دیگر را بخاطر مصدومیت از دست دادم اما یک مقدار که سنم بالاتر رفت و منطقی‌تر فکر کردم به این نتیجه رسیدم که برای هر بازیکنی امکان دارد این اتفاقات بیافتد و این همه جراحی کند اما خدا را شکر که در سپاهان بودم و این باشگاه خیلی وقت‌ها در زمان مصدومیت، پای من ایستاد تا حداقل بتوانم به باشگاهم کمک کنم و کم‌کم در این زمینه با خودم کنار آمدم.

الان هم صحبت از بایگانی پیراهن شماره 4 محرم نویدکیا به گوش می‌رسد. آیا با این موضوع موافقی؟ ضمن اینکه خبرها حاکی از آن است که قرار است در یک بازی تدارکاتی بزرگ رسماً از میادین خداحافظی کنم.

خودم دلم نمی‌خواهد پیراهنم بایگانی شود. چون این آدم‌ها هستند که مهم هستند نه شماره‌ها. هر کسی دیگری دوست داشته باشد و دلش بخواهد می‌تواند شماره 4 را بپوشد و من خوشحال هم می‌شوم که یک روزی ببینم یک بازیکن، لباس شماره 4 را در سپاهان پوشیده و عالی بازی می‌کند من هم از آن لذت می‌برم و افتخار می‌کنم. مشکلی با این موضوع ندارم و فکر نمی‌کنم اتفاقی بیافتد. خوشحال هم می‌شوم و با کمال میل می‌پذیرم و اصلاً موافق بایگانی شدن شماره 4 سپاهان نیستم. از سوی دیگر هیچ انتظاری از باشگاه سپاهان ندارم که برای من کاری انجام دهد چون هر کاری کردم برای دل خودم بوده و لذت آن را بردم. وقتی می‌دیدم هواداران سپاهان از این تیم لذت می‌برند برای من هم این لذت بردن آنها لذتبخش بود و همین برای من کافی است و انتظار دیگری ندارم. در مورد بازی خداحافظی هم باید بگویم من جلوی ذوب‌آهن بازی خداحافظی‌ام را کردم. در این مسابقه حدود ده دقیقه بازی کردم و خدا را شکر این دقایق را به میدان رفتم. من از فوتبال رفتم و فوتبال برای من تمام شد اما طاهری از من خواست تا در یک بازی نمادین برای خداحافظی‌ام شرکت کنم که من هم قبول کردم ولی این بدان معنا نیست که بخواهم لخت شوم و با سپاهان بازی کنم بلکه در افتتاحیه ورزشگاه نقش جهان و یا یک بازی رسمی یا دوستانه و یا هر طور که دلشان می‌خواهد می‌روم تا به صورت نمادین با هواداران خداحافظی کنم.

چرا دربی اصفهان را برای خداحافظی انتخاب کردی؟ خیلی بازی‌های دیگر هم بود مثل بازی با استقلال در دور رفت که در اصفهان برگزار می‌شود.

همیشه دلم می‌خواست مقابل ذوب‌آهن خداحافظی کنم. طی چند سال اخیر بارها به این مورد فکر کردم و همیشه در ذهنم بود که مقابل یک تیم اصفهانی خداحافظی کنم و به نوعی خداحافظی ام تمام اصفهانی باشد.

الان هم بحث دستیاری‌ات مطرح است البته در این خصوص حرف و حدیث زیاد است و عده‌ای می‌گویند می‌خواهی دستیار اول شوی اما چون بصیرت در سپاهان چنین نقشی را دارد به کادر فنی اضافه نمی‌شوی. عده‌ای نیز معتقدند چشم‌اندازت سرمربیگری سپاهان و برخی هم می‌گویند نگاهت در درازمدت به مدیریت باشگاه است.

من به هیچ وجه نه به مربیگری نه کمک مربیگری و نه مدیرعاملی فکر نکردم و الان دلم می‌خواهد استراحت کنم. تا دو سه ماه آینده هم از ایران می‌روم و چند ماهی در آلمان خواهم بود. دلم می‌خواهد یک مقدار از این محیط دور باشم تا هم خودم به آرامش برسم و هم اینجا نباشم تا سوءتفاهم‌ها بیشتر نشود و تیم هم کار خودش را بکند و همه چیز نرمال پیش برود.

یکسری می‌گویند آهِ فرکی سال گذشته دامن سپاهان را گرفت.

آهِ فرکی؟ نمی‌دانم چه بگویم. مثلاً اگر الان خدای ناکرده فرکی با سایپا نتیجه نگیرد و او را بردارند آهِ من است؟ فکر کنم این حرف‌ها، حرف‌های غیرمنطقی و دور از فوتبال است و حرف‌های آدم‌های عامی. من هیچ وقت دلم نمی‌خواهد عامیانه صحبت کنم. البته من هم خیلی مواقع مثل سال قبل منطقی فکر نکردم و خودم هم کار عامیانه کردم ولی همیشه دلم می‌خواهد عامیانه فکر نکنم.

هادی عقیلی در مصاحبه‌ای که اخیراً انجام داد بدون اینکه اسمی از تو بیاورد خیلی سربسته گلایه‌هایی را مطرح کرد.

حس می‌کنم هادی از من ناراحت است هر چند دلیلش را نمی‌دانم. پس از اینکه برگشتم یکی دو بار با او حرف زدم. حتی می‌خواستم بین هادی و باشگاه وساطت کنم تا مشکلش حل شود که هادی با زبان بی‌زبانی از من خواست دخالت نکنم تا خودش کارها را انجام دهد که با کمال میل قبول کردم. البته ما قهر نیستیم اما حس می‌کنم هادی از دست من ناراحت است. با این حال از مسئولان سپاهان می‌خواهم تا به او کمک کنم. امیدوارم کار به جایی نرسد که هادی یا باشگاه از هم شکایت کنند.

اما عقیلی از سپاهان شکایت کرده است.

فکر می‌کنم تا جایی که هادی را می‌شناسم او فوتبالیست منطقی و فهمیده‌ای است و اگر با هم صحبت کنند به نتیجه می‌رسند. فکر نمی‌کنم هادی توقع زیادی از سپاهان داشته باشد. نمی‌دانم بین آنها چه چیزی بوده اما شاید توقع هادی هم مثل من یک همراهی چند وقته و خداحافظی در یک بازی باشد.

هیچ موقع دوست داشتی در استقلال یا پرسپولیس بازی کنی؟

شاید در دوران بچگی دلم می‌خواست در این دو تیم بازی کنم چون فقط آنها تیم‌های بزرگ بودند اما زمانی که خودم در سپاهان بازی کردم حس کردم می‌توانم کار متفاوتی انجام دهم و فکر می‌کنم این اتفاق هم افتاد. من ضدیتی با استقلال و پرسپولیس ندارم. تازه می‌گویم هر بازیکنی نباید پیراهن استقلال و پرسپولیس را بپوشد. چون این دو تیم میلیون‌ها هوادار دارند و کار هر کسی نیست در این دو تیم بازی کند و باید چیزی فراتر از فوتبالیست معمولی باشد. اما دلم می‌خواست سپاهان و خودم همیشه با آنها مبارزه کند تا خودش را بالا بکشد. این یک مبارزه منفی نبود بلکه این یک مبارزه‌ای بود که می‌خواستم سپاهان و خودم را بیشتر نشان دهم.

در زمان بازیگری‌ات در فوتبال چه حسرتی در دلت ماند. تو حتی در جام باشگاه‌های جهان هم بازی کردی اما بدون قهرمانی در آسیا.

این یک افتخار بزرگ برایم بود که با سپاهان در جام باشگاه‌های جهان بازی کنم. من از فوتبالم لذت بردم. شاید دلم می‌خواست در اروپا بازی کنم اما برخی مواقع فکر می‌کنم شاید قسمت این بود شرایطم در اروپا جور نشود و با سپاهان به این افتخارات برسم و خوشحالم. تنها چیزی که فقط من را آزرده خاطر می‌کند این است که ای کاش ما آن فینال آسیا را برده بودیم تا همه چیز را با سپاهان تجربه کنم و بعد از این فوتبال می‌رفتم. متأسفانه نتوانستم با سپاهان قهرمان آسیا شوم و این یک فرصت بی‌نظیر برایمان بود. این تنها نقطه حسرت‌آور زندگی ورزشی‌ام در سپاهان بود. تمام عناوین داخلی را کسب کردم و در جام جهانی هم همراه تیم بودم. هر چند که بازی نکردم اما حسرت آنچنانی هم ندارم اما با قهرمانی در آسیا یکی از جام‌های مطرح قاره را بالای سر می‌بری و این را هم بگویم این تنها فینال زندگی‌ام بود که باختم چون قبل و بعد از آن تمام فینال‌ها را با پیروزی پشت سر گذاشته بودم.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار