کد خبر: ۳۱۷۰۶
تاریخ انتشار: ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۲:۳۰

زن ميانسال که با طرح توطئهاي شوم، شوهرش را به خانهاي کشانده و نقشه قتل هولناکش را اجرا کرده بود، هنگام انتقال جسد خونين توسط همسايهها به دام افتاد.

عصر پنج شنبه هفته گذشته يکي از ساکنان ساختماني در خيابان پيروزي، زن همسايه را ديد که با سختي زياد در حال حمل يک کيسه بود. او که به شدت مشکوک شده بود، ناگهان در راهپلهها با قطرههاي خون روبهرو شد و با سر و صدا، همسايهها را خبر کرد. همان موقع چند تن از ساکنان سراسيمه بيرون دويده و سد راه زن همسايه شدند و راز جنايت هولناکش فاش شد.

دقايقي بعد، مأموران کلانتري 128 تهراننو خود را به محل حادثه رساندند و پس از مشاهده جسد خونين، موضوع را به بازپرس کشيک جنايي اطلاع دادند. ساعتي بعد بازپرس ايلخاني از شعبه هشتم دادسراي امور جنايي تهران همراه با تيم جنايي وارد عمل شدند و بررسيهايي را در اين خصوص آغاز کردند.

زن همسايه در تحقيقات مقدماتي گفت: «از آپارتمانم که خارج شدم، متوجه قطرههاي خوني شدم که روي زمين ريخته بود. اين قطرههاي خون تازه بود و به سرعت خودم را به زن همسايهمان رساندم که داشت از پلهها پايين ميرفت. همان موقع ديدم از پتويي که دور چيزي پيچيده بود و با خود حمل ميکرد، خون روي زمين ميچکد. شروع به سر و صدا کردم که همسايههاي ديگر هم متوجه حادثه شدند. در همين موقع يک راننده تاکسي که در مقابل در ساختمان ايستاده بود تا زن همسايه را سوار کند، فرار کرد. در حقيقت منتظر بود اين زن جسد را که در پتويي پيچيده بود پايين ببرد تا در صندوق عقب تاکسي جاي بدهند و به نقطه ديگري منتقل کنند. بعد هم با پليس تماس گرفتيم و از مأموران کمک خواستيم.»

مأموران ضمن گشودن پتو با جسد مردي حدوداً 45 ساله روبهرو شدند و زن جوان که هنگام انتقال جسد شوهر خود دستش رو شده بود، به قتل اين مرد اعتراف کرد و به بازپرس جنايي گفت: «حدود 17 سال قبل با همسرم ازدواج کردم که حاصل اين زندگي دختري 15 ساله است. از مدتها پيش با شوهرم اختلاف داشتم و به همين دليل از يکسال پيش جدا از هم زندگي ميکرديم و به علت کينهاي که از او داشتم تصميم گرفتم او را به قتل برسانم. به همين خاطر، ساعتي قبل و به بهانه دلتنگي با همسرم تماس گرفتم و او را به خانهام کشاندم. موقع خوردن غذا در ليوان نوشيدنياش داروي بيهوشي ريختم و بعد از اينکه شوهرم بيهوش شد، او را با ضربات متعدد چاقو به قتل رساندم. بعد جسدش را داخل پتو پيچيدم و قصد داشتم آن را از خانه خارج کنم که همسايهها متوجه شدند و لو رفتم. من تنها نگران هستم که مبادا دخترم متوجه ماجرا شود. دوست ندارم او بداند که من قتلي مرتکب شدهام.»

در پايان بازجويي، بازپرس جنايي دستور انتقال جسد را به پزشکي قانوني داد و قرار شد کارآگاهان جنايي درباره اين زن و شوهر تحقيقات بيشتري انجام دهند.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار