نصف جهان: در سال هاي گذشته و پس از صعود تراکتورسازي به ليگ برتر، روابط جالب توجه و حسنه اي ميان دو باشگاه تراکتورسازي و سپاهان برقرار بود. اما در دو سال گذشته و پس از قهرماني تاريخي سپاهان در ليگ چهاردهم اين روابط تيره و تار شد و ديگر خبري از اتحاد و دوستي قبلي بين دو باشگاه نبود.

برخي از همکاران و اعضاي هيئت تحريريه گروه ورزشي نصف جهان به بهانه ديدار ديروز دو تيم سپاهان و تراکتور سازي در اين رابطه و اينکه چه رخدادهايي باعث شد اين اتحاد به سوي سقوط برود، نظراتي را ابراز داشتند که با هم مي خوانيم:

■ الهه مهري دهنوي: اگر اشتباه نکنم اين سپاهاني ها بودند که پيشگام اين اتحاد و دوستي شدند. چند سال پيش بود که در آستانه يکي از ديدارهاي سپاهان- تراکتورسازي، مديرعامل وقت باشگاه سپاهان در سايت اين باشگاه مصاحبه اي کرد و ضمن تمجيد از هواداران تبريزي اعلام نمود که پس از سپاهان، هوادار تراکتورسازي است. باشگاه اصفهاني هم در بيانيه اي ضمن ابراز خشنودي از حضور در تبريز اعلام کرد که از حضور در جمع پرشورهاي فوتبال ايران خوشحال است. اين جرقه اي براي دوستي طرفين بود که تراکتوري ها هم به خوبي از آن استقبال کردند و تا چند سال ادامه داشت. حتي در اين بين برخي سايت ها مي نوشتند که اين حربه سپاهاني هاست که بتوانند جو ورزشگاه يادگار امام(ره) تبريز را به نفع خود تمام کنند و از ميدان تبريز امتياز بگيرند ولي من احساس مي کنم هدف بيش از اينها بود و موضوع به سمت و سوي خوبي رفته که باشگاه ها و هوادارانشان به سوي اتحاد و دوستي بروند و فحاشي نيز در ورزشگاه ها کمرنگ شود. اما پس از قهرماني سپاهان در فصل چهاردهم و جامي که تراکتورسازي در آن فصل از دست داد، مديران و هواداران اين باشگاه مصاحبه ها و کامنت هاي زشت و توهين آميزي عليه اصفهان و سپاهان داشتند و بدينگونه بود که دوستي و مودتي که در طول چند سال شکل گرفته بود به يکباره فروريخت.

■ بهاره حياتي: من از ابتدا مخالف اين مسئله بودم که باشگاهي مثل سپاهان پيشگام اين دوستي و خواهر خواندگي باشد. البته دوست دارم که موج همبستگي خوبي بين تيم هاي بزرگ شهرستاني به وجود بيايد اما اينکه سپاهان در آن سال ها براي تيم ريشه دار اما تازه ليگ برتري شده تراکتورسازي پيشنهاد خواهرخواندگي و دوستي داشته باشد، موضوعي بود که در شأن سپاهاني ها نبود. افتخارات باشگاه اصفهاني به هيچ وجه قابل مقايسه با تراکتورسازي نيست و اگر هم بايد اين همکاري صورت مي پذيرفت بايد تيم تبريزي پيشنهاد مي داد. به هر حال وضعيت خنثي شده، نه مثل قبل گل و بلبل است و نه اينکه جو فحاشي بين هواداران دو تيم در جريان است.

■ افسانه حقيقي: همانطور که سپاهاني ها در اين اتحاد و دوستي پيشگام بودند، تراکتوري ها هم در فروريختن آن پيشگام بودند. به هر حال فکر مي کنم که سپاهان با همه افتخاراتش نبايد با تراکتوري که حتي يک جام ليگ برتري هم در کارنامه ندارد، بدينگونه پيمان خواهر خواندگي مي بست. ظاهراً اين باشگاه ظرفيت اين شکل از همکاري و نزديکي با سپاهان را نداشت.

■ محسن کدخدايي: در چند سالي که باشگاه سپاهان طرح نانوشته خواهر خواندگي با تراکتورسازي را ايجاد کرد جو بسيار خوبي در ورزشگاه هاي اصفهان و تبريز در هنگام ديدار اين دو تيم حاکم بود. هواداران، دو تيم را تشويق مي کردند. شعار «تراکتور،سپاهان دو قهرمان ايران» در اين ورزشگاه ها از سوي هواداران هر دو تيم طنين انداز مي شد. هواداران هر شهري که ميزبان بودند، هواداران تيم مهمان را به ضيافت ناهار دعوت مي کردند و از آنان استقبال بسيار خوبي به عمل مي آوردند و کلاً خيلي جو عالي شده بود و خبري از توهين و اهانت هم بين هواداران دو تيم نبود. اما هواداران و مديران وقت تراکتورسازي بخاطر قهرماني فصل چهاردهم که توسط خودشان از دست رفت و سپاهان هم در جرياني فوتبالي به اين قهرماني دست پيدا کرد، همه چيز را فراموش کردند و تا آنجا که توانستند از هر تريبوني به اصفهان و سپاهان توهين کردند. از آن موقع به بعد روابط دو تيم خنثي شد. البته الان خيلي در ورزشگاه هايي که دو تيم با هم ديدار مي کنند فحاشي صورت نمي پذيرد ولي ديگر هم خبري از بيانيه هاي پر مهر قبل از بازي و آن شعارهاي به يادماندني و محبت آميز در ورزشگاه هاي اصفهان و تبريز نيست. اين را هم بگويم که مثلاً در ديدار اخير، سپاهاني ها از امير قلعه نويي در نشست خبري تجليل کردند که اين تجليل ربطي به سرمربيگري امير در تراکتور نداشت و اعلام هم شد که صرفاً بخاطر دو سال حضور خاطره آميز ژنرال در سپاهان بوده است. به هر حال من فکر مي کنم در اين بين تراکتوري ها مقصرند که با از دست دادن قهرماني همه چيز را به يکباره فراموش کردند و در اين زمينه بايد آنها را نکوهش کرد.

■ محمدرضا محمدي: دقيقاً در اين موضوع مقصر اصلي هواداران و مديران تراکتورسازي هستند که نشان دادند جنبه باخت ندارند و همه روابطي که با زحمت و طي چند سال ساخته شده را به يکباره خراب کردند. اين همه محبت سپاهاني ها و مهمان نوازي هاي خوبي که از تراکتور در اصفهان صورت پذيرفت بايد اينگونه پاسخ داده مي شد؟ به نظر من اگر تراکتوري ها بابت انبوه مصاحبه ها و توهين هايشان عليه اصفهان و سپاهان بابت قهرماني فصل چهاردهم عذرخواهي نکنند نبايد ديگر ارتباط خاصي بين دو باشگاه صورت پذيرد.

■ خشايار بيدمشکي: اين رفتار تراکتوري ها پس از قهرماني سپاهان در فصل چهاردهم، درس خوبي براي اصفهاني ها بود که براي مباحثي همچون عقد خواهر خواندگي و داشتن يک باشگاه متحد بي گدار به آب نزنند و با باشگاهي اين گونه ارتباطات را برقرار کنند که در حوزه افتخار و قهرماني هم شأن خودشان باشد. نتيجه خواهر خواندگي با باشگاهي که حتي يک قهرماني ليگ برتر را ندارد اين مي شود که تراکتوري ها بخاطر قهرمان نشدن همه چيز را به فنا دادند و به سپاهان و البته به زمين و زمان اهانت کردند.

■ بابک باقري: کار سپاهاني ها در چند سال گذشته که در ايجاد دوستي و آغاز همکاري با تراکتوري ها پيشگام بودند کاري جالب توجه بود و واقعاً به زيبايي جو ورزشگاه هاي تبريز و اصفهان در زمان ديدارهاي دو تيم کمک شاياني کرد. من خاطرم هست که در بسياري از ديدارهاي دو تيم در ورزشگاه بودم و خبري از توهين به يکديگر نبود و حتي ابتداي مسابقه هواداران، تيم رقيب را هم با شعارهاي ابداعي خودشان تشويق مي کردند. حتي بنا بود که اين نوع اتحاد سپاهان با ساير باشگاه هاي شهرستاني پر طرفدار مثل ملوان، شاهين بوشهر، فولاد خوزستان و... هم شکل بگيرد که قبل از اينکه اين اتفاق بيافتد، تراکتوري ها در پايان فصل چهاردهم اين ايده را به ورطه شکست کشاندند. من اميدوارم طرح خواهرخواندگي باشگاه ها در شکلي جديد دوباره احيا شود. چون اطمينان دارم که مي تواند به بهبود جو ورزشگاه ها و زدودن فضاي توهين و ترويج احترام متقابل کمک زيادي بکند.