کد خبر: ۵۶۱۸۸
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۶ - ۰۰:۳۵

ایرج ناظمی: سرانجام انتظارها به سر رسيد و از استاندار بعدي اصفهان هم رونمايي شد. در اين ميان، خبر معرفي «مهرعليزاده» به عنوان استاندار جديد اصفهان، از همان ابتداي انتشار، موجي از شادماني و نشاط را در محافل و فضاي مجازي ايجاد کرد. البته نه صرفاً بخاطر اينکه سکاندار بعدي استان، فردي مجرب و با رزومه کاري قوي است بلکه بيشتر از آن جهت که با اين انتصاب، بالاخره «رسول زرگرپور» از صدارت رأس استان حذف مي شود.

نقطه قرارگيري اصفهان در مرکز جغرافياي کشور، وضعيت استراتژيک اقتصادي، صنعتي و طبيعي آن، تأثيرگذاري بر روند تحولات سياسي کشور و همچنين پيشينه فرهنگي، تاريخي و اجتماعي اين استان همواره لزوم حضور فردي مقتدر، صاحب ايده و انديشه پويا، اهل تعامل و آشنا به نوع کارکرد بخش دولتي را توجيه مي کند. ولي واقعيت آن است که «زرگرپور» که حالا بايد به وي لقب «استاندار سابق اصفهان» را داد، در بسياري از موارد فوق الذکر حرف دندان گيري براي عرضه نداشت.

«راکد» و «ساکن» و «منفعل» صفاتي بودند که در لفظ عمومي بيشتر از همه به عنوان نقاط ضعف «زرگرپور» مطرح مي شدند. در حالي که اصفهان با پتانسيل بالقوه و بالفعلي که دارد، همواره زماني مي تواند در مسير زمان متحول شود که تحرک و نشاط داشته باشد. ولي متأسفانه بي توجهي به اين موارد طي چهار سال گذشته، پويايي را در زمينه هاي گوناگون از اين استان گرفته بود.

عرصه هاي مختلف اقتصادي، عمراني، ورزشي، فرهنگي، اجتماعي و... طي سال هاي گذشته به حدي در اصفهان دچار رخوت و سستي بودند که نه تنها مانع تأثيرگذاري اين استان بر سير تحولات ملي و بين المللي شد، بلکه تضييع حقوق برحق مردم را در پي داشته و به سادگي هر چه تمام تر، اصفهان را در پارکينگ توجه مسئولين کشوري قرار داد.

از يک استاندار در وهله اول اين انتظار وجود دارد که در بينشي تمام عيار و گسترده، موضوعات مهمي همچون تزريق نشاط و باروري به اقتصاد و صنعت استان، کاهش آمار بيکاري و افزايش ميزان اشتغال، برنامه ريزي مستمر براي رونق کار و کسب عمومي، افزايش سطح سلامت جسمي و روحي مردم، ارتقاي سبک زندگي و بهينه سازي تعاملات اجتماعي و مواردي از اين قبيل را در کانون توجه خود قرار دهد. ولي متأسفانه اين امور در سال هاي گذشته از پيشرفت چنداني برخوردار نبوده و حتي معضلات جديدي هم در اين استان خودنمايي کردند.

در اين ميان «رسول زرگرپور» به جاي توجه مفرط به اين موارد و ايجاد همگرايي مديران دولتي در پردازش به اين امور، موضوعاتي مانند ورزشگاه نقش جهان، مصلا و قطار شهري اصفهان را در مرکز توجه قرار داده و با معرفي آنها به عنوان «پروژه هاي تخت جمشيدي» سعي کرد تا ضعف مديريتي خود در رسيدگي به امور مهم ديگري که از او انتظار مي رفت را پنهان کند.

با ورود «زرگرپور» به اصفهان، به عنوان کسي که از تجربه حضور در وزارت نيرو برخوردار بود، اين انتظار به وجود آمد که معضل خشکي زاينده رود به انتها رسيده و تخصص و دانش وي بتواند در تعامل با کساني که همکاران وزارت نشين او تلقي مي شدند، روح زندگي را به اين استان برگرداند. ولي او که بستر زاينده رود را خشک و تفتيده تحويل گرفته بود، در حالي از اين ديار مي رود که نه تنها در اين رابطه عملکرد مناسبي از خود بروز نداد، بلکه حتي وضعيت آب شرب مردم هم به مرز بحران رسيده است.

تنها رهاورد وي براي اصفهان در زمينه مقابله با خشکسالي، طرح 9 ماده اي احياي زاينده رود است که بسيار هم با آن فخر فروشي کرد. ولي اين طرح نيز در کنار ساير مواردي که خروجي اتاق وي تلقي مي شدند، تنها روي کاغذ ماند و تأثيري براي رفع اجحاف در حقابه اصفهان نداشت.

«زرگرپور» در امور مديريتي استان و تعيين افراد خبره و کار بلد نيز نتوانست حرفي براي گفتن داشته باشد. ضعف وي از همان ابتدا و در انتخاب معاون سياسي خود هويدا شد به گونه اي که تا مدتها با «دکتر اسماعيلي» معاون مورد وثوق استاندار اسبق اصفهان همکاري کرد و زماني مجبور به تعامل با فرد جديد شد که «اسماعيلي» ديگر حاضر به همکاري با او نبود. وقتي «ياحيّ» نيز به عنوان معاون سياسي جديد استانداري در جمع رسانه ها قرار گرفت و به ايراد سخن پرداخت، تازه همگان متوجه شدند که اين دو نفر، چندان آشنايي و قرابت خاصي با تفکرات يکديگر نداشته و ظاهراً معاون جديد از سر ناچاري در استانداري پذيرفته شده است. حتي اين معاون خوش فکر و اهل تعامل نيز بعد از مدتي متوجه شد که شرايط تأثيرگذاري و فعاليت پويا و مطلوب در جوار «زرگرپور» مهيا نبوده و او نيز عزم رفتن نمود.

چنين وضعيت اسفباري تقريباً در ساير ارکان دولتي هم هويدا بود. اگر چه «زرگرپور» ترجيع بند داشتن تجربه، تخصص و اعتدال را به عنوان پيش شرط انتخاب و تعيين مديران دستگاه هاي دولتي مطرح کرد، ولي در نظر گرفتن نيازها و شرايط استان، تقريباً در گزينش بسياري از افراد براي مناصب گوناگون، تأثيري نداشت و باعث شد تا آرام آرام انتقاد از رفتار منفعلانه او از سطح نقل در محافل خصوصي به عرصه رسانه هاي مکتوب و مجازي وارد شده و چهره اي از وي بروز يابد که قادر نيست عملکرد مطلوبي داشته باشد.

از سوي ديگر وقتي جلسات شوراي اداري استان به محاق رفت و عرصه ارتباط مديران با مردم از طريق حذف عالي ترين فرصت ارتباطي رسانه ها بسته شد، وقتي وجود دستور نانوشته اي به مديران ارشد و معاونين ساکن در استانداري مطرح شد که آنان را از گفتگوهاي رسانه اي منع مي کرد، وقتي سيستم ارسال پيامک روابط عمومي استانداري در اکثر قريب به اتفاق موارد، صرفاً به ارسال گزيده سخنان استاندار سابق اصفهان اختصاص يافت، وقتي مدير ارشد استان از نشست مستمر و تعامل مناسب با مديران رسانه ها خودداري نموده و صرفاً خبرنگاران آنها را به عنوان مجريان انتشار نظرات خود قلمداد کرد، نشريات استان نيز متوجه شدند که انتقاد انبوه از نوع رويکرد و کنش «زرگرپور» بدون دليل و توجيه نبوده و بايد جدي گرفته شوند. به همين دليل بود که بروز رسانه اي مقام اول استان نيز رو به افول گذاشت و قهقراي توجه مطبوعاتي به نظرات «زرگرپور» باعث شد تا روز به روز، ميزان گلايه از عملکرد وي در سطح شبکه هاي مجازي گسترده تر شود.

تمام اين موارد بود که باعث شد از سال دوم حضور «زرگرپور» در ساختمان آجري رنگ خيابان باغ گلدسته، بسياري متوجه شوند که وي گزينه مطلوبي براي مصدرنشيني در رأس استان نبوده و در حق اين ديار براي تعيين مديري تمام عيار کوتاهي شده است و بر همين اساس بود که از سوي صاحبنظران سياسي و اجتماعي اصفهان، درخواست تغيير وي به طور مکرر و پيوسته به تهران ارسال مي شد.

سرانجام و بعد از گذشت بيش از 1500 روز از مصدرنشيني «زرگرپور» در اصفهان، تمام رايزني ها و تلاش هاي مستمر به نتيجه رسيد و اين مدير پا به سن گذاشته، سرگرم تنظيم نطق خداحافظي اش براي طرح در مراسم توديع خود شده است تا در پي آن سکان اصفهان را به فردي واگذار کند که اميد بسياري براي موفقيتش وجود دارد.

البته هنوز از نوع کنش و رويکرد «محسن مهرعليزاده» به عنوان استاندار جديد اصفهان چيز زيادي مشخص نيست. ولي وي اگر بخواهد در حوزه مأموريت جديد خود موفق باشد، بايد به تمام مواردي که به عنوان نقاط ضعف استاندار قبلي محسوب مي شوند، واقف باشد. بايد تمام توقعات مردم را شناسايي کند. بايد براي دورنمايي که براي اين ديار انتظار مي رود، برنامه ريزي قانع کننده داشته باشد.

وي بايد اين جمله يکي از نمايندگان مردم استان در مجلس شوراي اسلامي مبني بر اينکه:«طي 4 سال گذشته، اصفهان 8 سال به عقب برگشت.» را جدي گرفته و در طول 4 سال آينده، به اندازه 12 سال کار کند تا نه تنها کاستي هاي مدير قبلي را جبران نمايد، بلکه کارنامه اي موفق نيز از خود بروز دهد.

اصفهان استاني تک محوري نيست. نمي شود تنها در يک زمينه فعاليت نمود و مابقي عرصه ها را کنار گذاشت. محيط زيست، صنعت، فرهنگ، اقتصاد، زندگي شهري، مطبوعات، هنر، ورزش، سياست و... در اين ديار مانند
دانه هاي زنجير به همديگر پيوسته هستند. پرداختن به يکي دو زمينه، بي تفاوتي نسبت به مابقي را توجيه نمي کند. چه بسا با پرداختن به بسياري از موارد نيز، بي توجهي به يک عرصه توجيه نمي شود.

براي همين است که «محسن مهرعليزاده» که از امروز سکان هدايت و مديريت اين استان را به دست مي گيرد، بايد در هر روز، به اندازه 3 روز فعاليت، برنامه ريزي، نظارت و مديريت منسجم داشته باشد تا فردي مطلوب براي اين استان تلقي شود. در غير اين صورت، چهار سال ديگر و در روزي بسان امروز، تنها بخاطر رفتنش بايد خوشحال بود.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار
پرطرفدارها