مرد افغانستانی که چندی قبل وقتی دختر 25 ساله به جواب خواستگاری او جواب منفی داده بود، او رابه قتل رسانده بود، سرانجام دستگیر شد.

30 شهریور ماه امسال فردی با مراجعه به کلانتری ۱۷۲ حرم عبدالعظیم اعلام کرد دخترش که برای بازگشت به خانه از محل کارش در شهرری خارج شده، مفقود شده و دیگر به خانه بازنگشته است.

همزمان با آغاز رسیدگی به پرونده گم شدن «حمیده» ۲۵ ساله، پدر فقدانی با مراجعه به پایگاه نهم پلیس آگاهی اعلام کرد: «فرد ناشناسی از طریق گوشی تلفن همراه دخترم با من تماس گرفت و عنوان داشت که جسد دخترم در یک ساختمان نیمه کاره در خیابان آستانه قرار داد.»

با حضور کارآگاهان در محل اعلام شده از سوی فرد ناشناس، جسد متعلق به حمیده که از ناحیه‌ سینه و شکم مورد اصابت ضربات متعدد جسم تیز قرار گرفته بود، کشف شد.

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمـد» و به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای شهرری، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

پدر حمیده در اظهارات تکمیلی اش به کارآگاهان گفت: «فرد ناشناسی از طریق گوشی تلفن همراهم با من تماس گرفت و ضمن معرفی خود به عنوان خواستگار دخترم عنوان داشت که جنازه دخترم در یک ساختمان نیمه کاره افتاده است.»

کارآگاهان در ادامه‌ اطلاع پیدا کردند که حمیده از چندی پیش با جوانی افغانی به نام «مراد» ۳۰ ساله طرح دوستی ریخته و محل کشف جسد نیز، همان محل کار مراد بوده که همزمان با کشف جسد حمیده او نیز متواری شده است. با شناسایی مراد به عنوان متهم پرونده، مشخص شد که او از حدود چهار سال پیش و پس از مرگ خانواده اش، به ایران آمده و طی این مدت به عنوان کارگر ساختمانی مشغول به کار بوده است. با وجود بلامکان بودن مراد به علت ورود غیرقانونی اش به ایران، سرانجام کارآگاهان با انجام اقدامات ویژه پلیسی دریافتند که او به تازگی به عنوان کارگر روزمزد مشغول کار است. سرانجام محل تردد مراد شناسایی و در ساعت 19روز پنج شنبه 25آبان ماه دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد. مراد پس از دستگیری صراحتاً به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و گفت: «مدتی بود که با حمیده آشنا شده بودم؛ پس از مرگ پدر، مادر و برادرم، از لحاظ عاطفی وابستگی شدیدی به حمیده پیدا کردم؛ تصور می‌کردم که او نیز همین احساس را به من دارد؛ هر بار که موضوع ازدواج را مطرح می‌کردم حمیده جواب مشخصی نمی‌داد تا اینکه یک روز که حمیده به محل کار من آمد از او خواستم تا جواب نهایی اش را دراین باره بدهد و او گفت که قصد ازدواج با مرا ندارد. کنترلم را از دست دادم؛ با چاقویی که داخل اتاقک نگهبانی بود چندین ضربه به سینه و شکم حمیده زدم. او روی زمین افتاد؛ گوشی تلفن همراهش را برداشتم و فردای آن روز با پدرش تماس گرفتم و موضوع را اطلاع دادم.»

سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: «با توجه به اعتراف صریح متهم، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس پرونده صادر شد و متهم در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.»