آقای مدیر کل عزیز؛ سلام

در متن قبلی برای شما از شندرغاز آگهی های دولتی نوشتم که همکاران شما در حوزه مطبوعات را حسابی به خود سرگرم کرده است. یعنی اوضاع به گونه ای شده است که دیگر کسی در تمام استان پیدا نمی شود که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی را به چیزی به جز متصدی تقسیم و توزیع آگهی ها بشناسد. حالا این تصدیگری ساده را با عبارت با عظمت متولی فرهنگ و مطبوعات مقایسه کنید و خودتان به جمع بندی برسید که به چه اداره ای پا گذاشته اید؟

تازه برای همین چند تا آگهی هم در اداره شما حرف و حدیث بسیار است. یک بار از بالا به پایین جمع می زنند و ده بار هم از پایین به بالا و در آخر کار هیچکدام از این جمع و ضرب ها با هم یکسان نیستند.

در سایت معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد، جمع مبلغ آگهی های هر نشریه در اصفهان برای خود یک عدد است و آمار اداره شما یک عدد دیگر. تازه این کمدی وقتی به اوج می رسد که می بینیم مبلغ دریافتی نشریات با هر دو عدد تفاوت دارد! یعنی در زمانه ای که ساده ترین نرم افزارها می توانند در کسری از ثانیه، انبوهی از اعداد و ارقام را جمع و ضرب نموده و آنالیز کنند، در مجموعه اداره کل شما گویی هنوز «چرتکه» از اعتبار ویژه ای برخوردار است!

وقتی هم که از مسئولین مربوطه می پرسیم که چرا اینطور است؟ می گویند:«نمی دانیم. ما که آگهی ها را به خانه نبرده ایم؟» درست هم می گویند. چون اشکال کار در جای دیگری است. اگر فرصت داشتید، کمی بگردید و جواب را پیدا کنید تا کمی از عمق واقعه اطلاع پیدا کنید.

این همه در حالی است که متأسفانه همین توزیع آگهی ها شده است مهمترین فعالیت اداره کل شما در حوزه مطبوعات. حال آنکه امور بر زمین مانده بسیاری وجود دارد که نیاز به پیگیری داشته ولی فرد دلسوز و مسئولیت شناسی پیدا نمی شود که پاشنه کفش هایش را بالا کشیده و به آنها بپردازد.

همین هفته گذشته بود که معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد با ارائه آماری خاص از پایین بودن تیراژ مطبوعات حکایت کرد. آنچه گفت برای ما مطبوعاتی ها یک خبر بود که در نقطه ای از صفحات نشریه مان منتشر شد ولی در فحوای آن کلام، هشداری نهفته است که باید از سوی شما و همکارانتان جدی گرفته شود. واقعاً باید بنشینید و ببینید که با این اوضاع اسفناک می خواهید چه بکنید؟ برنامه خود را مشخص کنید و مسیر حرکت تان هم باید روشن و واضح باشد. مگر شما متولی مطبوعات نیستید؟ پس در این زمینه باید احساس وظیفه داشته باشید. باید مسئولیت شناس باشید. از اینکه تیراژ مطبوعات در تمام کشور پایین است، بگذریم. متأسفانه در اصفهان وضعیت موجود خیلی اسفبار تر از آن است که بتوانید فکرش را بکنید. پس همکاران خود را کمی به خود بیاورید.

شما نباید به حرف های کلیشه ای این ایام مبنی بر اینکه:«مردم دیگر تمایلی به مطالعه مطبوعات ندارند و علاقه مندی آنها به فضای سایبر بیشتر است و شبکه های مجازی جای رسانه های مکتوب را گرفته است...» اعتنا کنید. حتی اگر تمام اینها هم درست باشد، باز هم دلیلی نمی شود که شما و همکارانتان دست روی دست بگذارید و از زیر بار وظیفه، شانه خالی کنید.

باور کنید که در بین مردم، بسیاری هستند که همچنان به استشمام بوی خوش کاغذ روزنامه علاقه دارند. دوست دارند آن را به دست گرفته و آن را لمس کنند و اخبار آن را برای یکدیگر نقل کنند. اگر امروز می بینیم که تیراژ مطبوعات و سرانه مطالعه پایین آمده است، تمام آن بخاطر کوتاهی شما و امثال شما و همکاران شماست.

خبرنگاران و روزنامه نگاران کار خود را به خوبی انجام می دهند. مدیران نشریات هم با تمام کمبودها و کاستی ها می سوزند و می سازند و نشریات خود را به مردم ارائه می دهند. اکثر قریب به اتفاق مسئولین استان هم آماده اند تا ایفای نقش کنند. ولی متأسفانه حلقه مفقوده ای به نام اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان وجود دارد که معلوم نیست در این میان چه کاره است؟ می خواهد چه بکند و برنامه عملیاتی آن چیست؟ یعنی تکلیف خود را نمی داند و صرفاً به توزیع پر حرف و حدیث چند تا آگهی و بر پایی غرفه در نمایشگاه مطبوعات دل خوش است؟ آیا با این کار، دین خود را ادا نموده و حقوقی را که به پرسنل مرتبط پرداخت می کند توجیه نموده است؟ آیا در مجموعه اداره کل شما کسی نمی داند که مقصر اصلی کاهش تیراژ مطبوعات و پایین بودن سرانه مطالعه در وهله اول چه کسی است؟

از آنها بگذریم، آیا سخنان معاون مطبوعاتی وزیر برای شما هم صرفاً یک خبر بود؟ قصد دارید از کنار آن به سادگی عبور کنید یا متن و آمار آن را برای سخنرانی های پر طمطراق خود می خواهید؟ آیا حضور در نمایشگاه مطبوعات برای شما هم یک میتینگ خوش وجهه بود یا هشدار شرکت تنها تعدادی انگشت شمار از نشریات استان را با پوست و گوشت و استخوان خود درک نمودید؟ اوج هنر شما هم مانند همکارانتان به جمع و ضرب مبلغ و کادر آگهی های دولتی خلاصه می شود یا در زمینه توسعه مطبوعات، حرفی نو و نگرشی جدید برای گفتن دارید؟

راستش را بخواهید در زمان حاضر، انتظار از شما در این زمینه بسیار است که طرح آن بماند برای بعد...

ایرج ناظمی