پیکره نحیف و بیرمق آبهای داخلی ایران طاقت هجوم بیش از اندازه گونههای مهاجم از جمله ماهی تیلاپیا را ندارد. پاسخ زیستبومها به تغییرات وارد شده به آنها از جمله وارد کردن ماهیان غیر بومی، بسیار پیچیده و غیرقابل پیشبینی است.
در پی همایشی که چندی پیش سازمان شیلات با حضور دو تن از متخصصان خارجی در زمینه تکثیر و پرورش ماهی تیلاپیا برگزار کرد، زمزمه صدور مجوز پرورش ماهی تیلاپیا و موافقت سازمان حفاظت محیطزیست با پرورش اینگونه مهاجم باعث نگرانی کارشناسان محیطزیست شده است.
به منظور بررسی دلایل نگرانیها از موافقت سازمان حفاظت محیط زیست با پرورش ماهی تیلاپیا، خبرگزاری تسنیم، گفتوگویی را با پروفسور حمیدرضا اسماعیلی استاد ماهیشناسی دانشگاه شیراز، استاد مدعو دانشگاه LMU مونیخ آلمان و رییس انجمن ماهیشناسی ایران ترتیب داده که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
ماهیان غیربومی و به ویژه مهاجم، چه تأثیری بر محیط زیست کشوری مانند ایران دارد؟
اسماعیلی: معرفی گونههای غیربومی یا بیگانه چالشی جهانی است که به طریقی همه کشورها را کم و بیش درگیر کرده است. ایران نیز از این معرفیهای ناخواسته و یا عمدی بینصیب نمانده و روندی کم و بیش مشابه کشوهای دیگر را طی کرده است. تاریخ معرفی ماهیان غیربومی به ایران به سالهای 1920 با معرفی ارزیابینشده گامبوزیا یا ماهی پشه خوار برای مبارزه با مالاریا برمیگردد. از آن تاریخ به دلایل مختلف از جمله آبزیپروری، صید تفریحی، افزایش ذخایر، تحقیق و پژوهش و معرفی ناخواسته از طریق گونههای وارداتی، ورود گونههای بیگانه افزایش یافته و در سالهای اخیر با افزایش پرمنفعت فعالیت صنعت ماهیان زینتی شتابی مضاعف گرفته است به طوری که تاکنون شمار گونههای بیگانه به 29 گونه رسیده که اینجانب در بیش از 10 مقاله اختصاصی که با همکاری دانشجویان دکتری و ارشد و شماری از همکاران طی چند سال گذشته در مجلات بینالمللی به چاپ رساندهایم به طور تفصیلی به این مقوله و اثرات ماهیان بیگانه پرداختهایم.
گزارش حضور سه گونه غیربومی در کمتر از یک سال در آبهای داخلی ایران به ویژه در غرب و جنوب غربی ایران که خود بخشی از لکه داغ تنوع زیستی جهانی است نشان میدهد که رشد فزاینده صنعت ماهیان زینتی نیز در کنار صنعت آبزیپروری (شیلات) تهدید جدی دیگری است که ظاهرا به آن پرداخته نشده است. قابل ذکر است که ماهی دم شمشیری، سیکلید راه راه (زندانی) و مولی نیز در سالهای اخیر از این طریق به آبهای داخلی راه یافتهاند. متأسفانه شماری از این گونهها هر سه مرحله اصلی معرفی، تشکیل جمعیت پایدار تولید مثلی و تهاجم را به خوبی سپری کرده و در حال حاضر تهدیدی جدی برای تمامی آبزیان از جمله ماهیها هستند.
موضوع وقتی پیچیدهتر میشود که پدیده «تهاجم همراه» صورت میگیرد. بدین معنی که گونههای دیگری از جمله انگلها، قارچها و میکروبها نیز به همراه میزیان مهاجم از جمله انواع تیلاپیا انتقال یافته و خود نیز مهاجم میشوند. بدین ترتیب اثرات توام دو صنعت آبزیپروری و ماهیان زینتی فشارهایی چندگانه بر آبزیان بومی وارد کرده و زمینه کاهش جمعیت و حذف آنها را فراهم میآورند.
چرا این نگرانیها درباره تیلاپیا شدیدتر است؟
اسماعیلی: معرفی و تثبیت گونههای تیلاپیای زیلی یا تیلاپیای شکم سرخ که اینجانب و دانشجویانم برای نخستین در سال 2013 در تالاب شادگان گزارش کردیم و همچنین تیلاپیای اورئوس (آبی) در رودخانههای کارون و دز نشان از عزمی جدی توسط گروهی خاص برای گسترش این ماهیان غیربومی دارد. البته برخی، منشا ورود این ماهیان مهاجم به رودهای کارون و دز را کشور عراق میدانند.
ماهی تیلاپیا از نوع زیلی یک نوع ماهی مهاجم همهچیز خوار است که بسیاری از زیستگاهها، قدرت زیست بالایی داشته و علاوه بر تأثیر مخرب بر پوشش گیاهی زمینه کاهش اندازه جمعیت و از بین رفتن سایر آبزیانی که به شدت به گیاهان آبزی وابستهاند را نیز فراهم میآورد.
ماهی تیلاپیای آبی نیز تحمل دمایی بالایی دارد و در آبهای با درجه 8 تا 41 سانتیگراد به خوبی رشد میکند. یک نوع ماهی مهاجم همهچیز خوار است و از پلانکتونهای گیاهی و جانوری و بیمهرگان آبزی تغدیه میکند. این ماهی عملا پایه زنجیره غذایی را تحت تأثیر قرار داده و بدین ترتیب بر سایر آبزیان تأثیرگذار است. تحمل دمای بالا و شوری، راز موفقیت ماهی تیلاپیای آبی در آبهای جنوب کشور است.
بررسی مقالات تخصصی منتشر شده نشان میدهد که تیلاپیای نیل در شماری از کشورهایی که مطالعه روی این ماهی انجام دادهاند (از جمله برزیل، مکزیک، استرالیا، آمریکا، فیلیپین، ماداگاسکار، پاناما، نیکاراگوئه، سریلانکا، تایلند، کنیا، کنگو، بنگلادش، آفریقای جنوبی، تونس، ویتنام، هنگکنگ، ایتالیا) تاثیر محیط زیستی سوء داشته و در شماری از کشورها حذف بعضی از ماهیان بومی را سبب شده است. شایان ذکر است که در اکثر موارد، این امر با پرورش محدود تیلاپیا به صورت پایلوت همراه بوده است.
میزان تأثیر ماهی تیلاپیا به نوع تیلاپیا، ویژگیهای زیستی تیلاپیا، فاکتورهای خارجی محیط زیستی و گونههای بومی منطقه بستگی دارد. ویژگیهایی که سبب مهاجم شدن تیلاپیای نیل میشود عبارتند از توانایی بالای آنها در تحمل شرایط مختلف محیط زیستی، انعطاف پذیری در تغییر نیازهای زیستگاهی، استراتژی تولید مثلی خاص و رشد سریع.
ظاهراً سابقه ورود ماهی تیلاپیا به ایران به سال 87 باز میگردد و از همان ابتدا تا امروز نیز موافقان و مخالفان بسیاری داشته است. در این میان نخبگان دانشگاهی متخصص اکولوژی و حفاظت، به ویژه انجمن ماهی شناسی ایران، فعالان و کارشناسان محیط زیست و سازمانهای مردم نهاد همواره نسبت به تبعات و خسارات پرورش تیلاپیا ابراز نگرانی کردهاند. اکنون به نظر می رسد با تغییر مدیران محترم ارشد سازمان حفاظت محیط زیست پرونده تیلاپیا مجدداً روی میز سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته و مسئولان بدون توجه به نظر تخصصی و علمی متخصصان ماهیشناس و محیط زیست کشورمان، به یک باره تصمیمی عجولانه درباره پرورش این ماهی گرفتهاند. به نظر میرسد مدیران محترم، هنوز متخصصان کشورمان را باور نکردهاند، به نتایج بحث و گفتوگوها و نشستهای هماندیشی علمی این عزیزان متخصص اعتنایی ندارند و حتی در برخی موارد، طرح پرورش تیلاپیا را "طرح سبز" و "دوستدار محیط زیست" جلوه میدهند.
درباره صدور مجوز پرورش تیلاپیا در مناطقی مانند یزد که زیستگاه آبی وجود ندارد چه نظری دارید؟ آیا تکثیر تیلاپیا در این مناطق هم یک تهدید برای محیط زیست محسوب میشود؟
اسماعیلی: البته برخی، معتقدند که صدور مجوز پرورش تیلاپیا در مرکز ایران اشکالی ندارد زیرا در این منطقه تنوع خاص از گونههای آبزی نداریم زیرا که که آب روانی در مرکز ایران نیست که گونه آبزی در آنجا ساکن باشد. آنها بر این مطلب استناد میکنند که تکنولوژی پرورش ماهی پیشرفتهای خوبی داشته و ماهی تیلاپیا در سیستمهایی با مقدار آب در گردش کم قابل تولید است و این سیستم چندین سال است که در مرکز پایلوتی در بافق (خشک و بدون آب) در حال اجراست و تجربیات موفقی حاصل شده است. اما باید به این نکته توجه کرد که در هیچ نقطهای دنیا نمیتوان ماهی پرورش یافته را در یک ناحیه محدود نگهداری کرد. ماهیها به طرق مختلف توسط انسان به راحتی جابهجا میشوند و زمینه گسترش وسیع آنها در منابع آبی به سرعت فراهم میشود. تجربه به خوبی نشان داده که هیچ قفس و استخر پرورشی نمیتواند ماهی را برای مدت طولانی در حصار خود نگه دارد. بنابرین مشابه شمار دیگری از گونههای غیر بومی باید ریسک انتقال این ماهی را به کل کشور از شرق تا غرب و از جنوب تا شمال در نظر بگیریم. چه آنکه این ماهی دامنه تحمل گرمایی شوری و آلودگی بالایی داشته و در انتخاب و تغییر نیازهای اکولوژیکی خود بسیار انعطافپذیر است.
از مسئولان سوال میکنم: آیا طی سالهای متمادی که این ماهی غیر بومی در سبد غذایی هموطنان قرار نگرفته بود کمبودی احساس میشد؟ آیا پس از آغاز واردات گوشت این ماهی که بعد از مدتی هشدارهای بهداشتی متخصصان و در نتیجه کاهش اقبال عمومی را نسبت به استفاده از آن به دنبال داشت اکنون چه ضرورتی میتواند پرورش این ماهی مهاجم را در یک منطقه کویری توجیه کند؟ برای پرورش این گونه مهاجم در کویر، چه توجهیی وجود دارد؟ توجیه اقتصادی؟ فرهنگی؟
از مسئولان سوال میکنم آیا در منطقهای که قناتهای 5000 ساله بومی، بادگیرهای شگرف سر به فلک کشیده و گنبدهای مرواریدی راست قامت آن زبانزد جهانیان است، هیچ جاذبه اقتصادی و منفعت اجتماعی دیگری وجود ندارد که به پرورش تیلاپیای آفریقایی روی آوردهاند؟ آیا شایسته است قناتها، نهرها، جویبارها، رودخانهها و تالابهای ایران جولانگاه و مأمن تیلاپیای شکم سرخ آفریقایی، تیلاپیای آبی، تیلاپیای نیل، انواع کپورماهیان چینی و ماهیان پشه خوار آمریکایی باشد؟ چرا نمیشود ما ایرانیان هم، سیاه ماهی سعدی، سیاه ماهی رازی، سیاه ماهی بیرونی، سیاه ماهی البرزی، گورماهی فارسی، گورماهی اصفهانی، گورماهی اراکی، گورماهی کویری (دامغانی)، سیکلید پارسی، سیکلید هرمزی، خیاطه قناتی، ماهی جویباری حافظ، ماهی جویباری پارسی، ماهی جویباری فردوسی، ماهی جویباری مولوی، ماهی جویباری شیخ بهایی، ماهی جویباری پروین اعتصامی، ماهی جویباری کردستانی، ماهی جویباری هیرکانی، ماهی جویباری خوزستانی، کور غار لرستانی، کور غار تاشنی (بهبهانی) و صدها ماهی بومی دیگر داشته باشیم و از قبل آن سود سرشار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی کسب کنیم؟ چرا نمیشود از پرورش برنامهریزی شده دهها نوع ماهی سنگ لیس (دکتر فیش) بومی و بومزاد ایرانی در جلب گردشگر پزشکی و درمان بیماری کسب درآمد سرشار حاصل کرد؟ آیا فقط با پرورش تیلاپیای نیل و آفریقایی میتوان اشتغالزایی کرد و نانی بر سر سفره مردمان زحمتکش کویر آورد؟ آیا سفره عید ما که ارزشمندترین و مهمترین سینها را در خود جای داده است باید مزین به ماهی چینی باشد؟ آیا تصمیم گیران و سیاست گذاران از جمله همکاران گرامی و محترم شیلات ایران اطلاع دارند که ما بیش از 260 گونه بومی در آبهای داخلی خود داریم و از این نظر متنوع ترین کشور منطقه هستیم؟
آیا ارزیابیهای جدید سازمان محترم حفاظت محیط زیست، شیلات و دامپزشکی کشور نشان داده که گونههای بومی ایران هیچ ارزش اقتصادی ندارند و تنها با پرورش تیلاپیا میتواند معجزه کند و از یک سو کمبود مواد پروتئینی ارزان قیمت، سالم و بهداشتی را جبران کرده و از سوی دیگر مشکل اشتغال جوانان ما را حل کند؟
آیا در برخورد با توسعه پرورش ماهی تیلاپیا و یا هر نوع گونه ماهی غیربومی دیگر نظرات متخصصان امر (جامعه علمی و دانشگاهی)، ذینفعان و گروههای مرتبط شامل مجموعه شیلات، سازمانها و نهادهای نظارتی مانند محیط زیست، وزارت نیرو، دامپزشکی و پدافند غیرعامل، پرورشدهندگان ماهی و در نهایت مصرفکنندگان در نظر گرفته شده است؟ آیا همکاران گرامی در سازمان محترم حفاظت محیط زیست و شیلات کشور تعهدات قانونی ما را به کنوانسیون جهانی تنوع زیستی در حفظ و نگهداری از گونهها در نظر گرفتهاند؟
آیا همکاران گرامی و عزیز به چهره یک مادر مسن ماهیگیر پس از صید ماهی تیلاپیای شکم سرخ به جای ماهی زرده، سرخه، شیربت از تالاب شادگان نگاهی افکندهاند؟ آیا اخیراً سبد پر از ماهی تیلاپیا در بازار ماهی فروشهای اهواز و آبادان که در آن تقریباً اثری از ماهیان بومی مورد علاقه مردم در آن نیست را رؤیت کردهاند؟ ممکن است گفته شود بلاخره سبدی از ماهی است. اما سبدی از چه؟ با چه هزینهای؟ برای چه کسی؟ تا چه زمانی؟
راه نجات از معضلی که بدین ترتیب، محیط زیست کشور را تهدید میکند چه میدانید؟
اسماعیلی: هشیاری، تفکر علمی، خرد جمعی و مدیریت صحیح و پایدار.اینجانب حدود 15 سال پیش پیشنهاد کردم یک کمیته علمی تخصصی جهت بررسی وضعیت گونههای غیربومی در وزارت علوم، کشاورزی و نیز محیط زیست تشکیل شود که هیچگاه به طور واقعی عملی نشد. انجمن ماهی شناسی ایران نیز همواره طی 4 کنفرانس گذشته در نشستهای پایانی خود در دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشگاه تهران، دانشگاه شیراز و دانشگاه مشهد موضوع گونههای غیربومی را مد نظر قرار داده و نظرات تخصصی خود را در قالب برگزاری همایشها و ارسال نامه به مسئولان ارائه کرده است.
امیدوارم به دور از تنش سیاسی و با تکیه بر تجارب متخصصان داخلی به ویژه انجمنهای علمی تخصصی ماهیشناسی و زیستشناسی، مسئولان محترم کشور به ویژه سازمان محیط زیست و شیلات که خیرخواه مردم هستند تصمیمی جدی، علمی و عملی در خصوص ماهیان غیربومی اتخاذ کرده و در این مورد به جای تمرکز بر منافع کوتاه مدت، منافع درازمدت و پایدار که شایسته نسلهای آینده نیز باشد را مد نظر قرار دهند. امیدوارم توجه داشته باشیم که از آنجا که پاسخ زیستبومها به تغییرات وارد شده به آنها از جمله وارد کردن ماهیان غیربومی، بسیار پیچیده و غیرقابل پیشبینی است جبران آسیبهای وارده به آن زمانبر و پرهزینه، سعی کنیم از اعمال چنین تغییراتی پرهیز کنیم و در پایان با توجه به اینکه که رئیس محترم سازمان حفاظت محیط زیست، آب را مهمترین، حوزه محیط زیست عنوان میکنند، امیدوارم در آینده مجبور نباشم آب پرورش دهیم تا ماهی تیلاپیا برداشت کنیم.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰