خبر عجيبي که هفته گذشته در مورد کاپيتان تيم ملي منتشر شد واکنش هاي مختلف رسانه هاي ايراني را در پي داشت مضمون خبر اين بود. «قليان‌سراي اشکان دژآگه به زودي در برلين آلمان افتتاح مي‌شود!»

اين مضمون صحبت‌هاي کاپيتان تيم ملي ايران به زبان آلماني در فيلمي بود که هفته گذشته همراه با برادرش در فضاي مجازي دست به دست و باعث شد تا واکنش هاي مختلفي پيرامون اين خبر منتشر گردد.

روزنامه ايران ورزشي در تيتر جلد روز پنج شنبه خود به شدت به اشکان انتقاد کرد و نوشت: شأن کاپيتان تيم ملي ايران کجاست؟ فعاليت در حرفه‌اي که با روح ورزش منافات دارد يا کار در حوزه ورزش يا ديگر حوزه‌هاي اقتصادي سالم؟ اينکه قوانين کشور آلمان به ورزشکاران اجازه مي‌دهد به راحتي در چنين حرفه‌اي فعاليت کنند قطعاً به هنجارهاي داخلي همان کشور ارتباط دارد اما در ايران مدت‌هاست بر سر جمع شدن بساط چنين اماکني بحث‌هاي عميقي به راه افتاده و حتي در هفته‌هاي اخير بسياري از اين اماکن پلمب شده‌اند.

به تازگي نيز کميته اخلاق فدراسيون فوتبال در راستاي ممانعت حضور ورزشکاران در چنين مکان‌هايي احکام تندي عليه بازيکناني صادر کرد که در قهوه‌خانه‌ها ديده شده‌اند. مسئله ما با اشکان دژآگه بيگانگي با قوانين ايران نيست. پرسش اين است که اساساً او به ‌عنوان چهره‌اي صاحب نفوذ و بين‌المللي در تيم ملي فوتبال ايران چرا به سمت و سوي اين شغل رفته است و حتي ابايي از تبليغات هم ندارد، در فضاي مجازي حاضر مي‌شود و با علاقه‌اي وافر و چهره‌اي خندان خبر از افتتاح سفره‌خانه‌اش مي‌دهد.

شايد دژآگه هنوز انتظاراتي که در جامعه از او وجود دارد را به خوبي درک نکرده و شايد هم به دليل زندگي خارج از ايران ديگر خود را ملزم به رعايت برخي اصول از نگاه ايراني‌ها نمي‌داند اما انتظار ما از شخصي که بازوبند کاپيتاني تيم ملي را بر دست مي‌بندد فراتر از توقعاتي است که در ذهن اين بازيکن مي‌گذرد. از اشکان دژآگه توقع داريم نه اکنون بلکه آن زمان که کفش‌ها را آويخت و با دنياي فوتبال خداحافظي کرد، همواره در شأن و جايگاه کاپيتان تيم ملي ايران رفتار کند و لااقل از ورود به چنين شغل‌هايي که در تضاد با روح ورزش است خودداري کند.

ساير رسانه ها نيز از او گلايه کردند و اين کار او را مورد مذمت قرار دادند:

دوست داشتيم اشکان را در اين فيلم در حال افتتاح يک مدرسه يا آکادمي فوتبال ببينيم. علاقه‌مند بوديم و هستيم که اشکان را همچون ديگر بازيکنان فوتبال ايران در مسير ترويج يک زندگي سالم ببينيم. همان کاري که جواد نکونام با افتتاح مدرسه فوتبال کرد تا جوان‌هاي ايراني نيز بي‌نصيب نمانند از تجربياتي که او در فوتبال اسپانيا به دست آورده است. گرچه محتمل است اشکان دژآگه پس از دوران بازيگري علاقه‌اي به ادامه کار در مسير فوتبال نداشته باشد اما لااقل انتظاري که از او مي‌رود اين است که به ‌عنوان يکي از نمادهاي فوتبال که صاحب پيراهن پر ارزش تيم ملي فوتبال ايران شده، وارد کسب و کاري نشود که تمام ارزش‌هاي ورزش را زير سئوال مي‌برد و لگد‌‌‌مال مي‌کند. دژآگه نيز مي‌تواند همچون نکونام از وجهه و مقبوليت خود در راه صحيح‌تري بهره ببرد و علاوه برکسب درآمد از اين راه اشاعه دهنده و مبلغ ورزش باشد.

به گزارش نصف جهان، در کنار همه اين گلايه ها از اشکان دژآگه واکنش برخي هواداران سپاهان هم به قصد اشکان براي راه اندازي قليان سرا در برلين جالب توجه بود. برخي هواداران سپاهان که در روزهاي اخير خبرهايي در مورد پيوستن اشکان به تيمشان منتشر شده بود براي او پيام هايي با اين مضمون مشترک داشتند:

اشکان پس آمدنت به ايران و سپاهان چه شد؟ اگر در برلين قليان سرا بزني که ديگر سخت است بخواهي به تيم ما بيايي! چايخانه را بايد جايي تأسي کني که خودت بتواني برخي مواقع بالاي سرش باشي! چون مشتريان به عشق ديدن تو به چايخانه مي آيند و دوسيب خواهند کشيد! شما اگر مي خواهي به سپاهان ما بيايي بي خيال قليان سرا در برلين شو! بيا اصفهان ما هم کمکت مي کنيم که يک چايخانه عالي در منطقه مَرغ(!)بزني. همه ما هم مشتريانت خواهيم شد و قليان سرايت را به سودآورترين سفره خانه اصفهان تبديل مي کنيم. معطل نکن و زودتر به اصفهان بيا!

همه اين خواسته ها در حالي منتشر شده که همانطور که در خبري ديگر اشاره کرديم به دلايل مختلف پيوستن دژآگه در اين مقطع به سپاهان منتفي شده است.