مردم میلیون ها دلیل بد برای وزن کم کردن دارند، دلایلی که بعد یه مدت، دیگه نمی تونند الهام بخش باشن. مثلا وزن کم می کنیم برای اینکه تو لباس عروسی یا لباس مهمانی جا بشیم، وزن کم می کنیم تا احترام بیشتری بدست بیاریم و یا بتونیم راحت تر رابطه برقرار کنیم.

به گزارش سلامت نیوز، صبح روز جمعه است و اعضای خانواده از قبل با هم قرار گذاشتن که امروز به پارک جنگلی برن و هوایی تازه کنند. اما شما علاقه ای به رفتن نشون نمی دید و دوست دارید توی خونه بمونید. حتی ممکنه قول یه صبحانه خوب رو هم به اونایی که بیرون میرن بدید و بهشون بگید من می مونم و صبحانه درست می کنم تا شما برگردید!

اما آیا واقعا دلیل نرفتن شما اینه؟ تو بیشتر مواقع، پاسخ خیره. فعالیت نکردن و وزن بالا، به سدی بین ما و خوشی های زندگی تبدیل شدن. بعضی از ما از اینکه نتونیم هم پای بقیه پیاده روی کنیم، معمولا این پیشنهادها رو رد می کنیم.

حالا همه رفتن و شما تنها موندید، خودتون می دونید علت نرفتنتون چیه و حقیقت آزارتون میده. پس روبروی آینه می ایستید و با خودتون میگید از شنبه شروع می کنم!

اما آیا واقعا این کارو می کنید؟ فردا که گرسنه و عصبی باشید بازم یاد قولی که امروز به خودتون دادید می افتید؟

امروز می خوام درباره این احساساتی که باعث عمل میشن صحبت کنم.

من دو تا احساس واقعی داشتم که باعث شدند وارد جریان کاهش وزن بشم: اولیش تحقیر شدن توسط یکی از دوستام بود که این کارو خیلی زیرپوستی انجام داد و دومی، اتفاقیی بود که تابستون سال قبل توی فروشگاه افتاد. و وقتی که از کنار یه گروه دختر که همشون روی صندلی چرخ دار نشسته بودند رد شدم، با خودم گفتم چطور می تونی انقد ساده راه بری و تنقلات بخوری در حالی که اونا نمی توانند؟ خدا به تو یه بدن قوی داده، اما تو با چاقی اونو از بین بردی!

احساسی که توی فروشگاه تجربه کردم باعث شد بتونم سایز لباسم رو کم کنم. احساس تاثیرگذاری بود و هر وقت به فروشگاه میرم یادش می افتم.

تجربه فروشگاه بهم کمک کرد، اما فهمیدم که این نمی تونم ها هستند که من رو هدایت می کنند. نمی تونم راحت روی صندلی ماشین بشینم. نمی تونم بدون اینکه از چیزی کمک بگیرم بلند بشم. نمی تونم بدون کمر درد، زیاد پیاده روی کنم. چه چیزایی رو نمی تونم انجام بدم که واقعا می خوام توانایی انجام دادنشون رو پیدا کنم؟ مسافرت، رفتن به گردش همراه خانواده، رفتن به کوه، نگاه کردن خودم توی آینه، ملاقات با پزشک بدون اینکه نگران صحبت هایی که می کنه باشم، همه روز احساس انرژی داشتن، تجربه احساس مثبت، سوار اسب شدن و …

با خودتون رو راست باشید به همه دلایلی که به خاطرشون می خواید وزن کم کنید گوش بدید و اونا رو بسنجید. یه احساس واقعی مثل صاعقه ست و شما رو ناگهان تحت تاثیر قرار می ده. اما دلیل کاهش وزنتون باید ماندگار باشه.

مردم میلیون ها دلیل بد برای وزن کم کردن دارند، دلایلی که بعد یه مدت، دیگه نمی تونند الهام بخش باشن. مثلا وزن کم می کنیم برای اینکه تو لباس عروسی یا لباس مهمانی جا بشیم، وزن کم می کنیم تا احترام بیشتری بدست بیاریم و یا بتونیم راحت تر رابطه برقرار کنیم.

اینا دلایل خوبی نیستند. باعث میشن شکست بخورید. فرض کنید اونا رو به دست بیارید، بعدش چه چیزی براتون می مونه؟ بله فقط کیک عروسی می مونه!

برای خودتون یه لیست پایدارتر درست کنید. مثلا اگه دلیلتون رفتن به گردش و کوهنوردیه، این یه دلیل ماندگاره چون فقط همین یک بار نیست. با کاهش وزن یه عمر راحتی رو برای خودتون خریدید و هر بار که به گردش میرید یاد دلیلتون می افتید و انگیزه تون چند برابر میشه.

یه مورد دیگه که نباید به خاطرش وزن کم کنید رفتار دیگرانه. بالا و پایین رفتن وزن، باعث نمی شه احترام بیشتری پیدا کنید. پس خودتون رو به این چیزا دلخوش نکنید. خیلی ها با چنین فکری، دست به کاهش وزن می زنند و موفق هم میشن اما وقتی می بینند رفتار دیگران تغییری نکرده، ممکنه دلزده بشن و دلیلشون رو برای کاهش وزن گم کنند.

پس بیایید به یه جمع بندی برسیم. دلایلی که به خاطر اونا می خواید از فردا شروع به وزن کم کردن کنید، باید پایدار باشن، طوری که نتایجش رو ببینید. این دلایل باید به خودتون مربوط باشن نه دیگران. هیچ وقت نمی تونید این مورد رو پیش بینی کنید پس خود زنی نکنید.

امیدوارم از هر زمانی که می خواید شروع کنید، حتما این موارد رو به یاد داشته باشید.