نصف جهان: مرد عصباني پس از اينکه متوجه شد پسرش ترقه خريده او را به قتل رساند و دختر خود را نيز به کما فرستاد.

به گزارش رکنا، ماجراي اين جنايت هفدهم اسفند سال 94 در شهرک شهيد مصطفي خميني شهرستان شهريار در غرب استان تهران فاش شد. کارآگاهان جنايي با حضور در محل جنايت مشاهده کردند درِ خانه نيمه باز است و از همسايه‌هاي حاضر در محل شنيدند که مرد همسايه همسر، دختر 17 ساله و پسر 12 ساله‌اش را زخمي کرده و با لباس خونين فرار کرده است. سه مجروح اين حادثه قبل از حضور پليس به بيمارستان منتقل شده بودند. مأموران در بررسي خانه، روي ديوار و کف اتاق خواب رد خون مشاهده کردند. تبر و ميله بارفيکس خونين هم در گوشه اتاق افتاده بود. آثار خون و رد دست روي در، حکايت از تلاش يکي از فرزندان خانواده براي فرار داشت. مأموران با حضور در بيمارستان متوجه شدند پسر 12 ساله به نام «محمدحسين» بر اثر شدت صدمات فوت کرده و خواهرش «فاطمه» در کماست و مادر بچه‌ها نجات يافته است.

با تحقيقات از مادر خانواده معلوم شد که شوهر خشمگين وي عامل مرگ پسرش و سوءقصد به جان او و دختر 17 ساله شان بوده است. مادر خانواده در مقابل بازپرس پرونده قرار گرفت و گفت: «نيمه شب شده بود اما پدرشان موضوع را رها نمي‌کرد. با شال و دستبند يکبار مصرف دست و پاي پسر و دخترمان را بست. جفتشان را زير کتک گرفت. او حالا ديگر با ميله بارفيکس و تبر به جان بچه‌ها افتاده بود. کتک‌زدن‌هايش تمامي نداشت. ساعت‌ها بچه‌ها ناله مي‌کردند و او مي‌زدشان. پسرمان با بدني خونين کنج اتاق زير ضربات وحشيانه پدرش از درد پنجه به ديوار مي‌کشيد. هربار که به ميانشان مي‌دويدم تا مانعش شوم با مشت و لگد دورم مي‌کرد. داشت سپيده مي‌زد که به خانه‌مان در اسلامشهر زنگ زدم. شايد پدري برادري به دادمان برسد.»

وي ادامه داد: «وقتي خانواده‌ام از اسلامشهر به خانه ما رسيدند، ديگر صدايي از بچه‌ها درنمي‌آمد. شوهرم فهميد که آنها آمده‌اند؛ تبر و ميله خونين را گوشه اتاق انداخت و از خانه گريخت. بچه‌هايم را که سوار ماشين مي‌کردند به بيمارستان ببرند، محمدحسين اصلاً تکان نمي‌خورد. يعني نفس نداشت. فاطمه هم حال و روزي بهتر از اون نداشت، انگار هردو بيهوش شده بودند. حواسم نيست از کي شنيدم که مي‌گفت محمد حسين به بيمارستان هم نرسيد و فاطمه هم فاصله‌اي تا مرگ ندارد.»

مأموران محل اختفاي متهم را زيرنظر گرفتند و روز بعد او را دستگير کردند. متهم با انتقال به پليس آگاهي غرب استان تهران به قتل پسرش و سوءقصد به جان همسر و دختر 17 ساله‌اش اعتراف کرد و گفت: «شب حادثه زماني که متوجه شدم پسرم بدون اجازه من ترقه خريده و پولش را نداده است، عصباني شدم و به جان اعضاي خانواده ام افتادم.» با اعتراف او به اين جنايت و سوء قصد نافرجام به جان همسر و دختر نوجوانش، وي بعداز بازسازي صحنه قتل روانه زندان شد. با گذشت دو سال از اين جنايت، پرونده اين متهم با صدور جلب به دادرسي به شعبه 17 دادگاه کيفري يک استان تهران مستقر در شهريار ارسال شد.

چندي پيش او براي محاکمه از زندان به دادگاه منتقل شد. عامل جنايت در جلسه دادگاه نيز مدعي شد که آن روز چون فهميده که پسرش ترقه خريده عصباني شده و به جان وي افتاده است تا او را تنبيه کند که ديگر اين کار را انجام ندهد که اين درگيري و کتک زدن پسرش منجر به مرگ او شده است. وي مدعي بود که قصدش قتل نبوده و فقط مي خواسته فرزندش را تنبيه کند که اين حادثه رخ داده و دختر نوجوانش هم که قصد نجات برادرش را داشته مصدوم شده است.

پس از اخذ آخرين دفاع از متهم درجلسه دادگاه او با تجديد قرار قانوني به زندان بازگشت. وي به علت قتل پسر خردسالش، به ده سال حبس و نيز به دليل مصدوم کردن دختر نوجوانش به پرداخت ديه محکوم شد.