از همدردی با بنا و سوریان تا ناراحتی از اهالی تکواندو
کد خبر: ۷۲۱۶
تاریخ انتشار: ۰۳ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۲:۴۵

نصف جهان: پیروزی و شکست بدیهی ترین اتفاقات ممکن در ورزش است. اما پیامد هر شکستی ممکن است ناکامی نباشد و چه بسا مقدمه ای برای پیروزی های بزرگ هم تلقی گردد. بارها رخ داده که با شکست هم می توان پیروز بود و همچنان در بین مردم محبوب باقی ماند.

البته اتفاق هم افتاده که قهرمانان ملی را بعد از استقبالی خوب و خوش به بدترین شکل ممکن بدرقه کردیم. اما با استناد به برخی شکست ها می توان بازتاب های متفاوت از ناکامی ها را مورد بررسی قرار داد و به این واقعیت مهم رسید که آیا برخورد مردم در قبال شکست ها تابعی از رفتار ورزشکار، مدیر، مربی و... است؟

1- محمد بنا به عنوان آقای خاص کشتی جهان با شش فرنگی کار در المپیک ریو حضور یافت ونتیجه تلاش شاگردانش بیش از دو مدال برنز نبود. همگان از او که چهار سال پیش برای کاروان ایران سه مدال طلا به ارمغان آورده بود، انتظار عملکرد بهتری داشتند. از حمید سوریان نابغه کشتی، بی صبرانه‏ انتظار طلای هشتمش را داشتند. اما همه این اتفاقات خوب رخ نداد. هرچند که برخی متخصصان کشتی بهترین موقعیت را برای انتقادها یافتند و با بیانات فنی بر او تاختند اما رفتار محمد بنا و حمید سوریان در قبال این ناکامی، شرایط را حداقل در جامعه و بین مردم به سود آنها تغییر داد.

2-حمید سوریان وقتی بر روی تشک خوابید و به سقف سالن خیره شد، قطعاً لحظاتی را با سرگیجه طی کرده است. سرگیجه ای ناشی ازعدم حفظ نتیجه که باعث شد حتی از دستیابی به مدال برنز محروم شود. او بالاخره برخاست و از تشک بیرون آمد. خبرنگاران و گزارشگران به سوی او رفتند و با ملاحظه سئوال ساده ای از او پرسیدند، اما پاسخ او ابراز شرمندگی از مردم ایران بود و انداختن حوله روی سر وصورتش. مردمی که از شبکه های مختلف این صحنه را دیدند، با شکست او خیلی سریع خوگرفتند و این باخت را به دلیل برخورد صادقانه او پذیرفتند و چون این رفتار را صادقانه حس کردند موجی از احساسات مثبت را در صفحات شخصی خود درشبکه های اجتماعی بروز دادند به نحوی که با یادآوری خاطرات هفت مدال طلای او، بار دیگر جایگاه اجتماعی او را حفظ و حراست کردند که البته شایسته این برخورد است.

از آن سو وقتی محمد بنا با گزارشگر شبکه 3 مواجه شد و قصد داشت در مقام پاسخگویی برآید و گفت: «چی بگم »و بغضش فرو ریخت و اشکش سرازیر شد و دقایقی بی تابی کرد و بلافاصله طیف وسیع مردم این بی تابی را تاب نیاورده و در عزمی سایبری شبکه های اجتماعی را در حمایت از آقای خاص در نوردیدند. این شکست قبل از اینکه برای مردم تلخ باشد برای بنا زهر بود. اما حمایت مردم به مثابه پادزهری بود که این سرمربی را وادار کرد، بگوید تا من را بخواهند، می مانم تا دوباره بنای دیگری از فرنگی به پا کنم.

3-اشک های بهداد سلیمی و گستاخی سجاد انوشیروانی بعد از اینکه عنوان قوی ترین مرد جهان از دستمان رفت و سهمی از سکوی قوی ترین مرد المپیک نداشتیم، موج عجیبی از حمایت های مردمی از وزنه بردار دسته فوق سنگین ما به وجود آمد و استقبالی در حد قهرمان ملی از او صورت گرفت.

4- مجتبی عابدینی شمشیربازی که میلیمتری از مدال بازماند اشک هایش مردم را متأثر کرد و شرایط اجتماعی را به سود او ساخت و مردم از مجتبی عابدینی هم صادقانه حمایت های قاطعانه ای داشتند به ویژه اینکه احساس کردند در مبارزه نیمه نهایی با حریف امریکایی حق او از سوی داوران تضییع شده است. این شکست حتی مردم را با شمشیربازی بیشتر آشنا ساخت.

اما در این بین شکست هایی هم رقم خورد که ورزشکارانی که در متن رقابت بودند برخوردی برخلاف آنچه در بالا تحریر شد از خود بروز دادند.

1- احسان حدادی پرتابگری که درالمپیک لندن با پرتابی که داشت تاریخ سازی را برای دو و میدانی به ارمغان آورد پس از آن روزهای خوبی را از لحاظ مدال در رخدادهای مختلف سپری نکرد اما به هر حال جایگاهش در نزد مردم همچنان محفوظ بود چراکه او بالاخره تنها مدال آور ایران در المپیک محسوب می شود. او در ریو پرتاب هایش بر خلاف انتظار خودش و دیگران بود و منجر به صعود به مرحله نهایی هم نشد. البته که او واکنشی بغض آلود نداشت و در مواجهه با همکارانمان در رسانه های مختلف خود را شرمسار عنوان نکرد و با صراحت گفت چون مصدوم بوده شرمنده هیچکس به جز کیومرث هاشمی رئیس کمیته ملی المپیک نیست. بعد از این، واکنش خاصی از مردم ندیدیم و تلاش شد که احترام او به عنوان مدال آور المپیکی حفظ شود اما در عین حال ازآن پس بود که در گروه ها و کانال های مرتبط با ورزش به دلیل برخی موضوعات شخصی که خارج از پیست تارتان برای او رخ داده ومقام قضائی هم وارد شد به او پرداختند.

2- تکواندوی ایران در بخش پسران عملکرد ضعیفی داشت. آنچنان ضعیف که حتی معاون توسعه ورزش قهرمانی وزارت ورزش که ارزیابی نتایج کاروان را به تشکیل جلسات موکول کرده بود از نتایج تکواندو به عنوان عدم برآورده کردن انتظارات نام برد. نتایج پسران تکواندو و حواشی که به همراه داشت حتی باعث شد تا حدودی کیمیاگری بانوی تکواندوی ایران که اولین مدال ورزش بانوان در المپیک را به کاروان هدیه کرد، تحت تأثیر قرار گیرد.

بعد از باخت هادی خدابخشی به میلاد بیگی تکواندوکار ایرانی الاصل آذربایجان که با هدایت مهماندوست سرمربی سابق تیم ملی ایران روی شیاب چانگ رفته بود، رئیس فدراسیون از لفظ مزدور برای ایرانی های آذربایجان استفاده کرد و موجی از انتقادها را در داخل کشور پدید آورد. این شکست فقط در معیار فنی مورد سنجش مردم و کارشناسان قرار نگرفت بلکه در گستره وسیع تر عملکرد این فدراسیون را نه فقط در بازی های المپیک بلکه به طور کلی در ابعاد مختلف تحت الشعاع قرار داده است.

با استناد به وقایعی که در شکست ها برای ورزشکاران ایرانی رخ داد، بازخورد اجتماعی را می توان تابعی از رفتار آنها دانست.

آنجا که مردم با محمد بنا و سوریان در شکست ها همدردی کردند تا جایی که نقدهای فنی کارشناسان هم باعث تغییری در رفتارهای مهربانانه با آنها نشد و جای دیگر شکست فنی تکواندو وقتی با بیان مزدور به حریف توجیه شد شرایط را براین فدراسیون تکواندو آنچنان سخت کرده که در شرایط فعلی، فراتر از یک شکست باید پاسخگو باشند. در شرایطی که شاید نظر رئیس فدراسیون مبنی بر کلمه مزدور فقط یک لحظه بوده اما همان یک لحظه، شکست های آنها را بیش از پیش پررنگ تر کرده است.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار
پرطرفدارها