جنبش و گفتمان چپ در ایران ابتدا نه در تقابل با سرمایهداری، بلکه در مقابل فئودالیسم و در حمایت از کارگران بخشهای غیرصنعتی شکل گرفت، زیرا اساسا نه نظام سرمایهداری شکل گرفته بود و نه طبقه کارگر صنعتی
«گفتمان چپ در ایران»
نوشته: محمدعلی احمدی
ناشر: ققنوس، چاپ اول، 1396
****
اگرچه در ایران نیز همانند بسیاری از کشورهای جهان، بعد از فروپاشی شوروی و برچیده شدن دیوار برلین گفتمان چپ دوران احتضار خود را سپری میکند، اما روزگاری این گفتمان در کشور ما، گرایش پررنگی در میان مخالفان سیاسی حکومت وقت بود. گفتمانی که به دلیل ماهیت و اهداف ایدئولوژیک آن همواره با ممنوعیت روبه رو بوده است.
گفتمان چپ در ایران با فراز و فرود بسیاری روبه رو شده که بخش قابل توجهی از این مهم حاصل خاستگاه متفاوت آن در کشورما بوده که به واسطه عدم تشابه با نمونههای فرنگی آن سرشت و سرنوشتی متفاوت را نیز برای آن رقم زده است که در دو مقطع آغازین آن یعنی در دوره قاجار و دوره پهلوی اول که هنوز فئودالیسم به عنوان نماد غالب سرمایه داری شناخته میشد؛ البته در دوران پهلوی دوم رفته رفته نشانه هایی از سرمایهداری صنعتی در اقتصاد ایران هم دیده شد اما در این زمان چندین دهه از ورود گفتمان چپ به ایران گذشته بود.
کتاب «گفتمان چپ در ایران: دوره قاجار و پهلوی اول» نوشته محمدعلی احمدی که به همت انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است، با عنایت بر این مهم به واکاوی جریان چپ در بدو پیدایش در ایران (اواخر دوره قاجار) و همچنین دوره پهلوی اول که برای نخستین بار حکومت با احساس خطر از این ناحیه به دستگیری وسیع و برنامه ریزی شده فعالان آن پرداخت که با رقم خوردن ماجرای پنجاه و سه نفر به نوعی رسما بر این جریان صحه گذاشت و با وجود سرکوب ظاهری این جریان روند شکل گرفتن گروه های وابسته به این گفتمان را در دهه های بعد سرعت بخشید.
نویسنده کتاب خود را با مقدمهای سودمند آغاز کرده که در آن کوشیده تصویری گذرا از کلیت بحث ارائه کرده و پیش زمینه لازم برای ورود به متن را ارائه کرده است. خود کتاب در چهار فصل نوشته شده است که پس از نتیجه گیری پایانی، چندین سند از اعلامیه و نامه های اجتماعیون عامیون و روزنامه مجاهد تبریز و همچنین مرامنامه فرقه سوسیالیست ایران به انتهای کتاب پیوست شده است.
نویسنده از همان ابتدا به کلیدی ترین تعارض شکل گرفته در این میان اشاره می کند: «جنبش و گفتمان چپ در ایران ابتدا نه در تقابل با سرمایهداری، بلکه در مقابل فئودالیسم و در حمایت از کارگران بخشهای غیرصنعتی شکل گرفت، زیرا اساسا نه نظام سرمایهداری شکل گرفته بود و نه طبقه کارگر صنعتی. جامعه ایران پیش از این و در طی قرنها، جنبش ضد فئودالی را به نمایندگی مزدکیان، خرمدینان، شیعیان و... تجربه کرده بود. جنبش جدید که در امتداد گذشته تاریخی خود و با سیمای دیگری ظهور کرده بود، ایدئولوژی خود را وامدار اندیشه مدرن غرب بود. بدین ترتیب بسترهای تاریخی، پیشزمینههای مورد اقبال قرار گرفتن سوسیالیسم را فراهم گردانید و جنبشی پا به عرصه سیاسی ایران نهاد که در سیر تکاملی خود به استقرار سوسیالیسم میاندیشید.»
بنابراین نویسنده به درستی فصل نخست کتاب خود را به «بسترهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران در دوره قاجار و پهلوی» اختصاص داده است تا فی المثل روشن شود چرا گفتمان چپ در ایران در تقابل با سرمایهداری صنعتی نمی توانسته شکل بگیرد. « نخستین بارقههای اندیشه سوسیالیستی در آثار برخی روشنفکران صدر مشروطه از جمله میرزا آقاخان کرمانی و طالبوف تبریزی نمایان شد، اما این نه به معنای شکلگیری یک جریان و نه طرح یک گفتمان بود. صحبت از سوسیالیسم در مکتوبات سیاسی این دوره تنها در حد مترقی دانستن یک اندیشه بود و نه بیشتر. در کنار محدود بودن چنین آثاری در ادبیات سیاسی ایران و مخاطبان آنها در جامعه کمسواد ایران، نویسندگان آنها نیز اعتقاد به پیروی مطلق از سوسیالیسم نداشتند، بنابراین قوا به کار نظری گسترده در این زمینه نپرداختند. بهعلاوه خود این روشنفکران نیز شناخت کامل و جامعی از سوسیالیسم نداشتند تا بتواند گفتمانی حول آن شکل دهند.»
بحث «نفوذ اندیشههای سوسیالیستی به ایران و شکلگیری گفتمان سوسیال دموکراتیک» ذر فصل دوم کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. وضعیت اقتصادی و سیاسی در دهه های واپسین حکومت قاجار طیف وسعیی از ایران را در قشرهای مختلف اجتماعی مجبور به مهاجرت به روسیه و به ویژه منطقه ماوراء قفقاز. ایرانیان مهاجر به این منطقه تحت تاثیر تفکر سوسیال دموکرات قرار گرفته و این اندیشه نفوذ خود به ایران را آغاز کرد. با این پیش زمینه ها گفتمان اولیه چپ در ایران تحت تاثیر مکتب مارکسیسم روسی ( ابتدا سوسیال دموکراسی و سپس کمونیسم ) مطرح شد و خط غالب این گفتمان همان مبانی برخاسته از این مکتب بود. « اندیشه چپ پس از ورود به ایران غالبا در چهارچوب اهداف سازمانی مطرح شد. فعالیتهای نظری نخبگان این جریان نیز به طور عمده در ابعاد سازمانی و بحث و بررسی در مورد استراتژی و برنامههای تشکیلاتی صورت پذیرفت. مهمترین نمایندگان طرح این گفتمان تربیتیافتگان مکتب روسی مارکسیسیم بودند و همان مبانی را در ترویج این اندیشه در ایران به کار گرفتند.»
نویسنده به ظهور مارکسیسم روسی که اندک زمانی بعد به تحت لوای گفتمان حزب کمونیست ایران خود را نشان داد در فصل سوم تحت عنوان «برآمدن کمونیسم در ایران و سیر گفتمان حزب کمونیست ایران» پرداخته و سرانجام نوبت به از راه رسیدن یکی از چهره های اسطوره ای در تاریخ چپ ایران می رسد. دکتر تقی ایرانی که به عنوان لیدر فکری گفتمان چپ نوین در ایران با مایه گذاشتن از جان خود به شمایلی فراموش ناشدنی در تاریخ مبارزات چپ ایران بدل شد: «ارانی و فصل جدیدی در گفتمان چپ ایران» عنوان فصل پایانی کتاب است که به همین مهم پرداخته است.
خیزش دکتر تقی ارانی درست در زمانی اتفاق افتاد که سازمان های اشتراکی در ایران ممنوع و از فعالیت آنها جلو گیری به عمل آمده بود. دکتر ارانی با طرح مباحث نظری در راستای شناخت علمی و مستقل ایدئولوژی مارکسیسم فصل جدیدی در نوع گفتمان این جریان گشود. تلاشهای او در زمینه شناخت مارکسیسم می کوشید چهره ای ورای آنچه کمونیسم روسی از مارکسیسم نمایندگی می کرد به نمایش بگذارد. جریانی که دکتر ارانی به عنوان چهره شاخص آن شناخته می شد از روشنفکرانی تشکیل می شد که اغلب در غرب زیسته و تحصیل کرده بودند بنابراین بیشتر از آنکه به شعارهای سیاسی حزبی توجه داشته باشند به وجوه اندیشگانی سوسیالیسم دلبسته بودند. این خط فکری، محور غالب گفتمان چپ ایران را برای مدت زمانی از سیطره مکتب مارکسیسم روسی خارج نمود . در همان زمان در روسیه انگارههای استالینیستی حاکم و حتی جریان های چپ در سایر کشورها نیز ملزم به اطاعت از آن انگاشته می شدند . تفاوت در برداشت های ایدئولوژیک تحت تاثیر آنچه گفته شد و گرایش به ناسیونالیسم و وطن پرستی در ارانی باعث گردید وی مسیری متفاوت از استالینیسم را در ایران بپیماید . از آنجایی که در این دوره گفتمان چپ در ایران تنها از طریق مجله دنیا ترویج میشد، این نوع برداشت از مارکسیسم به عنوان خط غالب فکری برای مدتی حاکم بود . ارانی بر خلاف پیشینیان خود که فعالیت سازمانی را در اولویت قرار میدادند، در صدد بود به جای ترویج توصیه های حزبی، اصول سوسیالیسم را به صورت علمی و آکادمیک و در یک چارچوب تئوریک نشر دهد .
دکتر ارانی و اطرافیانش تحت تاثیر مکتب آلمانی مارکسیسم قرار داشتند و آنچه در مجله دنیا به عنوان ارگان مطبوعاتی این جریان منتشر می شد، گفتمان متفاوتی نسبت به آنچه تا آن مقطع عرضه شده بود، مطرح می کرد. این خط فکری ، محور غالب گفتمان چپ ایران را برای مدت زمانی از سیطره مکتب مارکسیسم روسی خارج ساخت اما مرگ زودهنگام دکتر تقی ارانی در زندان سیاسی پهلوی اول باعث شد این حرکت بازمانده و مارکسیم روسی وابسته به اتحاد جماهیر شوروی در غالب حزب توده به عنوان جریان اصلی و غالب بر گفتمان چپ در دهه های آینده خودنمایی کند.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰