جديدترين اعترافات شيطان شيشه‌اي شمال پايتخت
کد خبر: ۸۳۳۱۱
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۷:۲۵

نصف جهان: مرد جواني که در پوشش مسافرکش چندين زن و دختر را مورد آزار و اذيت قرار داده بود، در جريان تحقيقات پليسي مأموران کلانتري 124 قلهک شناسايي و دستگير شد و تحقيقات پليسي براي شناسايي ديگر شکات متهم همچنان ادامه دارد.

به گزارش ميزان، هفته گذشته مأموران کلانتري 124 قلهک موفق به بازداشت راننده خودروي پرشيايي شدند که قصد داشت زن جواني را با زور سوار بر خودرويش کند. مأموران پليس، راننده پرشيا را در يک تعقيب و گريز بازداشت کردند و پس از بررسيهاي اوليه مشخص شد خودروي وي سرقتي است. تحقيقات تکميلي نشان داد اين متهم شيطانصفت از دي ماه گذشته تاکنون چندين زن و دختر را در شمال پايتخت مورد آزار و اذيت قرار داده و ربوده است. خبرگزاري «ميزان» به سراغ اين متهم رفته و گفتگويي با وي انجام داده است که در ادامه مي خوانيد.

خودت را معرفي کن؟

اميد هستم.

چند سالت است؟

30 ساله ام.

چند دختر يا زن را ربودي؟

درست يادم نيست، اما فکر کنم هفت نفر. من کاري به آنها نداشتم قسم ميخورم. اصلاً در حال خودم نبودم. اصلاً مغزم به من فرمان نميداد. يک نفر، يک صدايي به من ميگفت: «دخترها را سوار کن!» آنقدر تکرار ميکرد که من به حالت جنون ميرسيدم براي همين هم به سمت خانم ها ميرفتم و اين داستانها به وجود آمد.

در پرونده ات نوشته بيش از 20 شاکي داري؟

الان با شما حرف بزنم، شاکيها بيشتر هم ميشوند.

چرا اين کارها را ميکردي؟

ميخواستم انتقام بگيرم.

خودت حرفهايي که ميزني را باور ميکني؟

آره باور ميکنم، چون شما جاي من نيستيد که اينطوري زخم خورده باشيد.

مگر چه اتفاقي برايت افتاده؟

من بچه فقيري نيستم. وضع مالي پدرم خيلي خوب است. دو سال پيش در يک مهماني با يک خانمي آشنا شدم که خيلي دوستش داشتم. خيلي روزگار خوبي با هم داشتيم.

بعد چه اتفاقي افتاد؟

هيچي «مليحه» من را معتاد کرد. هر شب يکجا مهماني ميرفتيم در جريان همين مهمانيها من به شيشه معتاد شدم.

بعد چي شد؟

خانواده ام متوجه شدند. البته اعتيادم را نه فهميدند که سيگار زياد ميکشم. بابام خيلي حساس است.

منبع درآمد داري؟

نه از پدرم پول ميگرفتم. خرج شيشه خيلي گران ميشد. چند بار دزدي کردم از آنجايي که دزد نيستم، خيلي زود لو رفتم. بار اول افتادم زندان. از زندان که بيرون آمدم فهميدم مليحه ازدواج کرده؛ او ديگر هيچ وقت جواب من را نداد.

بعد در خيابان راه افتادي که از زنهاي ديگر انتقام بگيري؟

آره دقيقاً همين بود. از همه خانمها متنفر شده بودم. حتي با مادر و خواهر خودم هم حرف نميزدم. مگر کاري داشتم يا درخواستي. کلاً از زنها زده شدم.

قصه آن صدايي که ميشنوي و به تو دستور ميدهد چييست؟

قصه نيست به خدا. شماها سالم هستيد، هنوز مواد نکشيديد. نميدانيد شيشه که ميکشم، اصلاً حالم خوب نيست. همه اش دلشوره و استرس دارم؛ همه هيکلم عرق ميکند. بعد يک صدايي دايم در گوشم صدا ميکند. من را وادار ميکند که کارهايي را انجام بدهم.

خب بعد آن صدا به تو گفت، چه کار کني؟

هر وقت شيشه مصرف ميکردم، روحي به من دستور ميداد که زنان و دختران جوان را بربايم و مورد آزار و اذيت قرار بدهم. به همين دليل ابتدا خودرو سرقت ميکردم و با خودروي سرقتي زنان جوان و دختران را سوار ميکردم.

با چه تهديد ميکردي؟

با چاقو يا پيچ گوشتي.

خانمها را ميترساندي؟

بله فقط ترساندن بود، آزار و اذيت نداشتم.

در اين مدت چند تا ماشين سرقت کردي؟

فکر کنم سه خودرو.

فکر ميکردي دستگير بشوي؟

نه.

فکر ميکني چه فرجامي در انتظارت است؟

من قيد زندگي ام را زده ام، الان عکسم را چاپ ميکنيد. يک دو جين از من شکايت ميکنند. کسي هم نيست دنبال کارهايم باشد.

بازپرس پرونده از مردم خواست چنانچه فرد يا افرادي از سوي مرد شيطانصفت مورد آدمربايي و آزار و اذيت قرار گرفتهاند، براي طرح شکايت به اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران مراجعه کنند.


برچسب ها: شيشه‌اي ، شيطان ، شمال ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار