نصف جهان: هادي عقيلي کاپيتان سابق و محبوب سپاهاني ها در سالي که گذشت از دنياي فوتبال به عنوان بازيکن خداحافظي کرد. اولين روز ارديبهشت سال 96 روز وداع رسمي بازيکني بود که سال ها از سوي اصفهاني ها با عنوان «هادي کاناوارو» مورد تشويق قرار مي گرفت.

بخشي از نامه او براي خداحافظي را مرور کنيم تا بعد به سراغ گفتگو با اين چهره محبوب برويم:

«آغاز هميشه با لبخند و پايان هميشه با ناراحتي همراهه.هميشه آغاز و دل بستن و شروع آسون و رفتن و خداحافظي و دل بريدن مثل يک مرگ زودهنگام سخت بوده و اين چيز تازه اي نيست... زودتر يا ديرتر روزي مي رسه که خداحافظي رو تبديل به تصميم کنيم و وارد مرحله جديدي از زندگي بشيم.

الان هم وقت آن رسيده که ميخي به ديوار بکوبم و استوک هاي فوتبالم رو آويزان کنم. اگرچه هميشه دوست داشتم وداعم از فوتبال با پيراهن طلايي سپاهان باشه اما بايد واقع بين باشم که اين کار برايم مقدور نيست. البته اگه من دور از چمن فوتبال و دور از ميدان از شما خداحافظي مي کنم مطمئناً دلايلي داره که البته شما مردم ازش خبر دارين و پشت پرده ش رو مي دونين.

البته من در اين مدت که به دليل بعضي مسائل دور از فوتبال بودم پيشنهادهايى داشتم و مي توانستم به تيم هاي ديگري نيز نقل مکان کنم و فوتبال خود را در تيمي ديگر ادامه بدم اما عليرغم ناملايمات و اتفاقات پارسال و امسال، اونقدرمردم اصفهان به گردن من حق دارن که تصميم گرفتم هرگز در تيمي برابر آنها قرار نگيرم؛ هر چند اينها هيچ منتي نيست چون بخشى از افتخاراتى که در دوران فوتبال خود دارم از حمايت هاي بي شائبه آنها بود.

توانستم دوبار کانديداى بازيکن سال آسيا شوم و يک بار به عنوان دومين بازيکن سالآسيا انتخاب شدم در جام باشگاه هاي جهان حضور پيدا کردم، فينال جام باشگاه هاي آسيا را تجربه کردم، قهرماني ليگ و جام حذفي را به افتخاراتم اضافه کردم و بسياري خاطره خوب ديگر که بدون حمايت آنها امکانپذير نبود.

دوست دارم از همينجا از همه مربي هايم که به من کمک کردند تا در اين فوتبال به جايي برسم تشکر کنم، همچنين از همه آنهايي که درس گرفته ام، از هم تيمي هاي فوق العاده ام تشکر مي کنم، خوش شانس بوده ام که با آنها تمرين کردم و از تمام دوستاني که با حمايت ها و انتقادهاي سازنده خود نقشي بزرگ در پيشرفت فوتبالي ام ايفا کردند. در پايان دوباره از مردم شريف اصفهان تشکر مي کنم که هميشه به من لطف داشتند و حتى دراين يکسال ونيم گذشته که دور از ميادين فوتبال بودم محبت خودشانرا از من دريغ نکردند. در آخر از همه کساني که در طول اين مدت طولاني و خاطره انگيز در کنارم بوده اند، عذر مي خواهم اگر خداي ناخواسته باعث رنجششان شده ام...

گفتگوي ما با «هادي کاناوارو» را از دست ندهيد.

هادي خان! طبق روال تکراري مصاحبه ها از خو دت شروع کن!

سلام. خُب بيوگرافي من را شايد خيلي ها خوانده اند و ديگر مرورش برايشان جالب نباشد، اما چشم! عرض مي کنم مجدداً، متولد 25 دي ماه 1359 در جنوب شهر تهران محله مسعوديه هستم. سه برادر و سه خواهر دارم. پدرم اصلاً فوتبال را دوست نداشت و من پنهاني براي ديدن فوتبال از خانه بيرون مي رفتم. يکسال بعد از آمدن به اصفهان در فصل85-84 ازدواج کردم و دو پسر با نام هاي سينا و سامين دارم. فوتبال را از مقاومت تهران شروع کردم و بعد از آن به راه آهن رفتم و يکسال آنجا بودم، بعد به تيم اميدان و بزرگان پرسپوليس رفتم وبعد از آن به سايپا رفتم و سه سال براي تيم سايپا بازي کردم، از سال 80 تا سال 83 آنجا بودم و از سال 83 به بعد نيز به غير از دو سالي که در قطر بودم در خدمت تيم سپاهان هستم.

ما بايد علي پروين را کاشف اصلي تو بدانيم يا محمد مايلي کهن را؟

در اين مورد بايد بگويم که در کنار حسن صالحي که در سن جواني و در تيم جوانان براي من زحمت بسياري کشيد، در تيم جوانان پرسپوليس که بازي مي کردم به نوعي مي توان گفت که آقاي پروين من را کشف کردند، زيرا ايشان بودند که من را از تيم جوانان به تيم بزرگسالان آوردند و آقاي مايلي کهن که براي ديدن بازي پسر خود به سر تمرينات پرسپوليس مي آمد در مقابل انتقال چند بازيکن سايپا به پرسپوليس من را در خواست کردند و به نوعي مي توان گفت که هر دوي اين مربي ها کشف کننده من بودند و از همه آنها ممنون و سپاسگزارم.

از خانواده ات پرسيده بودي که چرا نام «هادي» را برايت انتخاب کرده اند.

من اسمم را خيلي دوست دارم. مي دانيد که معني اول هادي هدايت کننده و راهنما و معني دوم آن آرام است. به هرحال انتخاب خانواده ام بوده و از اين انتخاب هم خيلي راضي ام هر چند خيلي در مورد چرايي انتخاب اين اسم با آنها صحبت نکرده بودم.

چه شد که هواداران سپاهان آن لقب « هادي کاناوارو» را براي تو انتخاب کردند و اين عنوان هم هنوز که هنوز است براي تو باقي مانده، خودت به اين لقب علاقه داشتي؟

در مورد آن دو سالي که به عنوان نامزد دريافت عنوان «مرد سال فوتبال آسيا» انتخاب شدي هم صحبت کن. به هر حال هرچند لذت دريافت توپ طلا چيز ديگري بود ولي نامزد شدن براي مرحله نهايي اين عنوان هم افتخار بزرگي بود که تو به دست آوردي.

بله، من دو بار نامزد دريافت جايزه مرد سال آسيا شدم و در عين حال هم همزمان با آن انتخاب، سايت کنفدراسيون فوتبال آسيا هم نظرسنجي را براي انتخاب بهترين بازيکن از نگاه کاربران سايت AFC انجام مي داد. در سال اول به دليل محدوديت هاي اينترنتي در ايران هواداران سپاهان نتوانستند در نظر سنجي به طور کامل شرکت کنند و من از ميان پنج نفر شرکت کننده نفر چهارم شدم، اما در سال دوم که سايت باشگاه سپاهان هم مرتباً فراخوان مي داد من از نظر کاربران سايتAFC نفر اول شدم و نکته جالب اين بود که بيشتر از شرق آسيا به من رأي داده بودند.

فکر مي کنم سفر به شرق آسيا زياد داشتي که آنجا هم هوادار داري؟!

مي خندد (نه زياد آنجا نرفته ام) به هر حال نظر آنها بوده و براي من جاي خوشحالي دارد. به غير از آن دو نظرسنجي به هر حال براي من خوشايند بود که دوبار در جمع نامزدهاي نهايي دريافت عنوان بهترين بازيکن آسيا قرار گرفتم. هر چند به قول شما اگر توپ طلا را مي گرفتم ديگر فوق العاده بود.

هادي! از آرزوهايت بگو، به چقدر از آرزوهايت دست يافتي و چقدر از آنها براي تو محقق نشده است؟

آرزو که زياد داشتم و دارم. ولي در حوزه فوتبال،آرزوي من اين بود که در يکي از تيم هاي بزرگ اروپايي بازي کنم و البته دليل اصلي برآورده نشدن اين آرزو، کوتاهي خود من بوده است، زيرا اگر به معناي واقعي اين آرزو را داشتم و براي رسيدن به آن تلاش بيشتري مي کردم اين آرزو براي من دست يافتني مي شد. البته يک پيشنهاد از آلمان داشتم که به علت مبلغ پيشنهادي، آن قرارداد بسته نشد و يک پيشنهاد خوب ديگر نيز داشتم که به دليل عمل زانو نتوانستم آن را قبول کنم. آرزوي ديگرم هم همراهي تيم ملي در جام جهاني بود که در مورد آن زياد صحبت کرده ام.

حضور در تورنمنت «جام باشگاه هاي جهان» از جمله افتخاراتي بوده که تو به آن دست پيدا کردي و به عنوان يکي از نکات پر افتخار کارنامه تو ياد مي شود که در نامه خداحافظي ات هم به آن اشاره کردي.

بله، واقعاً يکي از آرزوهاي من بود. يادم نمي رود در سالي که ما در جام باشگاه هاي جهان شرکت کرديم خيلي قبل تر از آن در يکي از بازي هاي آسيايي من در رختکن تيم چنين آرزويي را کردم و به اين آرزو نيز رسيدم و با آمدن يک قانون جديد تيم نايب قهرمان نيز توانست در جام باشگاه هاي جهان شرکت کند و واقعاً خيلي برايم جذاب بود در تورنمنتي که بخشي از ستارگان فوتبال جهان در آن حاضرند، شرکت کنم. البته من آرزو داشتم که در سال هاي بعد تيم سپاهان قهرمان آسيا شود و متأسفانه علي رغم شايستگي هاي سپاهان به دلايلي که همه هواداران نيز مي دانند، نخواستند و نگذاشتند که اين اتفاق انجام شود، به نظرم در سال دوم مربيگري آقاي امير قلعه نويي تيم سپاهان بهترين ترکيب در تاريخ سپاهان و بهترين ترکيب تيم در ليگ ايران را داشت و همه شرايط براي قهرماني سپاهان در آسيا مهيا بود و ديگر چنين تيمي را در ايران نخواهيم ديد. آن تيم مي توانست قهرمان ليگ قهرمانان شود و متأسفانه اين فرصت مفت و مجاني از سپاهان و اصفهان و ايران گرفته شد.

در مورد فيلم که من به طور کلي به سينماعلاقه بسيار دارم و حتي در برهه اي از زمان خيلي دوست داشتم که بازيگر بشوم. فيلم «وکيل مدافع شيطان» براي من يکي از بزرگ ترين فيلم هاي ساخته شده در دنياست. خيلي فيلم هاي ديگر را هم دوست دارم که اگر بخواهم نامشان را ببرم بايد خيلي فکر کنم ولي کلاً يکي از عاشقان سينما هستم. در موسيقي هم اثر «نينوا» از حسين علي زاده و آهنگ «چرا رفتي» از همايون شجريان که سيمين بهبهاني سراينده آن بوده است را دوست دارم.

و غذاي موردعلاقه؟

هر غذايي که همسرم درست کند را دوست دارم اماخورشت کرفس، کتلت و تهچين خانگي را بيش از ساير غذاها دوست دارم و به نوعي مي توانم بگويم اين سه نوع غذا، سه انتخاب اول من است.

در تيم هاي ملي و خارجي باشگاهي، طرفدار کدام تيم ها هستي که بازي هايشان را دنبال کني؟

من خيلي مانند برخي دوستانم اينطور نيست که تعصب خاصي روي تيم ملي و باشگاهي کشوري داشته باشم، اما اگر بخواهم تيمي را انتخاب کنم و پاسخ شما را بدهم، تيم ملي آلمان و تيم باشگاه آث ميلان را بيشتر از بقيه تيم ها دوست دارم. البته باشگاه هاي ديگري هستند که به دليل حضور برخي بازيکنان، بازي هايشان را دنبال کنم اما از دوران نوجواني به تيم هاي ملي آلمان و باشگاه آ.ث.ميلان علاقه داشتم. در کنار موفقيت تيم ملي ايران، اميدوارم آلمان دبل قهرماني کند و دوباره فاتح جام جهاني شود.

از شيرين ترين و تلخ ترين خاطرات فوتبالي ات برايمان صحبت کن.

قهرماني در جام حذفي در مقابل پرسپوليس بسيار براي من شيرين بود، زيرا به دلايل نامعلومي بازي يکسال به تعويق افتاد و بعد از يکسال باز هم تيم ما در اصفهان و در ورزشگاه نقش جهان موفق شد تيم پرسپوليس را در ضربات پنالتي شکست دهد. قهرماني در فصل چهاردهم هم خيلي شيرين بود و چسبيد. در مورد خاطرات تلخ اجازه بدهيد خيلي صحبتي نکنم. همان آرزوهاي فوتبالي که برايم محقق نشد را مي توان جزو خاطرات تلخ قلمداد کرد.

سپاهان خيلي در سه فصل اخير روزهاي خوبي را پست سر نگذاشت، به نظرت آينده اين تيم چه خواهد شد؟

من در اين مورد زياد صحبت کرده ام، با توجه به اتفاقات تکان دهنده اي که توسط مديريت و کادرفني اسبق اين تيم اتفاق افتاد (عبدا... ويسي- اصغر باقريان) و شاکله سپاهان دچار فروپاشي شد قطعاً زمان مي برد تا سپاهان به حالت استاندارد بازگردد. به نظر من «زلاتکو کرانچار» قرباني تصميمات غلط سال گذشته شد و با وجود اينکه مربي بزرگ و قابلي بود مجبور به خداحافظي شد. من براي آقاي امير قلعه نويي آرزوي موفقيت دارم و اميدوارم که سپاهان هر چه زودتر به دوران اوج بازگردد.

ممنون هادي عزيز! حرف هاي پاياني ات براي روزنامه نصف جهان.