ماجرای موهای «پویول» و سنگین ترین حمله روزنامه های اصولگرا به برنامه «2018» و مجری محبوب آن
نصف جهان: «هیچکس حق ندارد به سبب محبوبیتی که آن را از راه دوربین صدا و سیما به دست آورده است علیه منافع ملی کشور قد علم کند. فردوسی پور بدون دوربین صدا و سیما هیچ است همانطور که مجریان بسیاری مانند او بدون صدا و سیما هیچ شدند (رشیدپور، حسنی و... ). آقای فردوسی پور! بازی با فکر و روان مردم را تمام کن».
این بخشی از یادداشت پایگاه اطلاع رسانی «598» در فردای روزی است که ایران و اسپانیا در کازان مقابل یکدیگر صف آرایی کردند آن هم در حالی که یک روز قبل از آن، عادل فردوسی پور، مجری محبوب برنامه «2018» مقابل تصمیم مدیران بالادستی اش ایستاده بود. این اتفاق سرآغاز جنجالی شده است که معلوم نیست آخر و عاقبت این مجری ورزشی را به کجا بکشاند. شاید به قول روزنامه «وطن امروز»، همه چیز با حذف این «سرطان صداوسیما»، «مار در آستین»، «اسب تروا»، یا «موش انبار گندم» از تلویزیون به انتها برسد.
دست آویزی به نام موهای بلند و پول های کلان
بعید است کاپیتان سابق بارسلونا و تیم ملی اسپانیا حتی به مخیله اش هم خطور می کرد که روزی دست آویز درگیری های سیاسی–جناحی در ایران قرار بگیرد! این اتفاق اما افتاده و حالا چند روزی است که هر کدام از دو جناح اصلی مملکت، با استفاده از جنجالی که حول این بازیکن مشهور جهان به راه افتاده، سعی می کنند وزنه خود در رقابت های جناحی را سنگین تر کنند.
ماجرا از جلوگیری از حضور «کارلوس پویول» که قرار بود چهارشنبه شب هفته پیش به عنوان کارشناس بازی ایران و اسپانیا در برنامه «2018» عادل فردوسی پور حضور پیدا کند شروع شد و امروز در روزنامه های دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا به اوج خود رسید. دیدگاه رسانه های اصلاح طلب در این باره مشخص است و از همان روز بازی ایران و اسپانیا هم نظراتشان را که عموماً، همراستا با مواضع فردوسی پور بود منتشر می کردند اما اصولگرایان در این باره کمی متفاوت عمل کردند.
اگر رسانه های این جناح را از شب برگزاری مسابقه تا دیروز بررسی می کردید، ابتدا متوجه نوعی سکوت همراه با انتقادات ضمنی از رفتارهای قبلی عادل فردوسی پور می شدید اما از امروز روزنامه ها زبان به انتقادات صریح گشوده و مستقیماً وارد ماجرا شدند.
در میان روزنامه های این جناح، «جام جم» که ارگان رسمی صداوسیماست و قاعدتاً باید حامی برنامه های تولیدی تلویزیون باشد، شمشیر را علیه فردوسی پور و رفقا از رو بسته و در گزارش خودش، دعوت از پویول را «بدون هماهنگی با مدیران رسانه ملی» اعلام کرد. این روزنامه از قول معاون سیما، به ابلاغ قانون ممنوعیت حضور چهرههای پرخرج خارجی در تلویزیون اشاره و شایعه جلوگیری از ورود پویول به استودیو «2018» به دلیل موهای بلندش را تکذیب کرد. این در حالی بود که همزمان، دیگر رسانه های اصولگرایان نیز فضا را برای حمله به سنگر فردوسی پور آن هم با مهماتی از جنس ورزش و سیاست بسیار مهیا تشخیص دادند.
روزنامه «جوان» در یادداشتی که دیروز در صفحه اول خود منتشر کرد، تلویحاً فردوسی پور را مقصر ماجرای موهای پویول معرفی کرد و او را آغازکننده «موجی از حملات رسانهای در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی» خواند. «جوان» نوشت: «برخی منابع غیررسمی اعلام میکنند موضوع موهای پویول نیست و به رقمی مربوط میشود که قرار بوده به او برای حضور در برنامه بپردازند. به نظر میرسد دلیل دوم منطقیتر باشد چراکه به قول یکی از دوستان، مرحوم آغاسی نیز در دهه ۷۰ وقتی در رسانه ملی شعر میخواند زلفهای بلندی داشت و طی سالهای اخیر هم خیلیها در برنامههای مختلف سیما با زلف بلند حاضر شدهاند و مشکلی هم پیش نیامده است، ضمن اینکه پویول اساساً ایرانی هم نیست.«
این روزنامه آنگاه از مدیران تلویزیون گلایه کرد که چرا در این «موج حملات رسانه ای» سکوت کرده اند؛ و این در حالی است که در واژه واژه این گلایه مطبوعاتی، ردپای حمله به فردوسی پور نیز کاملاً به چشم می خورد: «این اصلاً خوب نیست که انقلاب اسلامی در چهلمین سالگردش متهم شود به اینکه بخاطر موی یک خارجی او را به برنامه راه ندادهاند. اینجا لازم است برای صیانت از انقلاب در میان افکار عمومی به سرعت روابط عمومی سازمان یا هر شخص حقیقی دیگری واکنش نشان داده و فضای غبارآلود را شفاف نماید. اگر این کار را نکرد یا به موقع واکنش نشان نداد دود این انفعال و بیعملی به طور قطع به چشم انقلاب میرود.«
اما روزنامه «وطن امروز» هم در دو یادداشتی که در شماره دیروز خود منتشر کرد، به تندی از فردوسی پور انتقاد کرد تا جایی که در یکی از این یادداشت ها که به عنوان سرمقاله روزنامه هم انتخاب شده است برای این این مجری مشهور از تعبیر «بچه لوس تلویزیون که تبدیل به یک سرطان برای صداوسیما شده» استفاده کرد. این شدیدترین موضعی است که یک روزنامه منتقد در ماه ها و شاید سال های اخیر درباره فردوسی پور اتخاذ کرده است که نشان از لبریز شدن کاسه صبر اصولگرایان از دست فردوسی پور دارد. «وطن امروز» در توضیح علت استفاده از واژه «سرطان» برای فردوسی پور نوشت: «رفتار فردوسیپور تبدیل به سرطان شده از آن جهت که حالا رفتار او میتواند به سایر برنامههای صداوسیما نیز سرایت کند. کما اینکه نشانههایی از سرایت ساختارشکنی او در برخی برنامههای تلویزیون مشاهده شده است. ساختارشکنی و ایجاد هرجومرج در برنامههای زنده صداوسیما نخستین تبعات این عارضه است و این یک بیماری کشنده برای اعتبار و اقتدار سازمان صداوسیماست.»
این روزنامه آنگاه در اظهارنظری بی سابقه و کاملاً صریح، خواستار حذف این مجری ورزشی از تلویزیون ایران شده است: «برای یک بار هم که شده بیایید این موضوع را فیصله بدهیم. این خیال خام و سادهانگارانه را که فردوسیپور برای سازمان صداوسیما اعتبار جمع میکند باید از ذهن خارج کرد. حقیقتاً برخلاف فردوسیپور که توانسته از انحصار بیسابقه صداوسیما سوءاستفاده کرده و از انبان برنامههای زنده تلویزیون روز به روز فربهتر شود، صداوسیما از فردوسیپور اندوخته آنچنانی نداشته است. او بارها و بارها و بارها به شیوههای مختلف رفتارهایی از خود نشان داده که مانع تبدیل ظرفیتسازی برنامه 90 به اعتباربخشی برای صداوسیما میشود. انگیزه و اراده این فرد در ضدیتنمایی و شورشگری علیه مدیریت سازمان صداوسیما چه دلیلی دارد؟ چرا هیچ ردپایی از سیاستگذاریهای سازمان صداوسیما در حوزههای مختلف فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، در برنامههای این فرد مشاهده نمیشود؟ چرا رسانههای ضد انقلاب، برنامه 90 را یک وصله ناجور به صداوسیمای جمهوری اسلامی و خود را متعهد به حمایت و تقویت این مجری میدانند؟ چرا اتمسفر برنامه 90، همین ویژه برنامه جامجهانی و گزارشهای این فرد، هیچ نسبتی و سنخیتی با اتمسفر حاکم بر سیاستگذاریهای حاکم ندارد؟ بگذارید صریحتر هم بگوییم... همه ما میدانیم او کجا ایستاده است. ما میدانیم فردوسیپور دانسته یا نفهمیده، خلأ ارتباط مستقیم کدام جریان فکری با تودهها را پر میکند و تمایلات آن جریان را در بدنه فوتبال تزریق و یک فرهنگ فوتبالی و مختصات فوتبالدوستی جدید و متفاوت با گذشته را ترویج میکند. فردوسیپور دانسته یا ندانسته در حال تزریق گرایشات و امیال جریانی یک عده محدود به کالبد فوتبال ایران است. فردوسیپور چه مار در آستین باشد، چه اسب تروا و چه موش انبار گندم؛ بهتر است تکلیف حرفهای که بر عهده ریاست سازمان صداوسیما و مدیریت جوان شبکه 3 است درباره او انجام شود.«
این روزنامه همچنین در یادداشت دوم خود با اعلام اینکه جنجال اخیر، به موهای پویول مربوط نیست و پای پول فراوانی در میان است که اسپانسر برنامه «2018» به این کارشناس خارجی پرداخت کرده است و قرار بوده معادل آن را از تلویزیون دریافت کند، نوشت: «هزینه حضور این افراد در واقع از بیتالمال و از اعتبارات صداوسیما هزینه میشده که در این شرایط با توجه به مشکلات مالی شدید تلویزیون، چنین هزینهای برای حضور مهمانان خارجی برای برنامهای که به شکل عادی هم از مخاطب بالایی برخوردار است، نه منطقی است و نه منصفانه. حتی با فرض درست نبودن این گزاره نیز آنچه بدون شک هر عقل سلیمی میتواند با بررسی این شرایط بگوید، آن است که صرف چنین هزینههایی در شرایط فعلی که کشور درگیر یک جنگ تمامعیار اقتصادی است و خروج غیرضروری ارز از کشور، آن هم برای این برنامه که در هر حال مخاطب بالای خود را دارد، حتی اگر از جیب اسپانسر برنامه هم باشد، به نفع اقتصاد ایران نیست.«
«وطن امروز» آنگاه صداوسیما را از دو زاویه مورد سئوال قرار داد. یک زاویه همان بود که توسط روزنامه «جوان» هم پیگیری شد و آن اینکه چرا صداوسیما در این باره اطلاع رسانی درستی نکرده و زاویه دوم به شخص عادل فردوسی پور برمی گشت. این روزنامه، مجری محبوب تلویزیون را «سیاسی پور» لقب داد و نوشت: «یکی از جدیترین انتقادات وارد بر رسانه ملی عدم مواجهه مقتدرانه با چهرههایی همچون فردوسیپور در اینگونه موارد است. فردوسیپور در شرایطی پس از این اتفاقات با حضور در برنامه "2018" با برخوردی طلبکارانه به گلایه از تصمیم مدیران ارشد تلویزیون برای عدم حضور پویول در برنامه خود پرداخت که در هیچ رسانهای در جهان، مجری یک برنامه تلویزیونی با این تعداد از مخاطب و روی آنتن زنده، اجازه چنین کاری را نخواهد داشت... نحوه مواجهه صداوسیما با فردوسیپور یکی از مثالهای نقض مدیریت در رسانه است، چنانکه پیشتر از آوردن فیگو و پویول، فعالیتهای سیاسی فردوسیپور در یک برنامه تخصصی ورزشی- 90- که او را به "سیاسیپور" مشهور کرده نیز با برخورد جدی و مناسب رسانه ملی مواجه نشده است. گفتگو با وزیر امور خارجه در کوران مذاکرات هستهای، درخواست استعفای شهردار تهران در حادثه پلاسکو در میانه برنامه ورزشی 90 و... تنها بخشی از رفتارهای فردوسیپور در این سالهاست که با عدم مدیریت صحیح سلبریتیها در رسانه ملی تبدیل به بحران شده است.«
حملات رسانه های اصولگرا به فردوسی پور مسبوق به سابقه است چون همانطور که «وطن امروز» هم اشاره کرده، او بیش از آنکه به اصولگراها نزدیک باشد از سیاست های اصلاح طلبی حمایت کرده اما واقعیت این است که چه برنامه «2018» که فردوسی پور تهیه کنندگی آن را بر عهده دارد و چه پوشش قرعه کشی مسابقات جام جهانی که سال گذشته برگزار شد، بهترین فرصت را نصیب رسانه های نزدیک به اصولگرایان نموده تا این روزها فردوسی پور را زیر بی سابقه ترین فشارها قرار دهند و صداوسیما را وادار کنند رفتارهای او را «مدیریت» کند.
در همین باره روزنامه «کیهان» که پنج شنبه هفته پیش، برنامه «2018» را به یک «مراسم بلیت بختآزمایی» تشبیه کرده و عادل فردوسی پور را شماتت کرده بود که چرا در برنامه اش به «استعمارگری، برده داری و جنایات انگلیس و فرانسه» هیچ اشاره ای نکرده است، دیروز در اقدامی کم سابقه، موضوع سرمقاله اش را به مسابقات جام جهانی (البته با رگه هایی از همان دیدگاه های سیاسی معمول در «کیهان») اختصاص داد و ضمن تقدیر از بازی ایران در مقابل اسپانیا، پیروزی ایران در برابر مراکش را نیز اتفاقی ندانست و از جمله به عادل فردوسی پور تاخت که چرا در ابتدای آن بازی، آرزو کرده است مسابقه زودتر به پایان برسد. «کیهان»، تلویحاً فردوسی پور را «ترسو» خواند و نوشت: «بعید است میلیونها ایرانی آرزوی عادل فردوسیپور در دقایق نخست ابتدای بازی ایران و مراکش را از یاد ببرند. وقتی با لحنی نگران، ناامید و حتی تا حدی مرعوب آرزو کرد کاش همین حالا سوت پایان بازی زده شده و رقابت با همین نتیجه به پایان برسد.«
از آنجا که محتوای کلی سرمقاله «کیهان» به مقوله «توانایی ایران در ممکن کردن غیرممکن ها» مربوط می شود، آشکارا مشخص است منظور از جمله «بازی با اسپانیا ثابت کرد اولین گام برای پیروزی، زدودن کشور از افکار مدیریتی است که حد و اندازه ایران را در حد پختن قورمهسبزی و آبگوشت بزباش میدانند»، دقیقاً متوجه چه کسانی است.
خلاصه ای از یک حمله
شاید بتوان حرف اول و آخر اصولگرایان را در مواجهه با رفتارهای عادل فردوسی پور، از لابه لای سطور یادداشت دیروز روزنامه «فرهیختگان» کشف کرد. این روزنامه، فردوسی پور را مجری «پرحاشیه» ای خواند که چهارشنبه شب در «دوئل» با مدیران بالادستی اش «باخت»، «قهر» کرد، «یکی به دو» کرد، به نتیجه ای نرسید، با «چهره درهم و حال دمق» مقابل دوربین آمد و «وسط جشن ملی» به «عزاداری» پرداخت. ارگان رسمی دانشگاه آزاد در ادامه یادداشت خود نوشت که «مسئله پویول نیست، مسئله شترسواری دولادولای صدا و سیماست». «فرهیختگان» با اشاره به اینکه موضوع موهای سر پویول توسط خود برنامه ریزان برنامه «2018» به رسانه های خارجی کشیده شد، صداوسیما را متهم کرد که نمی داند با کسانی مثل فردوسی پور چگونه برخورد کند: «تمام فرآیند دعوت کردن از پویول، آمدنش به تهران و جلوگیری از حضورش در رسانه ملی و نوع اظهارنظرش در رسانههای بینالمللی، نمونه واضحی از وضعیت حال حاضر صداوسیما و شیوه تعامل مدیرانش با برنامهسازان را توصیف میکند؛ مثال سادهای از بحرانسازی از یک مسئله ساده. بحرانی که نطفهاش از درون سازمان شکل گرفت، درون سازمان دامن زده شد و درون همین سازمان فرافکنی شد.«
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰