اخیراً سکانسی از سریال «پدر» در فضای مجازی داخلی و خارجی دست به دست می شود که می خواهد میزان حجب و حیای یک دانشجوی حافظ قرآن را در مقابل دختران شرور نشان دهد، اما همین درس اخلاق توسط سازندگان سریال تبدیل به سوژه داغ و طنز کاربران شبکه های اجتماعی شده است.

 هنوز از شاهکار‌های جهانی رسانه ملی و رفتارش با مخاطبان از تولید سریال‌ها و برنامه‌های بی محتوا گرفته تا تدابیر اتاق سانسور برای دوری ملت از تحریک، و رسوایی مالی برخی مجریان مشهور سیما مدت زیادی نمی گذشت که این رسانه با یک سوژه جدید نقل محافل شد.

حاشیه جدید مربوط به یک سکانس از سریال «پدر» است که این روز‌ها با زیر نویس عربی، انگلیس و فرانسوی نه تنها در بین مخاطبان داخلی دستمایه سخره و استهزا شده، بلکه کاربران خارجی فضای مجازی هم بار‌ها و بار‌ها آنرا به اشتراک گذاشته اند. این سریال از قرار معلوم برای نمایش در ماه مبارک رمضان تدارک دیده شده بود که به دلایلی در تیرماه سال جاری بر روی آنتن رفته و هنوز هم نمیتوان کاملاً درباره محتوای کلی سریال قضاوت کرد.

در سکانسی که این روزها مورد توجه فضای مجازی قرار گرفته است، پسر محجوبی که حافظ قرآن است، از سوی چند دانشجوی دختر دوره می شود. دانشجویان دختری که پیش از این از گوشی تلفن همراه یکی از اساتید برای انتقام جویی استفاده کرده بودند، گمان می کردند که این اقدام آنها توسط دانشجوی پسر دیده و لو داده شده است. آنها تصمیم می گیرند برای اینکه او را زیر فشار بگذارند، رابطه او و یکی از دخترها را صحنه سازی کرده و عکس بگیرند. در همین حین، پسر حافظ قرآن که بسیار مضطرب شده است، برای فرار از مخمصه، ناگهان پنجره کلاس را باز کرده و به پایین می پرد.

هرچند می توان متصور بود که عوامل سریال «پدر» قصد داشته اند با این سکانس از حجب و حیای پسر دانشجو تعریف کنند، اما آنچه بیشتر به چشم می آمد حماقت بود؛ حال آنها یا یک دانشجو را که از قضا حافظ قرآن هم هست تا این اندازه کم هوش، هیجانی، و دست و پا چلفتی دانسته اند که نمی تواند از در فرار کند و یا داد و فریاد راه بیاندازد، یا آن که مخاطب خود را آنقدر احمق فرض کرده اند که با دیدن چنین سکانسی تحت تاثیر نجابت او و خباثت دختران قرار می گیرد.

البته ضعف داستان، کارگردانی و بازی های این سریال به این سکانس ختم نمی شوند. اگر کسی فضای دانشگاه را درک کرده باشد به خوبی می داند آنچه به تصویر کشیده شده است بیشتر شبیه رفتار لات‌هایی است که محله خود را قُرُق کرد اند، نه یک محیط دانشگاهی. در ادامه سریال هم شاهد هستیم که دانشجویان دیگر جلوی دفتر حراست برای پیگیری موضوع دست به اعتراض زده اند و یک دانشجوی دیگر با داد و فریاد تلاش می کند با معترضان که ظاهرا دانشجویان مذهبی تر هستند، مقابله کند و البته در این بین حراست دانشگاه تنها ماجراجویی دوطرف است.

به طور خلاصه اگر بیننده ای از فضای دانشگاهی امروز ناآگاه باشد، گمان می کند در دانشگاه ها به جای جوانانی مستعد که دست کم تعدادی از آنها جویای دانشند، جماعتی متشکل از لات بی سر و پا، عربده کش، باجگیر، احمق، منزوی، و کسانی که به جای قوه تعقل و استدلال صدای بلند دارند، حاضر هستند.

کارنامه و نمره عملکرد صدا و سیما برای بخش مهمی از مردم جامعه مشخص و هویداست. اعتماد و رضایت عمومی از رفتار و خروجی رسانه ملی سالهاست دچار خدشه شده است. اما هنوز هم اندک امیدی وجود دارد تا به روز‌های اوج باز گردیم. روز‌هایی که سربداران، خط قرمز، میوه ممنوعه و هزاردستان با پول ملت ساخته و از همین سیمای مردمی برای میلیون‌ها بیننده مشتاق پخش می‌شد.