«منتقدانش میگویند آنچنان سایه خود را بر سر مجلس سنگین کرده که حالا شأنیت قوه مقننه هم قربانی این ریاست او شده؛ ریاستی ۱۲ ساله که رکورد بیشترین سالهای حضور در رأس مجلس را برای علی لاریجانی به همراه داشته. در کارنامه علی لاریجانی وقایعی که در این سالها بر او گذشت اما مواردی به یادماندنیتر و پراهمیتتر از این رکورد ساده برای ثبت در تاریخ مانده.»
«علی لاریجانی در میانه دهه ۸۰ حتی دو سال هم نتوانست در مقام دبیر شورای عالی امنیت ملی با محمود احمدینژاد همکاری کند، مهر ۸۶ استعفا داد و اسب خود را به مقصد بهارستان زین کرد. مقصدی که ۱۲ سال منزلگاه سیاسی او از حوزه انتخابیه قم و نه تهران شد. در همان بدو ورود غلامعلی حداد عادل، رئیس دوره هفتم را در مجلس هشتم از صندلی رأس مجلس به میان نمایندگان عادی فرستاد و خودش صاحب آن شد. بعد از گذشت این ۱۲ سال، فیلسوف اصولگرایان و ژنرال دیروز آنها در میدان تنازع با دولت اصلاحات، توسط بخش مهمی از آنها متهم به تحکیم «دیکتاتوری» در مجلس و بالا کشیدن خودش در هرم قدرت به بهای قربانی کردن شأنیت کلیت مجلس شده. نزدیکانش اما میگویند این داوری بهای تن دادن لاریجانی به «عقلانیت سیاسی» و جنگیدن برای آن در برابر تندرویها و رفتارهای محاسبه نشده برخی از هممسلکان سابقش است. حالا بعد از همه این سالها، علی لاریجانی، آن ژنرال دیروز اصولگرا برای بخش زیادی از این جریان سیاسی نماد خروج از اردوگاه و مصالحه با رقبای سیاسی است.
لاریجانی در این دوره دو نیمه کاملاً متفاوت را تجربه کرد؛ دوران ۶ ساله درگیریهای روز افزون با دولت محمود احمدینژاد و نزدیکان او و دوران شش ساله نزدیکی و ملاطفت با حسن روحانی و تیم او در پاستور. علی لاریجانی تا خرداد ۹۲ متهم به جدایی از اصولگرایان نشده بود، هر چند تنش بین او و بخش تندرو این جناح اتفاقاتی تاریخی را رقم زد. اولین ماههای حضور لاریجانی در مجلس با چالش با دولت نهم شروع شد، یعنی از استیضاح مرحوم کردان، وزیر وقت کشور. آنجا اما دولتیهای آن زمان و حامیان آنها لاریجانی را لیدر این ماجرا نمیدانستند و فقط از نظر آنها یکی از صحنهگردانان در کنار امثال علی مطهری بود. ۴ سال و نیم بعد اما وقتی ماجرای استیضاح شیخ الاسلامی وزیر وقت کار در ۱۵ بهمن ۹۱ مطرح شد، نه فقط حامیان دولت که شخص محمود احمدینژاد، رئیس دولت دهم انگشت اتهام را مستقیماً سمت او گرداند و در نهایت شد آن چه در تاریخ مجلس «یکشنبه سیاه» نام گرفت. یک هفته بعد از آن هم سخنرانی رئیس مجلس در قم با پرتاب مهر نماز و لنگ کفش نیمه تمام ماند تا شعلههای اختلاف بین او و حامیانش با دولت و اصولگرایان تندرو چنان اوجی بگیرد که به نظر میرسد هنوز نخوابیده.
با این حال تا خرداد ۹۲ هنوز اصولگرایان وی را یکی از خودشان میدانستند. ادعای حمایت ضمنی او از یکی از نامزدهای اصولگرای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم هیچگاه رسمی اعلام نشد. در رقابت ۲۴ خرداد اما نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان بالا آمد؛ حسن روحانی. بعد از این نتیجه اما نهتنها کسی گره «شکست» را در پیشانی لاریجانی ندید بلکه برق پیروزی هم در چشمان او کاملاً هویدا بود. مذاکرات هستهای که کمی بعد کلید خورد، نقطه عطف شد برای نزدیک شدن او با دولت. لاریجانی البته هیچگاه حمایت خود را از برجام و بخش زیادی از تصمیمات دولت پنهان نکرد بلکه در بسیاری از موارد هم به صراحت در مقام مدافع آنها ظاهر شد چه گویا میانهروی را فرصتی برای عبور از چالشها و پایان دادن به تنشهای سیاسی و دوقطبی سازیها میدانست. برخی اختلاف نظرها در این میان مانند اختلاف بر سر لایحه برنامه ششم توسعه یا تفکیک وزارتخانهها بین او و دولت هم بر سر این هم نظری، سایه سنگینی نینداخت.
حالا در پی این روندی که لاریجانی طی ۱۲ سال طی کرده، بخش قابل توجهی از اصولگرایان او را ستون اصلی توافق هستهای و مهمترین مدافع سیاست تنشزدایی خارجی در بیرون از دولت میدانند و دیگر او را در جرگه اصولگرایان به حساب نمیآورند. چنان که در انتخابات مجلس دهم نامش را در لیست اصولگرایان قرار ندادند و در مقابل این اصلاحطلبان بودند که از نامزدی او در حوزه قم حمایت کردند. اما عمق موضعگیری آنها در مقابل لاریجانی حتی شدیدتر از این است و بخشی از آنها بهگفته خودشان با تلاش برای تغییر ساختار اداری مجلس در پی «لاریجانیزدایی» از پارلمان هستند؛ پارلمانی که میگویند در پی ریاست ۱۲ ساله او روز به روز بیشتر در شخص رئیس خلاصه شده است. شاید از همین روست که علی لاریجانی هم در نطق اختتامیه خود برای مجلس دهم این گونه سراغ منتقدان داخلی رفت: «در ۴۰ سال گذشته هیچ یک از مجالس تا این اندازه آماج توهین واقع نشد نه تنها از سوی دشمنان بلکه از سوی کسانی که انتظار میرفت که مجلس را پاس بدارند، این مجلس مظلوم واقع شد.» انتقادات دور از انتظار او از مراجعی چون شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام را هم البته نباید در این نطق و در تحلیل فضای خداحافظی او از مجلس از یاد برد.
لاریجانی حالا مشغول جمع کردن وسایل خود از بهارستان و خداحافظی با مجلس است. این که او بعد از این دوره چه خواهد کرد، بحثی است که میشود درباره آن به گمانهزنیهای بسیاری پرداخت. اما در این که او در دوره ۱۲ ساله ریاستش بر مجلس به یکی از نمادهای تحول و تغییر اساسی در اردوگاه اصولگرایی و میانهروی تبدیل شد، نمیتوان شک کرد. البته که در اتخاذ این مشی میانهروی و به تعبیر خود «عقلانیت سیاسی» کم مورد هجمه و حمله قرار نگرفت. حالا باید دید آقای رئیس تجربیات اندوخته شده در مقام ریاست مجلس و آگاهی و اشرافش نسبت به بسیاری از امور را در کجا و چگونه خرج میکند. دغدغه لاریجانی در مجلس علاوه بر تلاش برای مهار تندروها، توسعه ایران اسلامی با الگوهای بومی بوده است.»
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰