حکايت ما و اين فوتبال غيرقابل پيش بيني
کد خبر: ۱۶۹۱۷۶
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۷:۳۳

نصف جهان: «چيه اين فوتبال» از جملاتي است که بايد با طلا قاب گرفته شود. گفتگوي اخير مهدي رجب زاده با ايرنا را خوانده ايد؟ اين گفتگو تازه ترين شاهد براي شگفت انگيز بودن فوتبال است. جايي که اين هافبک پيشکسوت ذوبي ها مدعي شده در اوان جواني و هنگامي که به ذوب آهن پيوسته، پرسپوليسي ها هم به دنبال جذب او بودند اما وي به سرخپوشان پايتخت جواب رد داده چرا که پيشنهاد مالي ذوب‌آهن بهتر بوده است.

واقعاً حيرت انگيز نيست؟ يک بار ديگر با دقت بخوانيد: پيشنهاد مالي سبزپوشان اصفهان از پرسپوليسي ها بيشتر بوده. چه کسي مي تواند باور کند وضعيت مالي ذوب آهني که در فصل جاري ليگ برتر به دليل کمبود بودجه نتوانست آنطور که بايد و شايد در کارزار نقل و انتقالاتي خوب عمل کند، حدود يک دهه پيش طوري بوده که مي توانسته در جذب بازيکن بر رقيب قدري چون پرسپوليس چيره شود؟

ماجراهاي غيرقابل پيش بيني فوتبال اما هميشه حول يک محور نمي چرخد و فقط مختص تغيير حال و احوالات باشگاه ها نمي شود، فاز ديگر آن هم که از قضا اخيراً با يک نمونه از آن مواجه شده ايم مربوط به تغيير علاقه بازيکنان است. از «خوشحالي» اميدنورافکن براي بازگشت دوباره او به بلژيک حرف مي زنيم. هافبک قرضي طلايي پوشان به تازگي از اين حس خود رونمايي کرده است، با قيد اينکه در صورت اعلام «نياز» شارلوا به حضورش در اين تيم، از بازگشت به بلژيک استقبال مي کند. جالب اينکه ستاره جوان سپاهان در ادامه از علاقه طلايي پوشان نيز براي به خدمت گرفتن او به صورت دائمي و قطعي سخن گفته اما هيچ اشاره اي به خوشحال شدنش از «نياز» سپاهان به او و ماندنش در اصفهان نکرده است.

و همه اينها در حالي است که حدوداً يکسال پيش و زماني که نورافکن درست در دوراهي اي مشابه با امروز قرارگرفته بود، مي گفت از ته دل دوست دارد ايران بماند اما شارلوا بايد موافقت کند. با اين تفاوت که آن روزها اين بازيکن جوان که قراردادي دوساله با شارلواي بلژيک داشت به صورت قرضي در استقلال توپ مي زد. او در نهايت به بلژيک بازنگشت، هرچند موفق هم نشد مطابق ميلش با لباس آبي به ميدان برود و به جمع طلايي پوشان پيوست. اما هنوز يکسال از حضور موفقش در اصفهان نگذشته ساز جدايي کوک کرده و با صراحت هرچه تمام تر از خوشحالي اش براي بازگشت دم مي زند.

از اين دست چرخش هاي فوتبالي حيرت انگيز کم نداشته ايم، تنها هم مربوط به بازيکنان نبوده و نيست. گاهي پيش مي آيد که مربيان اين رشته ورزشي نيز حرف هايي مي زنند که با توجه به رفتار و حرف هاي سابق آنها هنگ مي کني. مثلاً اميرقلعه نويي که چند وقتي است به قدري مصاحبه مي کند که عادت کرده ايم روزمان را با فيض بردن از گفتگوهاي جالب او شب کنيم جديداً گفته فدراسيون فوتبال در انتخاب کي روش از او کمک خواسته و به اين نحو ادعا کرده وي بوده که با تأييديه رزومه اين پيرمرد پرتغالي باعث شده او روي نيمکت تيم ملي ايران بنشيند.

 ژنرال شايد فراموش کرده باشد اما در خاطر اهالي فوتبال ثبت شده که کي روش زماني که سکاندار ملي پوشان ايران بود بارها عنوان کرد برانکو به همراه قلعه نويي رهبر مخالفان او را تشکيل داده اند. کي روش مي گفت قلعه نويي هيچ وقت از او حمايت نکرده و هميشه جزو مخالفان برنامه‌هاي او بوده است. کار به جايي رسيده بود که ژنرال در مقطعي بردهايي که ملي پوشان ايران تحت هدايت کي روش به دست آورده بودند را نيز «شانسي» خواند. او حتي حاميان کي روش را «اجنبي پرست» مي ناميد. مگر مي شود آدم بزرگ ترين منتقد فردي باشد که خودش تأييدش کرده؟

جالب است که او همين امروز هم ضمن اينکه مي گويد معتقد است کي روش به فوتبال ما وزن داده و ايرادي از او نمي گيرد از اين گله مي کند که چرا نصف امکاناتي که به اين سرمربي پرتغالي داده اند به مربيان ايراني نداده اند، با ذکر اين نکته که منظورش از اين مربيان ايراني خودش نيست. آن وقت در سرتاسر مصاحبه بلند و بالايش مدام از اتفاقاتي که در زمان مربيگيري خودش در تيم ملي افتاده شکايت مي کند و کارهايي که با او کرده اند را با امکاناتي که در اختيار اجنبي ها قرار داده اند مقايسه مي کند. جالب تر اينکه در همين گفتگو به کرات در مذمت «بخل و حسادت» سخن مي راند.

چرخش ژنرال برخلاف شاگردش نورافکن به سال نمي کشد؛ در کسري از ثانيه اتفاق مي افتد و اينها همه باعث مي شود آدم بگويد «چيه اين فوتبال اصلاً؟!» مگر مي شود؟! مگر داريم...؟!

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو