پ
کد خبر: ۱۸۷۳۳۰
تاریخ انتشار: ۰۲ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۷:۱۰

نصف جهان: مدت‌ها بود منتظر ماندیم تا از "نفوذ" جواد شمقدری رونمایی شود؛ 10 قسمت ضعیف به نام "خط تماس" از این سریال، سال گذشته در ایام دهه فجر روی آنتن رفت اما با راه‌افتادن موجِ انتقادات، عوامل سازنده اعلام کردند این کارِ پخش شده، اصلاً نسخه کاملِ "نفوذ" نیست. در آستانه پخش، تصمیم بر این شد که دیگر این سریال را "نفوذ" صدا نزنیم و به "روزهای ابدی" تغییر نام داد.

سریالی که قرار بود بر پایه تاریخ معاصر، حرف‌های مهمی بزند و به تعبیری سریال استراتژیکِ تلویزیون باشد. دغدغه سازندگان اثر، نمایش فعالیت‌های جوانان انقلابی و نقش آن‌ها در اتفاقات اوایل انقلاب اسلامی و آبان سال 1358 بود. روزهایی که در تاریخ کشورمان به یادماندنی است و جواد شمقدری می‌خواست نفوذ دشمن در کشورهایی مثل ایران و انجام فعالیت‌های تخریبی به طرق مختلف را نشان دهد!

یکی از نکاتی که بارها تا قبل از پخشِ سریال، سازندگان بر روی آن تأکید داشتند این بود که "روزهای ابدی" براساس مستندات ساخته شده است. حتی به بازه زمانی بیش از 4 ساله‌ای اشاره کردند که برای تحقیق و نگارش سریال در اختیار شمقدری قرار گرفت. در کنار نمایش تاریخ انقلاب، تلویزیونی‌ها اعتقاد داشتند این سریال بتواند به سؤال‌های نسل جدیدی که به دنبال ابهامات تاریخی‌اند پاسخ دهد اما این شب‌ها چقدر همین جوانان و حتی جوانان آن دوره، مخاطبِ این سریال تلویزیونی‌اند؟

تولید "روزهای ابدی" مدت‌های زیادی به طول انجامید؛ بارها به دلیل کمبود بودجه و مشکلات مالی کار متوقف شد و با اعتراض سازندگان دوباره سریال پیش رفت. سریالی که هم بازیگران چهره ایرانی دارد و هم بازیگران خارجی؛ هم لوکیشن و هم امکانات و هم شرایطی که باید برای ساخت چنین سریالی فراهم شود، در اختیار این گروه قرار گرفته است. موضوع هم بسیار جذاب و قابل تأمل است اما این جذابیت در اجرا دیده نمی‌شود.

جواد شمقدری به عنوان کارگردان وارد دوره و دوران‌هایی شده که همه در تاریخ وجود دارد. سراغِ شخصیت‌هایی رفته که نماد بیرونی دارند و در انقلاب اسلامی حضور داشتند. افرادی مثل ابراهیم یزدی که در قصه سریال دیده می‌شود، حجت‌الاسلام سیدعباس موسوی قوچانی و یا نماینده دولت موقت یا سولیوان سفیر آمریکا که با گریم تا حدودی شبیه به آن شخصیت‌ها درآمده‌اند.

شاید یکی از اتفاقات قابلِ ستایش سریال، استفاده از بازیگران جوانی است که می‌توانند در آینده جویای نام باشند اما از بازیگرانی هم استفاده شده که کاربلد بودند اما فقط نام‌شان در سریال به یدک کشیده می‌شود و خبری از نقش‌آفرینی ویژه‌شان نیست. در صورتیکه همان بازیگران در سریال‌هایی پیش از آن به تنهایی بارِ مجموعه تلویزیونی را به دوش می‌کشیدند.

در جریان تولید و توقف‌های سریال بارها سازندگان به این نکته اشاره می‌کردند که چرا صداوسیما در مقابلِ چنین سریال‌هایی کم‌کاری می‌کند؟ چرا که اعتقاد داشتند برخی از جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای در داخل و خارج از کشور در پی تحریف واقعه انقلاب دوم و وارونه جلوه دادن حقایق مربوط به ماجرای فتح لانه جاسوسی آمریکا هستند. این نکته دغدغه بسیاری است که رسانه ملّی به سراغ کارهای استراتژیک و مؤثر برود اما همه‌چیز اصولی و پژوهشگرایانه جلو برود نه "روزهای ابدی" که به هیچ‌وجه در زمره کارهای استراتژیک ماندگار و مؤثر قرار نخواهد گرفت.

برخی تا قبل از پخش این سریال برای تماشای "روزهای ابدی" ثانیه شماری می‌کردند، چون ساخت چنین مجموعه‌های تلویزیونی که ابهامات نسل جوان را درباره برخی از اتفاقات تاریخی برطرف می‌کند را لازم می‌دانند. برهه‌هایی که مردم به ویژه نسل جوان تصور دقیقی از دلایل و اهمیت برچیده شدن سفارت آمریکا در تهران ندارند. در حالی که این اتفاق، افتخاری در تاریخ جنبش دانشجویی ایران محسوب می‌شود.

مشکلات و البته توقعات "نفوذ" با این توصیفات هر روز افزایش پیدا می‌کرد تا جایی که به هنگام توقف، گفت‌وگوهای اعتراضی و گلایه‌های سازندگان به گوش می‌رسید که چرا مدیران صداوسیما کمک نمی‌کنند تا "نفوذ" به آنتن برسد؟ اما ماحصل آن چیزی نبود که انتظار می‌رفت و آنقدر برای آمدنش تبلیغ می‌شد. اگر نگاهی به صحبت‌های جواد شمقدری کارگردان این مجموعه تلویزیونی داشته باشیم اتفاقاً به نکته درستی اشاره می‌کند که باید برای ساخت کارهای استراتژیک در تلویزیون، مرکزی برای مدیریت و پشتیبانی ایجاد شود؛ همچنین بر روی این موضوع تأکید می‌کند که سریال‌های استراتژیک جلوی به نتیجه رسیدن پروژه نرم دشمن را بگیرد. سؤال این است "روزهای ابدی" چقدر در این مسیر موفق شد یا بنابر گاف‌های متعدد تاریخی شکست خورد؟

ساخت سریال‌هایی که تصویر دقیقی از فجایع پهلوی، دستاورهای انقلاب اسلامی و نفوذ داخلی و بیگانه را به رخِ نسل دیروز و امروز بکشاند نیازِ مبرم رسانه ملّی است اما نه به سبک و سیاقِ "روزهای ابدی" که بسیاری را متوجه این موضوع کرده چرا باید این‌طور از انقلاب دفاع کرد؟ البته اینجا فقط سازندگان این اثر و امثال این آثار مقصر نیستند بلکه عجله و شتاب‌زدگی در تولید که خواستِ مدیران تلویزیون شده، باعثِ عدم ماندگاری سریال‌هایی می‌شود که این روزها یکی پس از دیگری می‌آیند و می‌روند. وقتی پُرکردن آنتن، انتخاب نادرستِ کارگردانی و حضور افراد کارنابلد در رأس سریال‌سازی تلویزیون، باعث شده تا سریالی که می‌توانست فاخر و تأثیرگذار باشد حتی زمانِ روایتش را گم کرده و نمی‌داند تصویر شهیدی که سال 1362 به شهادت رسیده چرا در روایتِ سال 1359 زمانی که دوربینِ جواد شمقدری، حجت‌الاسلام سیدعباس موسوی قوچانی (بازی امیرمحمد زند) نشان می‌دهد این تصویر را قرار داده‌اند.

(موضوع سریال در مورد مرکز جاسوسی آمریکایی ها به نام کبکان است. روزها و ماه‌های ابتدایی انقلاب را به تصویر کشیده‌اند اما با کمال تعجب تصویر شهید مهدی خندان که در 28 آذر 1362 در منطقه پنجوین و عملیات والفجر4 در حالی که فرماندهی تیپ عمار لشکر27 محمدرسول‌الله را برعهده داشت به شهادت رسیده، بر روی دیوار نصب شده است؛ یعنی شهادت این مرد بزرگوار حدود 5 سال پس از تاریخی است که در سریال نشان می‌دهد.)

گاف‌های متعددِ سازندگان "روزهای ابدی" نشان می‌دهد که نباید تلویزیون برای پخش سریال‌های استراتژیک، عجله کند. همان رویه غلطی که در چند سال اخیر به اوج خودش رسیده و تمام همّ و غمّ مدیران، پُرکردن آنتن است.  یکی از مشکلات و خطاهای راهبردی امروز رسانه ملّی علاوه بر انتخاب نادرست برخی از مدیران و دست‌اندرکاران خصوصاً در عرصه سریال‌سازی و برنامه‌سازی، این است که در مواجهه با سریال‌ها، به تأثیر ماندگار آن اثر توجه نمی‌شود و برایشان مهم است که در فلان مناسبت یا مقطع خاص، آنتن خالی نباشد! همان اتفاقی که برای "روزهای ابدی" افتاده و آنطور که باید و شاید نتوانسته به شبهات و تردیدهایی که دشمن در حوزه‌های مختلف خصوصاً تاریخ معاصرِ انقلاب اسلامی ایجاد کرده، پاسخ دهد.

سال‌هاست که دیگر در تلویزیون شاهد ساخت سریال‌های درست و حسابی نیستیم، دلیلش هم کاملاً روشن است؛ افرادی برای مدیریت انتخاب می‌شوند که از کمترین معلومات هنری برخوردارند. تهیه و تولید سریال‌ها، توسط افرادی اتفاق می‌افتد که هیچ نظرات درستی بر روی آنها صورت نمی‌گیرد. این روزها که سریال "روزهای ابدی" جدیدترین محصول سیمافیلم مرجع سریال‌سازی تلویزیون در حال پخش از شبکه یک سیما است، نشانه آن است که مدیران تلویزیون هیچ احترامی برای مخاطبین خود قائل نیستند.

ساختن فیلم و سریال در ارتباط با موضوع‌های مهم انقلاب و دوران دفاع مقدس، نیاز به پژوهش و تحقیق کامل، کافی و وفادارانه به واقعیت‌ها و رخدادهای آن دوران دارد. از همین رو، سازندگان با شکل سخت، حساس و دشواری مواجهند؛ بعضاً در این راستا با برخی از هنرمندانی مواجه بودیم که بدون هیچ‌گونه یا کمترین اطلاعات تاریخی مسائلی را از آن دوره یا دوران به تصویر بکشند که هیچ اطلاعات کافی و وفاداری در روایت نسبت به آن رخدادها نشان ندهند. متأسفانه به رغم محتوای در مجموع ارزشمند سریال "روزهای ابدی"، این مجموعه به دلیل ضعف‌های فراوان ساختار هنری، مضمونی،داستان‌سازی، شخصیت‌سازی و شخصیت‌پردازی اصلاً قابل تأمل نیست. چرا که هیچ‌کدام از این مسائل به طور دقیق توجه نشده است؟

اصولاً ساختن چنین سریال‌هایی که می‌تواند افزون بر جنبه‌های تاریخی،‌ مسائل سیاسی و اجتماعی و حتی رویکردهای ارزشی را در افق نگاه خود لحاظ کند. باید هنرمندانی باشند که مجهز به اطلاعات و متخصص در امور هنری و فیلمسازی باشند. متأسفانه با تمام احترامی که برای آقای شمقدری به لحاظ شخصیتی قائلیم، حائز این ویژگی نیست. ساخته‌های پیشین این هنرمند در سینما و تلویزیون از ضعف‌های فراوان مضمونی، محتوایی و ساختاری برخوردار است. از همین رو سریال "روزهای ابدی" را می‌توان دفاع بَد از انقلاب و دورانی به حساب آورد که برای مردم کشور ما جزو درخشان‌ترین روزها و روزگار به شمار می‌رود. حتی در روایت بخش‌هایی از تاریخ به سلیقه خود عمل می‌کنند.

نمایش و به تصویر کشیدن آدم‌های آن دوران چه مخالفان رژیم پهلوی و چه عناصری که در آن رژیم فعال بودند نیازمند شخصیت‌پردازی درست و پیش از آن به شخصیت‌سازی نیاز است که جای این فرآیندها در روزهای ابدی به شدت خالی است. به همین دلیل مخاطبی که خصوصاً آن دوران را ندیده و درک نکرده نمی‌تواند با این سریال و شخصیت‌هایش همذات‌پنداری کند و حتی برای مخاطبی که آن دوران را دیده و درک کرده، این روایت‌های متناقض، سردرگم‌شان می‌کند.

تلویزیون اگر قرار است در مورد این نوع رویدادهای شاخص آثاری تولید کند، باید در گزینش موضوع، هنرمندان، نگارش خوب فیلمنامه و حتی چیدمان درست عناصری که قرار است در تولید اثر شرکت کنند با مشورت کارشناسان دست به انتخاب مناسب و شایسته بزند. متأسفانه "روزهای ابدی" نتوانسته از انقلاب و رخدادهای آن تصویر درستی ارائه کند و مخاطب را با خود همراه کرده و حتی بتواند اطلاعات تازه‌ای به نسل جوان ما که آن دوران را ندیده و درک نکرده‌اند ارائه کند. از همین رو "روزهای ابدی" جزو سریال‌هایی محسوب می‌شود که نمی‌تواند در یادها و خاطره‌ها بماند.

به هر حال شناخت آن رخدادها، گروه‌ها و گروهک‌هایی که در آن دوران فعالیت می‌کردند با نگاه هنرمندانه و پژوهش‌مدارانه لازم و ضرورت دارد اما نه با این نگاه عمدتاً سطحی که سریال دارد. در گروزهای ابدی" به یکی از این گروه‌ها به صورت پررنگ پرداخت شده و آن گروه، "چریک‌های فدایی خلق" است. نشان دادن عناصر شاهنشاهی که به میان مردم برگشتند را می‌توانستند بیشتر مورد توجه قرار دهند. مخاطب در این جا هم نمی‌تواند به صورت عمیق با این گروه یا گروهک‌ها آشنا شود بلکه سلیقه‌ای به تصویر کشیده شده‌اند.

سازندگان "روزهای ابدی" خواسته‌اند با پررنگ کردن ماجرای عاشقانه، ضعف‌ها و کمبودهای داستان اصلی را جبران کند. اتفاقی که در فیلم‌ها و سریال‌ها به صورت سنت غلط درآمده و از این سریال حماسی تاریخی و سیاسی، سریالی ضعیف، سطحی و شعاری ساخته است. چرا که نمایش نیروهای انقلابی آنقدر ضعیف بدون آنکه به باورها، ‌عقاید و عملکردشان پرداخته و توجه شود، سازنده به سرعت از این مجال عبور کرده است. در صورتی که می‌توانست روی این اتفاق، متمرکز شود؛ چرا که نقش و جایگاه جوانان انقلابی بسیار مهم و کلیدی بوده و حتی می‌توانستند روی عوامل ساواک در رژیم پهلوی که نقشی بازدارنده در ارتباط با حرکت‌های انقلابی داشتند، کار شود. یا این موارد در سریال وجود ندارند و یا بسیار کمرنگ به آن‌ها پرداخته شده است.

وقتی به حضور خارجی‌ها در پایگاه نیروی هوایی ایران اشاره می‌شود یا همچنین سفارت ایران یا صحنه تسخیر سفارت، بسیار صحنه‌های ابتدایی و ضعیفی می‌بینیم. کشورهای خارجی به ویژه آمریکا در این ارتباط سریال‌هایی ساختند که از منظر هنری، آنقدر جذابند که حرف نادرست‌شان را در قالب سریال به مخاطب القاء می‌کردند. اما در سریال "روزهای ابدی" جواد شمقدری آنقدر ضعیف روایت کرده که قابل تماشا نیست. حتی بعضاً بسیاری از این تعبیر استفاده کردند که سریال این روزهای شبکه یک، از آرمان‌ها،‌ ارزش‌ها و رویدادهای تاریخ انقلاب اسلامی، دفاع بَدی کرده است.

(در این شرایط انتقادی، محسن علی‌اکبری تهیه‌کننده سریال "روزهای ابدی" اعتقاد دارد که احساس می‌شود الان زمانِ خوبی برای پخش این سریال نبود. چرا که این سریال ضدآمریکایی است و فضای برخی از گروه‌های سیاسی هم بازگشت به برجام است. سریال‌هایی مثل "روزهای ابدی" نوعی مخالفت با برقراری ارتباط با آمریکا است. او همچنین اعتقاد دارد که اشتباهاتِ‌ این سریال به صحنه‌های شلوغی برمی‌گردد که کار کارگردان را از هر جهت سخت‌تر می‌کرد.)

نکته پایانی درباره کارگردانی جواد شمقدری است. زیرا بسیاری از پژوهشگران و کاربلدهای این عرصه اعتقاد دارند زمانی کارگردان می‌تواند بر کارگردانی خود ببالد که استقبال مخاطب را به همراه داشته باشد. از این جهت کارگردان "روزهای ابدی" نمی‌تواند به کارگردانی‌اش ببالد؛ بارها در فضای رسانه‌ای می‌خواست که برای او فرصتی فراهم شود تا بتواند درباره انقلاب کاری بسازد، فرصت و امکانات و شرایط فراهم شد اما باز هم نتوانست!

این سریال تبدیل به مستندهای تلویزیونی شده، چون ریتم تند و جذابی ندارد. در برخی اوقات هم می‌بینیم چه شخصیت‌های ایرانی و چه آمریکایی به جای دیالوگ،‌ بیانیه می‌خوانند. دستِ خالی تلویزیون و فقدان نظارت این شرایط را فراهم کرده که "روزهای ابدی" با همه انتقادات و مشکلاتش روی آنتن باشد و حتی هر روز بخش‌هایی از آن،‌ به واسطه دست‌اندرکاران مربوطه سریال‌سازی تلویزیون به رسانه‌های دیداری و نوشتاری برسد تا حواسِ بیننده را از ضعف‌های موجودِ سریال به سمت دیگری جلب کند. در واقع دوران بساز و دررویی به پایان رسیده است؛ تا اینجا سریال نتوانسته در دلِ مخاطب نفوذ کند و در این بازار شلوغ و متنوع سریال و فیلم در فضای‌مجازی و نمایش‌خانگی، کسی منتظرِ آزمون و خطای سازندگان "روزهای ابدی" نمی‌ماند.

نکته جالب پخش "در چشم باد" مسعود جعفری جوزانی است که به نوعی همزمان با پخش "روزهای ابدی" از شبکه آی‌فیلم پخش می‌شود. هر دو تاریخ معاصر را روایت می‌کنند و تا حدود زیادی حال و هوای مشابهی دارند. این نوع رفتارِ رسانه‌ای نوعی جایگزین و رقیب‌تراشی محسوب می‌شود. مثل همان دورانی که سریال "صفر بیست و یک" از شبکه سه روی آنتن می‌رفت و "پایتخت" در شبکه آی‌فیلم اجازه نمی‌داد توجه بیننده به سریال ضعیف سیدجواد رضویان و سیامک انصاری جلب شود.

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰