پ
کد خبر: ۱۹۵۹۵۰
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۶:۴۹

نصف جهان: فیلم درخشش اثر استنلی کوبریک، یکی از تاثیرگذارترین‌های آثار سینمای وحشت است و جزو نمونه‌های مثال زدنی این ژانر محسوب می‌شود که واقعاً اضطراب و ترس را برای مخاطب به ارمغان می‎آورد و در این ژانر موفق است؛ کارکردی که بسیاری از فیلم‌های ترسناک ندارند و گروهی از آن‌ها از فرط بد بودن به کمدی تبدیل می‌شوند.

فیلم سینمایی «درخشش / Shining» به کارگردانی استنلی کوبریک و نویسندگی بن کینگزلی و استنلی کوبریک، محصول سال ۱۹۸۰ است. نسخه‌ای از این فیلم بار‌ها از تلویزیون نیز پخش شده، هرچند این نسخه معمولاً نسخه کاملی از این فیلم ۱۴۶ دقیقه‌ای نبوده و معمولاً بخش عمده‌ای از نسخه ۱۱۹ دقیقه‌ای این اثر است و بنابراین توصیه می‌شود نسخه کامل این اثر درخشان را تماشا کنید.

داستان فیلم درباره مرد نویسنده‌ای است که به همراه همسر و فرزندش در هتلی به عنوان سرایدار اقامت می‌گزینند تا در طول فصل زمستان و در آرامش فضای هتل داستانش را به پایان برد. در طول فصل زمستان به دلیل بارش برف بسیار، راه‌های مواصلاتی به هتل بسته شده و به همین دلیل، جک تورنس با خانواده خود به عنوان سرایدار در این هتل در طول زمستان استخدام می‌شوند. فضای وهم‌آلود و تنهایی در این مکان موجب نوعی روان‌گسیختگی در جک می‌شود و دچار اختلالات روانی و عصبی شده و قصد نابودی همسر و فرزندش را می‌کند... .

هرچند استیفن کینگ استاد تمام عیار داستان‌های ترسناک است، در کارنامه کوبریک، «درخشش» تنها فیلم ترسناک او به شمار می‌آید. روانشناسی خشونت و بررسی خاستگاه بازتاب بیرونی و انفعالی این پدیده در بخش ماورایی، روحانی و روانی انسان. او پیشتر از این در فیلم پرتقال كوكی دست به این آزمایش زده بود و خود را از این نظر به پیش رانده بود اما این بار او بر بار روانی خشونت و چگونگی بیدارگری این شبه غریزه حیوانی بیشتر تاكید كرده است.

هرچند استیون كینگ تجربیات خود را در پرداخت شخصیت تورنس به كار گرفته است، در پیشبرد قصه درخشش از تخیل كوتاهی نكرده است. یكی از استعاره های فیلم راهروهای مارپیچ و معمایی بیرون هتل است، این راهروها نماینده مشكل پیچیده روانی هستند. دنی و مادرش از این گرفتاری بیرون می آیند چون هردو نقص روانی خود را به گونه ای جبران كرده اند اما تورنس در وسط این مخمصه برای همیشه گرفتار می‌ماند.

جدای از فیلم، اتفاقات سر صحنه فیلمبرداری بسیار خبرساز شد.گفته می شود، کوبریک در حین ساخت فیلم حتی باعث شده جک نیکلسون قصد جانش را کند و اگر عوامل تولید دخالت نمی کردند، شاید نیکلسن، کوبریک را ناکار می‌کرد. علت این عصبیت نیکلسون این بود که کوبریک هر نمایی را ده‌ها بار تکرار می‌کرد تا جایی که در نمای ورود نیکلسن به آسانسور (موقعی که تبر به دست به دنبال همسرش افتاده بود) اینقدر این نما را تکرار می‌کند که نیکلسون شاکی بشود و با تبر دنبال کوبریک کند.

درباره شلی دووال بازیگر نقش همسر تورنس قضیه برعکس است. او مدام به گریه می‌افتاده و از کوبریک خواهش می کرده کمی انصاف داشته باشد و اینقدر از بازیگرها کار نکشد. درباره کاراکتر سیاه پوست که نقش سرایدار هتل را بازی می‌کرد و در یک نمای هراس انگیز، توسط نیکلسن کشته می‌شود، نقل است که کوبریک چهل بار این صحنه قتل را تکرار کرده که اشک همه در آمده است. بي‌شك يكي از دلايلي كه فيلم‌هاي كوبريك از جمله درخشش تا اين حد درخشان هستند و قابليت تدريس دارند، اين تكرار و عدم رضايت به يك برداشت نسبتاً خوب است كه در نهايت محصولي فوق العاده به همراه مي‌آورد.

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰