کد خبر: ۲۱۳۴۰۶
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۹:۰۱

ایرج ناظمی: تکلیف کابینه دولت سیزدهم به زودی مشخص می شود و چهره های جدید جایگزین وزیرانی می شوند که مردم دلِ خوشی از عملکرد آنان ندارند. گمانه زنی ها در مورد امکان و یا میزان رأی آوری هر یک از کاندیداهای پیشنهادی هم، بازار گرم خود را پیدا کرده و انتظار برای زمان رأی گیری نهایی در مجلس شورای اسلامی به شماره افتاده است.

در میان تمام اعضای پیشنهادی کابینه، وضعیت گزینه پیشنهادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای اهالی رسانه و مطبوعات، به لحاظ حرفه ای، جذابیت بیشتری داشته و با حساسیت ویژه ای پیگیری می شود. دکتر «محمد مهدی اسماعیلی» اگرچه با برنامه 83 صفحه ای خود در آستانه کسب رأی اعتماد از مجلس، با حاشیه های فراوانی مواجه شده و در فضای مجازی مورد هجوم گروهی از هنرمندان تئاتر، سینما و موسیقی قرار گرفته است ولی در مقابل از حمایت بسیاری از مدیران رسانه های مکتوب و الکترونیک برخوردار بوده و اعلام حمایت این قشر از وی به صورت گسترده به نمایندگان مجلس اعلام شده است.

با این توصیف، پیش بینی می شود هم مخالفت هنرمندان با مواضع دکتر «اسماعیلی» و هم حمایت اهالی مطبوعات از وی، هر دو عواملی باشند که باعث رأی آوری بالای این گزینه در مجلس اصولگرای ایران شود. 

مدیریت نامطلوب و به شدت ضعیف «سید عباس صالحی» باعث شد تا معاونت ها و بخش های زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به صورت جزیره ای و ناهمگون با یکدیگر فعالیت نموده و از این وزارتخانه، مجموعه ای از هم پاشیده، غیر متوازن و بدون هدف و برنامه را نمایان کند. همچنین عدم نظارت کامل بر عملکرد ساختار زیرمجموعه، بی توجهی نسبت به نحوه صرف بودجه و یارانه های فرهنگی و استفاده از حضور افراد ضعیف و بدون انگیزه در رأس معاونت های وزارت ارشاد، عمده دلایلی هستند که باعث شدند تا بروز آثار فرهنگی و هنری در سطح کشور، همواره محل مناقشه بوده و 3 کارت زرد مجلس را برای وزیر ارشاد به ارمغان آورد.

در چنین شرایطی مهمترین اقدامی که باید مورد توجه وزیر آینده فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار بگیرد، خانه تکانی محکم در سطح مدیران این وزارتخانه است، به گونه ای که نه تنها معاونین و مدیران ارشد، بلکه مسئولین و رؤسای میانی را هم شامل شده و به بازگشت نشاط و پویایی به این مجموعه مؤثر منتج شود.

شاید «سید عباس صالحی» هرگز نفهمید و یا نخواست بفهمد که وزارتخانه تحت مدیریت وی در خواب آلودگی سختی به سر می برد و بلوغ و رشد و پویایی از این ساختار رخت بسته است و تنظیم گزارش های آماری و نموداری مبتنی بر عدد و رقم، به جای اقدامات و تولیدات محتوایی فاخر نشسته است. وضعیتی که حاصل فعالیت جمعی از مدیران بخشی نگر و بی تدبیر بود که قانون و آیین نامه و دستورالعمل را تنها به سود باند و گروه و هم جناحی های سیاسی و فکری خود تفسیر می کردند.

برای ذکر یک  نمونه از بی کفایتی و بی تدبیری در وزارت ارشاد، می توان به عملکرد معاونت مطبوعاتی این وزارتخانه اشاره نمود که بازخورد اقدامات تبعیض آمیز و جهت گیری های باندی و گروهی آن همواره واکنش منفی اهالی رسانه و مطبوعات را به همراه داشته است. این معاونت و ساختار ذیل آن به خصوص در سه سال اخیر، نه تنها هرگز نتوانست به رشد و نمو کیفی رسانه ها بپردازد، بلکه بسترهای باقیمانده از گذشته های دور را نیز به تباهی کشاند.

شاید اگر این معاونت تحت یک مدیریت اندیشمند و فعال قرار می گرفت، بسیاری از فعل و انفعالات نامطلوب در سطح جامعه و به خصوص ناهنجاری های موجود در فضای مجازی، سامان ویژه ای پیدا می کرد و تحت کنترل قرار می گرفت؛ ولی متأسفانه مدیریتی که بود و نبود آن چندان به چشم نیامد و انتقاد از آن به عیان در سطح ادارات کل استانی هم به گوش می رسید، باعث شد تا خاطرات تلخی از نوع عملکرد این معاونت در اذهان عمومی ثبت شود.

معاونت امور مطبوعاتی وزارت ارشاد که باید خود الگویی بی بدیل در عرصه اطلاع رسانی باشد، از ضعیف ترین سطح اطلاع رسانی طی سال های گذشته برخوردار بود و سایت این معاونت در اغلب اوقات به جای ایجاد فضایی پرنشاط از اخبار حوزه رسانه ها، به تابلوی اعلام تسلیت درگذشت افراد مختلف تبدیل می شد. معاون مذکور که معتقد است: «حضور در شبکه‌های اجتماعی، واقعیتی برای بقای رسانه است.» خود هرگز حضور و بروزی در عرصه فضای مجازی پیدا نکرد و نتوانست از این امکان برای رشد و تعالی اقشار زیرمجموعه یا به عنوان ابزاری برای تعامل دو سویه استفاده کند تا حداقل وجود وی در رأس هرم رسانه و مطبوعات کشور احساس شود.

توزیع تبعیض آمیز یارانه های حمایتی و حرکت لاک پشتی در عرصه های مختلف و به خصوص در زمینه حمایت از مطبوعات و فعالان رسانه ای نیز از نقاط ضعف بارز معاونت مورد نظر است. به عنوان نمونه می توان به طرح رتبه بندی مطبوعات اشاره نمود که اگر چه اسناد و مدارک آن در ابتدای زمستان گذشته جمع آوری شد ولی نتایج آن بعد از گذشت نزدیک به هشت ماه هنوز منتشر نشده و با وجود اعتراضات و انتقادات گسترده نسبت به این کوتاهی بارز، هیچ دلیل و پاسخ قانع کننده ای از سوی این معاونت و یا اداره کل زیر مجموعه آن به همراه نداشته است. 

طرح موارد فوق را می توان تنها به عنوان مشت نمونه خروار بی تدبیری و بی درایتی در وزارت ارشاد قلمداد نمود و قاعدتاً این بررسی برای هر یک از معاونت های دیگر نیز قابل تشریح است. مواردی که باعث شده تا این وزارتخانه به عنوان یک ساختار ضعیف و بدون هویت در عرصه فرهنگ و هنر کشور تعریف شود که تبدیل آن به یک «وزارتخانه» زنده، بیدار، خلاق و مبتنی بر اصول و مدیریت خردمند، اصلی ترین انتظار واقعی از وزیر آینده فرهنگ و ارشاد اسلامی قلمداد می شود.

در چنین شرایطی بهره مندی از مدیران پویا، با انگیزه و پر انرژی در مجموعه وزارت ارشاد، لزوم و توجیه کامل و خاص خود را داشته و به طور قطع با همراهی و روشنگری اصحاب رسانه به عنوان حامیان اصلی وزیر ارشاد همراه خواهد بود.

 

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار