کد خبر: ۲۱۵۸۹۱
تاریخ انتشار: ۱۵ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۷

ما و آیندۀ خشونتِ جهانیفرارو- علی‌اصغر مصلح؛ اگرچه بیشتر مردم جهان گرمایش زمین را بزرگ‌ترین خطر برای آیندۀ جهان می‌دانند، اما نمی‌توان در کنار این خطر از افزایش خشونت چشم پوشید؛ به‌طوری که برخی محققان، بین گرمایش زمین و گسترش خشونت رابطه‌ای می‌بینند و برخی هم خطر دوم را مهم‌تر از خطر اول می‌دانند.

خشونت ریشه‌ای عمیق در وجود انسان دارد و درصورت آمادگی شرایط و زمینه‌ها، بروز پیدا می‌کند. آن‌گونه که فروید در کتاب تمدن و ملالت‌های آن (۱۹۳۰) نشان می‌دهد تمدن مدرن، خود، از اسباب بروز و افزایش خشونت است و وقتی اینشتین در نامه به فروید از وی می‌پرسد که چطور می‌توان جلوی خشونت و جنگ را گرفت، او توضیح می‌دهد که میل به تخریب ریشه در نهاد آدمی دارد و هرگز انتظار رخت‌بربستن خشونت و جنگ از زندگی خود نداشته باشیم.

وقوف به این موضوع که امکان حذف خشونت از زندگی به‌طور کلی وجود ندارد، باعث شده که دولت‌های توسعه‌یافته با مطالعات گسترده، درصدد یافتن راه‌های کاستن از خشونت یا سوق‌دادن خشونت‌های تند و آشکار به‌سوی خشونت‌های نرم و قابل کنترل برآیند؛ مثلاً می‌توان خشونت جوانِ به‌خشم‌آمده و ناراضی را، از بروز به‌صورت حملۀ مسلحانه به دیگران، به‌سوی بازی رایانه‌ای با محتوای جنگ و خون‌ریزی سوق داد.

گستردگی و پیچیدگی خشونت در زندگی امروز چنان پراهمیت است که آیندۀ بشر به تدبیر‌های جهانی برای جلوگیری از نزاع و جنگ‌های فراگیر و مخرب وابسته است. اما همان‌طور که در کار مقابله با گرمایش زمین بین دولت‌ها هماهنگی وجود ندارد و درمجموع اقدامات آن‌ها موفق نبوده، در کار مقابله با خشونت وضع اسف‌بارتر است.

پیچیدگی معضل خشونت آن است که خشونت از لوازم و شاید ذاتیات قدرت باشد. به همین جهت، تدبیر‌های صورت‌گرفته در این زمینه همواره بر اساس ملاحظات نظام قدرت بوده‌است. در اینجا به یکی از معضلات این موضوع می‌پردازیم. وقوف به عدم امکان محو خشونت در عرصۀ تقابلات بین‌المللی باعث پدیدۀ جدیدی شده است. این پدیدۀ جدید را می‌توان در خاورمیانۀ امروز مشاهده کرد.

خشونت‌هایی که امروز بر زندگی بخش بزرگی از مردم این منطقه تأثیر گذاشته، مسئله‌ای مرتبط با فرآیند‌های جهانی است و گویی که در همین فرآیند قدرت‌های بزرگ در سال‌های اخیر به این نتیجه رسیده‌اند که خشونت مانند آتشی خاموشی‌ناپذیر است که بالاخره باید در جایی افروخته باشد. پس باید آن را تا حد ممکن به مناطق خاصی هدایت و پمپاژ کرد.

بر این اساس، بخش‌هایی از جهان قربانی خشونتِ هدایت‌شده خواهند شد؛ چنان‌که داعش لشکری بین‌المللی متشکل از مسلمانانی افراطی از سراسر جهان بود، ولی عملیات آن‌ها به سوی بخش‌هایی خاص هدایت می‌شد. ازنظر آن‌ها، در جهان امروز باید مناطقی برای بروز خشونتِ این طیف‌ها وجود داشته باشد. این پدیده از خشن‌ترین نمود‌های جهان کنونی ماست.

خشونت جاری در روابط بین‌الملل چنان غیرانسانی است که اقوام و ملت‌ها را قربانی می‌کند. آنچه در این میان اهمیت دارد، میزان خردمندی و تدبیر جمعی ملت‌هاست. برای کشور‌های مناطقی همچون خاورمیانه، هیچ خطری بزرگ‌تر از افتادن در چرخۀ خشونت‌های نظامی، اجتماعی و سیاسی نیست.

به همین جهت، بیشترین کوشش این‌گونه ملت‌ها باید درپیش‌گرفتن سیاست و رفتاری باشد که از خشونت در امان بمانند. اگر خشونت دامن ملتی را گرفت، آرامش و عقلانیت و مفاهمه و تدبیر را از آن‌ها می‌گیرد.

ایرانِ امروز نیز مانند بسیاری از کشور‌های منطقه، در معرض خطر افزایش خشونت قرار دارد. عقلا و نخبگان و متخصصان قوم باید دربارۀ آیندۀ خشونت در مراتب و وجوه مختلف آن به بحث پردازند.

ایران در طول تاریخ خود، بار‌ها در معرض چنین خطری بوده و توانسته روند‌ها را دگرگون سازد. ناخودآگاه جمعی ایرانیان با شیوه‌های مقابله با خشونت و بازگرداندن روند‌های خشن به‌سوی آرامش و نرمی و ملاطفت آشنایی دارد. آیا می‌توان امیدوار بود که ایرانیان در این مقطع حساس، باز پیشتاز حرکتی جدید در مسیر نفی خشونت و بازگرداندن فرایند‌های خشونت‌زا به‌سوی شیوه‌ها و رفتار‌های خردمندانۀ متکی بر مهر و دوستی و شفقت باشند؟

برچسب ها: ایران ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار