نصف جهان: رسول نجفیان مهمان بخش نوستالژی «سریالیست» با اجرای پدرام کریمی بود؛ بخشی که به سریال «رعنا» به کارگردانی داود میرباقری اختصاص داشت. در این سریال که در سال‌های1368 تا 69 روی آنتن  می‌رفت علاوه بر رسول نجفیان، بازیگرانی همچون بهزاد فراهانی، گلچهره سجادیه، فاطمه گودرزی، پرویز پرستویی، سعید نیک‌پور و زنده‌یادان حسین پناهی، عزیز هنرآموز، مهری ودادیان، مهری مهرنیا و بهمن زرین‌پور نیز بازی می‌کردند.

نجفیان در پاسخ به پرسش پدرام کریمی درباره دلیل ماندگاری و پرمخاطب بودن سریال «رعنا» گفت: این سریال در اواخر دهه 60 پخش شد و سوژه جسورانه‌ای داشت که قبلاً به آن شکل به آن پرداخته نشده بود. دختر و پسر جوانی که پسردایی و دخترعمه هستند و نقش آنها را من و خانم رویا تیموریان بازی می کردیم قرار بود با هم ازدواج کنند؛ پدر من (بهزاد فراهانی) یک تاجر است و تفکر و شیوه رفتار متفاوتی از خانواده خواهرش (گلچهره سجادیه) دارد و همین مسائل روی زندگی فرزندان آنها هم تاثیر می‌گذارد. آن دختر و پسر در ادامه متوجه می شوند که وصله تن هم نیستند و علی‌رغم میلشان  تصمیم می‌گیرند که از هم جدا شوند.

وی افزود: در این میان شخصیت جدیدی به نام رسول نجفی (پرویز پرستویی) هم وارد داستان می‌شود و بین او و تهمینه (رویا تیموریان) کششی ایجاد می‌شود که داستان را وارد چالش جدیدی می‌کند. ضمن این که ماجرای سریال حول محور برخورد دو طبقه اجتماعی می گشت؛ یعنی پدر من یک تاجر سوداگر بود و خواهر او آرمان‌ها و طرز تفکر متفاوتی داشت و البته من هم با این شخصیت پدرم مخالف بودم. خب، این خط داستانی در آن زمان جسورانه بود و مخاطبان زیادی را جذب کرد.

این بازیگر پیشکسوت درباره شباهت نام یکی از شخصیت‌های اصلی سریال (رسول نجفی) با نام خودش نیز گفت: ایده اولیه سریال را من با آقای میرباقری در میان گذاشتم و ایشان هم نام یکی از شخصیت‌ها که آقای پرویز پرستویی آن را بازی می‌کرد رسول نجفی گذاشت. من و پرویز پرستویی در سه روز اول پس از پیروزی انقلاب در بهمن 1357 با هم بودیم و خاطراتی زیادی داشتیم که بخشی از آن را با آقای میرباقری درمیان گذاشتم و مورد توجه ایشان قرار گرفت. بعدها در چند تله‌تئاتر با ایشان همکاری کردم که در نهایت یک از آنها بستر اولیه سریال «گرگ‌ها» شد.

این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون عنوان کرد: در آن روزها بازخورد فراوانی از سریال رعنا در بین مردم می‌دیدیم. خاطرم هست یک بار در میدان شوش دوست عزیزی یقه مرا گرفته بود و با جدیت می‌گفت تو چرا راحت از نامزدت گذشتی و چرا برخورد نکردی!؟ من هر چه می‌گفتم که من و پرویز پرستویی دوست هستیم و اینها بازی است و... باور نمی کرد.