جمعی که دیگر جمع نیست
کد خبر: ۲۴۴۳۴۵
تاریخ انتشار: ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۷:۵۰

دریا قدرتی پور: خانواده ها در حال آب رفتن هستند. خانواده هايي که در سايه کمرنگ بودن سياست هاي حمايتي هر روز کوچک تر مي شوند.

هم اکنون 7/1 درصد از خانواده ها تک نفره و خانواده هاي زوجي 14/64 درصد هستند؛ اين آمار در قياس با جمعيت ايران که در حال حاضر بيش از 85 ميليون نفر است عدد قابل توجهي محسوب مي شود، عددي که مي گويد: «خانواده هاي ما ديگر مثل قبل جمعشان جمع نيست.»

تغيير سبک زندگي و پديده هاي نوظهور، مهمترين عاملي است که باعث افزايش خانواده هاي زوجي و تک نفره شده است.

مديرکل اطلاعات، آمار و مهاجرت سازمان ثبت احوال درباره پديده هاي نوظهور در خانواده ها مي گويد: «آمار خانوارهاي تک نفره از 5/2 درصد در سال 85 به 7/1 درصد در آخرين سرشماري (1390) رسيده است. در تعريف خانوار تک نفره نيز مي توان گفت افرادي در اين گروه قرار مي گيرند که به علل مختلف مانند فوت والدين، استقلال طلبي، کهنسالي يا ترک فرزندان زندگي مستقلي دارند. اين در حالي است که آمار خانواده هاي تک والد نيز افزايش يافته و به 7 درصد رسيده است، اين درحالي است که براي حمايت از زنان سرپرست خانوار نيز برنامه جامعي در کشور وجود ندارد.»

مطالعات پژوهشکده آمار و سازمان ثبت احوال درباره تحول در نوع خانواده ها نيز از اين مسئله پرده برمي دارد که خانواده ها در حال کوچک تر شدن هستند و طبق آمارها، 60/63 درصد خانواده ها از زن، شوهر و فرزند، 14/64 درصد فقط زن و شوهر، 3/84درصد نيز در گروه خانواده گسترده (چند نسل کنار هم)، 6/97 د که فرزند سرپرست، خوانده مي شوند، 6/52 درصد از خانوارها نيز در ديگر گروه ها قرار مي گيرند. اين آمارها وقتي در کنار شرايط تغيير يافته امروز قرار گيرد ممکن است تبديل به يک بحران شود؛ طي سه تا چهار دهه اخير، دختران در فضاي اجتماعي و فرهنگي جامعه ايران، فرصت هاي انتخاب و محدوديت هاي متفاوتي را براي شروع زندگي تجربه نموده اند و باعث بالارفتن آمارهاي تک خانواري شده اند؛ 1/2درصد، آمار زناني است که سال 1375 تنها زندگي مي‌کردند، طي دو دهه اين آمار به 3/4 درصد رسيده است. در سال 95، 31/7 درصد اين زنان را خانم‌هاي شاغل تشکيل مي داده اند؛ با اينکه طبق آمار درصد بالاي اين زنان، زنان خانه‌دار هستند، اما به نظر مي‌رسد درصد زنان شاغلي که به تنهايي زندگي مي‌کنند رو به رشد است.

تنها در يک دهه گذشته، آمار خانواده هاي گسترده از 10 درصد به کمتر از 4 درصد رسيده و به اين خاطر که سياست هاي حمايتي و راهبردي هم در مقام شعار مانده و فراتر نرفته، باعث شده که جمع خانواده ها ديگر مثل گذشته جمع نباشد.   اين آمارها فقط يک چيز را نشان مي دهند؛ نمايشي تاريک از آينده اي که مي گويد به زودي کشور ما پيري را تجربه خواهد کرد و افراد از داشتن روابط انساني چهره به چهره محروم مي شوند و به اين ترتيب گرايش آنها به سمت رابطه مجازي سوق پيدا مي کند.

شايد در نگاه اول اينطور به نظر برسد که رابطه مجازي تا حدي نياز چنين افرادي را برآورده مي کند اما در عمل چنين چيزي مصداق پيدا نمي کند و به اين ترتيب وقتي نيازهاي افراد ارضا نشود، اشخاص دچار مشکل رواني و رفتاري مانند ناشادابي، ناخشنودي و احساس نااميدي مي شوند، خانواده جايگاه اصلي خود را از دست مي دهد و انسان ها به سمت روابط برون خانوادگي گرايش پيدا مي کنند.

حاج اسماعيلي، روان شناس و آسيب شناس اجتماعي به خوبي از پس شکافتن اين موضوع برآمده است: «در چنين شرايطي اگر اعضاي جامعه مهارت هاي اساسي را نياموخته باشند با مشکلات خاص روبه رو مي شوند و زمينه آسيب هاي اجتماعي فراهم مي شود. نبايد فراموش کرد که چون در جامعه نهاد سرويس دهي و خدمات دهي در اين خصوص وجود ندارد، در آن جامعه پديده هايي مانند ازدواج سفيد رخ مي دهد که براي زنان، آسيب هاي بيشتري دارد.»

در گفته هاي اين آسيب شناس، جاي خالي برنامه هاي جامع به خوبي مشخص است: بالا رفتن سن ازدواج، افزايش طلاق و افزايش جمعيت سالمندان جزو عواملي است که سبب گسترش خانوارهاي تک نفره و تک والد در کشور ما مي شود؛ بنابراين بايد براي کاهش طلاق برنامه جامعي را تدارک ديد.

مي‌توان در برابر اين تغييرات چشم‌ها را بست و با تلفيق تنهايي و ماتم‌ زدگي، همچنان وصله‌هاي کهنه را به مجرد‌بودن چسباند اما شواهد ميداني، بارزتر از اخبار رسمي اين تغيير هستند؛ تغييري که اگر واقعيت نهفته در آن به درستي درک نشود، مي‌تواند آسيب‌هاي جدي‌تر اجتماعي را رقم بزند.

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار