گالری کتابخانه مرکزی میزبان یکی از متفاوت ترین نمایشگاه های ابزار و آلات تعزیه است
دریا قدرتی پور: وارد راهرو نمایشگاه «ابزار عاشقی» که می شوی انگار پا به تاریخ گذشته گذاشته ای؛ قدمتی کهن که به ترتیب در آثار گذشتگان نمود پیدا کرده و اکنون بر دیوارها میخ شده تا ارزش هنر گذشته را به نمایش بگذارد. ابزاری که خیلی ها با آن عاشقی کرده اند و دِین و عشق خود را در دوره های مختلف از صفویه به این سو به یادگار گذاشته اند.
نمایشگاه در یکی از گالری های طبقه اول کتابخانه مرکزی برقرار است و از چهار بخش تخصصی «البسه»، «ابزار و تجهیزات»، «ماسکها و عروسکها» و «نسخ تعزیه» تشکیل شده است. نمادها از همان ابتدا تو را می برد به مجلس تغزیه. البسه های آویزان بر دیوارهای سفید نمایشگاه با رنگ ها و نقش های مختلف، هر کدام شخصیت خیر و شر را نشان می دهد؛ لباس های اشقیا خوانان و اولیا خوانان و نوازندگان موسیقی که جلوه های رنگی هر کدامشان قدمت تاریخیشان را نشان می دهد. لباس های دست دوزی که گویای هنر و ظرافت دوزندگان ایرانی در دوره های مختلف است.
این عشق و علاقه البته به همینجا ختم نمی شود. در بخش تجهیزات نمایشگاه هم ابزارهای جنگ از جمله شمشیر، زره، سپر، خنجر، کلاه خود، سرنا و گرزهایی را چیده اند که با دست هنرمندان آن زمان نقش و نگار شده اند و شاخ و چوب های کنده کاری شده ای که کاربریشان تغییر کرده، نشان از سازندگان چیره دستی دارد که این ابزار را ساخته اند.
پس از هفت نسل، حالا بخشی از این ادوات و ابزار گرانبها توسط عباس کاووسی و مهدی دریایی جمع آوری شده و بخشی از آن از اراک به این نمایشگاه در اصفهان منتقل شده است، میراثی که حاصل 66 سال تعزیه خوانی است.
آقای کاووسی! در مجموع چه تعداد ادوات تعزیه در این سال ها جمع آوری کرده اید؟
کلاً 3400 قطعه است که بخشی را اینجا آورده ایم. البته قبل از این در کاخ نیاوران و کاخ گلستان هم به نمایش گذاشته شده است.به این خاطر که خارج از بحث شخصی بودن این میراث که در موزه شخصی نگهداری می شود آثار ملی و مذهبی است و جزو تاریخ کشورمان است و باید مردم بیش از اینها از وجود آن آگاه شوند.
در مجموع چند قطعه را به این نمایشگاه آورده اید؟
حدود 200 قطعه.
هیچوقت نخواستید این آثار را در اختیار میراث فرهنگی قرار دهید؟
اتفاقاً چندین بار از سوی میراث فرهنگی پیشنهاد خریداری این آثار و ابزار به ما داده شد اما این کار را نکردیم چون آقای دریایی اعتقاد دارد تا زنده است باید این ابزار را خودش در موزه شخصی نگهداری کند. البته اشخاصی هم پیدا شدند و خواستند که اینها را از ما بخرند و از مرز خارج کنند که ما مخالفت کردیم چون این آثار جزو تاریخ این مملکت است که نباید خارج شود.
گویا قدیمی ترین نسخه مجلس تعزیه را هم به این نمایشگاه آورده اید، درست است؟
بله دقیقاً. ما تا کنون در جمع آوری نسخ 540 مجلس که بدون تکرار هستند موفق بوده ایم و این تعداد نسخ 180 تا 200 مجلس بیشتر از نسخی است که اکنون در موزه واتیکان است.
نسخ مجلس تعزیه ای که در نمایشگاه است برمی گردد به بیش از 300 سال پیش و سندی معتبر در هویت نمایش ایرانی است. برگه های کاهی که به دقت در کیف های چرمی حفاظت می شود زیر ویترین شیشه ای تاریخی را نشان می دهد که قابل تکرار نیست. حاصل پژوهش و تحقیق کارشناسانی که این مستندات را طی زمان های مختلف به دست آورده اند؛ نسخی که به گفته مسئول نمایشگاه هیچکدام تکراری نیست و تاریخ گذشته تا به امروز ایران را نشان می دهد؛ آیین هایی که طی دوران های مختلف حذف و اضافه شده است و از طریق ارائه این نسخ تاریخ دار به جا مانده و شامل نسخ کتابی، جیبی، کیفی و جنگهاست.
پس شما شاخص ترین ابزار را به این نمایشگاه آورده اید.
بخشی بله؛ اما نه تمام شاخص ها را. به این خاطر که مثلاً ما کلاه خودی داریم که تمام آن از طلا بوده و متعلق به دوران صفویه است. این کلاه خود در زمان خودش برای افراد خاص ساخته می شده و بسیار گرانقیمت و گرانبها و نادر است و امکان به نمایش گذاشتن آن وجود ندارد.
ابزار قاجاریه در نمایشگاه بیشتر است؛ چرا؟
تعزیه در زمان قاجار به شکل اجتماعی بوده و چون ناصرالدین شاه خودش شاعر بوده و علاقه زیادی به تعزیه داشته. در دوران پهلوی اول تعزیه کمرنگ تر شده ولی در دوران پهلوی دوم پررنگ تر شد و دوران امروز بسیار پررنگ می شود و اکنون تعزیه هر استانی جدا جدا است و ما الان در استان مرکزی 650 تعزیه خوان داریم. بخشی از نمایشگاه هم ماسک هایی است که به دوره قاجار و صفویه برمی گردد. این ماسک ها نمادی از دیو و عروسک و غیره است.
می توانید در این رابطه توضیح بدهید؟
تعزیه دیروز با امروز کمی فرق دارد. به عنوان مثال بخشی از تعزیه هایی که در گذشته برگزار می شده مربوط به داستان سلیمان و بلقیس بوده یا سرهایی است از بزرگان که با چوب ساخته شده است. عروسکی هم داریم که 150 سال قدمت دارد و کار دست است. در قدیم اعتقاد داشتند که اگر کسی حاجتی می خواسته این عروسک که نماد حضرت علی اصغر(ع) است را یک شب به خانه می برده تا بتواند حاجتش را از امام حسین(ع) بگیرد. یا عصای معین البکاء که اعتقاد داشته اند هر کسی که این عصا روی شانه اش می خورده دیگر به او چشم زخم نمی رسیده است. یا عصاهایی از چوب منتشا که چوب درویشان و یا پرده خوانان و نقالان بوده همه در این نمایشگاه جمع آوری شده است. اگر دیده باشید در بخش دیگری هم ساق بند هایی نقره کوب و طلاکوب به نمایش گذاشته ایم که مربوط به دوران صفویه است. از ساق بندهای طلایی یک جفت داشتیم که یک دانه از آن دزدیده شد و بعد از پیگیری های زیاد فهمیدیم به موزه واتیکان فروخته شده است.
این ادوات به چه شکل نگهداری می شود؟
ما این ابزار را در یخدانهای موجود در خانه پدری نگهداری میکنیم درحالیکه تمامی آنها باید در شرایطی بسیار ویژه و حتی دور از جریان هوا و در خلأ نگهداری شوند. لباسها و نسخ خطی، بیش از سایر ابزار در معرض خطر هستند و اگر خواهان ماندگاری آنها هستیم باید در آینده نزدیک، تمهیداتی ویژه در راستای نگهداری آنها اندیشیده شود در غیر این صورت مشخص نیست نسلهای بعدی چه برخوردی با آنها داشته باشند .بخشی از این ابزار که از همان دوره در خانههای مورد نگهداری قرار گرفتند، دربرگیرنده هویت ملی و فرهنگی کشورمان هستند که تحت هیچ شرایطی فروخته نشده و دستبهدست به ما رسیدهاند.
درباره لباس ها چطور؟
نکته حائز اهمیت در ارتباط با این لباسها، مشکلات و چالشهای موجود در بحث نگهداری آنها طی تمامی این سالها بوده است حال آنکه ما پشت هفتم تعزیه در ایران به شمار می آییم و بخشی از این آثار متعلق به اجداد ماست که زمانی دور در تکیه دولت تعزیه میخواندند.
بر اساس شواهد و داشتههای موجود، دوره قاجار، دوره طلایی تعزیه بهویژه در زمینه طراحی و دوخت لباس بوده که برخلاف دوره صفویه با ویژگی بهکارگیری رنگهای محدود در لباس، شاهد استفاده از رنگهای متنوع و برخی از دوختهای سنتی همچون زردوزی، ملیلهدوزی و مرواریددوزی روی لباسها هستیم. لباسهایی که اکنون در این نمایشگاه از دوره صفویه و قاجار به نمایش گذاشته شده، با توجه به آنکه بحث تضاد میان نیکی، بدی، خیر و شر در تعزیه بهشدت موردتوجه بوده است، در شیوه انتخاب رنگ و برشها به مراتب دیده میشود. در دوره پهلوی نیز رنگهای بیشتری از زرد و آبی گرفته تا بنفش در لباس تعزیه به کار گرفته میشد و البته تعدادی از این لباسها به صورت جلو بسته و در تقلیدی اشتباه از لباس اعراب طراحی و دوخته شدهاند.
***
جای جای دیوارها با خط درشت نوشته شده «لطفاً دست نزنید». شاید به همین خاطر است که دو دختری که مسئول حفاظت از آثار تاریخی هستند قدم به قدم همراهت می شوند که این اتفاق نیافتد؛ اما این باعث نمی شود از دیدن سپری که از پوست زمخت کرگدن ساخته شده است چشم بپوشی و لمس کردن این سپر طبیعی تحریکت نکند! پوستی که به گفته جمع آوری کننده این آثار وقتی زخمی می شده در آب می انداختند و خودش خودش را ترمیم می کرده است.
نمایشگاه «ابزار عاشقی» لبریز از ظرافت و زیبایی است اما با وجود همه شگفتی های به نمایش درآمده در این نمایشگاه، گالری کتابخانه مرکزی خلوت و سوت و کور است. شاید به این نشانه که ما هنوز با تاریخ خودمان بیگانه مانده ایم.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰