نصف جهان: اشکان خطيبي از جمله هنرمنداني است که در حوزه هاي مختلف هنري به فعاليت پرداخته است. سايت دنياي «تصويرآنلاين» با خطيبي درباره دغدغه هايش در سينما، تئاتر، تلويزيون و زندگي خانوادگي گفتگويي انجام داده است که بخشي از اظهارات او را در ادامه مي‌خوانيد.

* اصولاً آدم تجرد نيستم. ممکن است زندگي مجردي لحظات خوشي موقتي زيادي نسبت به زندگي روتين زناشويي داشته باشد اما آن چيزي که به عنوان سعادت و خوشي مداوم تعريف شده در زندگي متأهلي خودش را نشان مي دهد.

* عرصه‌هايي که من در اين چند ساله در آنها فعاليت داشته ام عرصه هاي مرتبتي با هم هستند. حتي مديريتي که در پرديس چارسو داشتم وابستگي نزديک با سينما و هنر دارد. ممکن است پرداختن به برخي از اين عرصه ها مقداري من را از راهم منحرف کرده باشد. تنوع طلبي من در يک بستر ثابتي است.

* من جوان‌ترين مدير سينمايي بودم و در يک مقطع دو سال يک پرديس سينمايي ناشناخته در مکاني نه چندان مطلوب را جزو سه پرديس مطرح تهران کردم و تنها مديري بودم که در برخي از روزها با لباس غيررسمي هم سر کار مي‌رفتم.

*من و همسرم چند پيشنهاد بازي مشترک در سينما داشتيم که قبولشان نکرديم. زيرا آمادگي بازي در شرايط فعلي در سينما را ندارم.

* مسابقه «5 ستاره» مسابقه جذابي بود و اين مسابقه درباره روانشناسي شرکت کنندگان است و بايد از سوي مجري روانشناسي فکري شوند. اين چالش از جايي شروع مي‌شود که شرکت کننده پايش را روي استيج صحنه مي گذارد. جايي که بايد بتواند تحت فشار و استرس تصميم، پاسخ و انتخاب درست را انجام بدهد. در قسمت‌هايي که مجري مسابقه بودم با کلي چالش جذاب روبه‌رو شدم و هيچ دو قسمت مسابقه شبيه هم نبود.

* در اين دو سه ساله اخير خيلي پيشنهادات سينمايي را رد کردم و در سال‌هاي قبل بيشتر درگير تئاتر بودم. من هيچ وقت اهل موازيکاري و حضور در چند پروژه همزمان نيستم.

*در اين مملکت سوپراستار شدن کاري ندارد. شما مي توانيد دمپايي بپوشيد و سوپراستار بشويد. يادم مي‌آيد دوستي در تيزرهاي تبليغاتي لاستيک ماشين بازي مي کرد. از هر بازيگري که حرفه اي کار مي‌کرد در تلويزيون معروف‌تر بود! و يا دوست عزيزي که تبليغ بستني پاک مي‌کرد، در يک زمان به اوج محبوبيت و ستاره شدن رسيد.