نصف جهان: فاطمه معتمدآريا از آن جنس بازيگراني است که به بازي‌هاي اغراق‌شده، علاقه بيشتري دارد. کارنامه او نشان مي‌دهد که در بازيگري اش، اغراق‌هاي خاص خود را دارد و بيانگري که بيشتر از تئاتر مي‌آيد تا سينما. دقيقاً به‌واسطه همين سبک پرطمطراق کارش هم هست که هميشه از طرف سينماي بدنه و تماشاگران مورد استقبال قرار گرفته و مطرح بوده است. معتمدآريا در سال‌هاي اخير مجدداً به سينماي ايران بازگشته و کارش را با انرژي از سر گرفته است. سايت «سلام سينما» به بهانه تولد او نگاهي انداخته‌ به پنج لحظه برگزيده در ميان همه سال‌هاي فعاليت سينمايي اش.

1-«مسافران»

فاطمه معتمدآريا در اين فيلم در نقش همسر مجيد مظفري، يکي از نقش‌هاي مکمل فيلم، ظاهر مي‌شود. سکانس دونفري زن و شوهري‌ که در آن پيامد مشکلاتي که زوج‌هاي مختلف در فيلم دارند، مي‌فهميم که اين زوج جوان هم دچار مشکل ناباروري از سوي زن هستند و نمي‌توانند بچه دار شوند. اين سکانس که در ميان همه همهمه و شلوغي مجلس عزاداري در خلوت، سکوت و تنهايي جريان دارد، با تأکيدگذاري‌ها و مکث‌های معتمدآريا و مجيد مظفري و البته ميزانسن‌هاي ديدني بهرام بيضايي، بسيار ديدني و ماندگار شده است. بازي در سکوت‌هاي فاطمه معتمدآريا در اين سکانس به‌يادماندني و فوق‌العاده است.

2-«همسر»

يک جور فيلم کمدي رومانتيک بومي شده ساخته مهدي فخيم زاده و اقتباسي از «دنده آدم» جرج کيوکر است که داستان مرد و زني را روايت مي‌کند که به‌واسطه نزاع و درگيري که در کار باهم پيدا مي‌کنند، اين ميزانسن درگيري را به خانه خود هم مي‌آورند. «همسر» داستان مردي است که همسرش در محل کار ارتقاي شغلي مي‌گيرد و رئيس او مي‌شود درحالي که در خانه اين مرد است که رئيس است. همه صحنه‌هاي کميک و بامزه معتمدآريا در فيلم و مخصوصاً جاهايي که رفتاري طعنه‌آميز با شوهرش دارد و در خانه يا محل کار به او محبت و مهرباني مي‌کند، ويژه‌اند. در عين اينکه اين بهترين بازي کمدي فاطمه معتمدآريا هم هست. بهترين لحظه انتخابي «همسر» جايي است که اين زوج براي اولين بار مي‌فهمند که زن رئيس مرد شده است. واکنش‌ها و نگاه‌هاي معتمدآريا در اين صحنه ديدني است.

3-«ناصرالدين شاه آکتور سينما»

فاطمه معتمدآريا در اين فيلم حضور کوتاهي دارد اما به‌واسطه اينکه نقش يکي از مهمترين زنان تاريخ سينماي ايران يعني «گلنار» در فيلم «دختر لر» با بازي روح انگيز سامي‌نژاد را بازي مي‌کند، اهميت ويژه‌اي مي‌يابد. آن جعفر گفتن‌هاي معروف گلنار را به‌ياد بياوريد که معتمدآريا به خوبي آنها را با لحن خود گلنار،‌ بازسازي مي‌کند. بهترين لحظه معتمدآريا در اينجا جايي است که از داخل شهرفرنگ بيرون مي‌آيد و پا به دربار ناصري مي‌گذارد و البته آن دنبال بازي معروف با جناب پادشاه در کاخ سلطنتي!

4-«يک بوس کوچولو»

هرچند که انتخاب اين فيلم براي شماره 4 اين ليست عجيب به‌نظر مي‌رسد اما مهم مي‌نمايد. فيلم نگاهي انتقادي مي‌اندازد به زندگي و اصلاً چگونگي زيست روشنفکران قديمي ايراني و مشخصاً در اين فيلم، ابراهيم گلستان. فاطمه معتمدآريا نقش دختر گلستان را در فيلم بازي مي‌کند و به عبارتي «ليلي گلستان» را بر پرده سينما به تصوير درمي‌آورد. هرچند که صحنه‌اي کوتاه بيشتر ندارد اما بسيار درخشان در آن ظاهر مي‌شود. صحنه نزاع و پشت بندش درد دل پدر و دختري که نشان از نارضايتي دختر از کودکي اش و تأثيرات زيست پدرش در کودکي او دارد و حالا در اين لحظه وقت بروز همه اين شکايات رسيده است. صحنه مکالمه، درددل و به‌رخ کشيدن زخم‌هاي گذشته به‌روي پدر يکي از ماندگارترين لحظات کل کارنامه کاري معتمدآريا است.

5-«روسري آبي»

فاطمه معتمدآريا در نقش «نوبر کرداني». کارگر تنگدستي که در جنوب زندگي مي‌کند و وضعيت زيستي بدي دارد و در عين حال سرپرست خانواده‌اي است که مادرش اعتياد شديد دارد و باقي اعضاي خانواده، بچه‌اند و مشکلات زيادي دارند. نوبر در کارخانه رب‌سازي کار مي‌کند و به مرور رئيس کارخانه با بازي عزت ا... انتظامي عاشق او مي‌شود و عاشقانه‌اي دلپذير شکل مي‌گيرد. لحظه برگزيده فيلم و فاطمه معتمدآريا جايي است که آقاي رئيس براي اولين بار به او ابراز عشق مي‌کند و در مقابل نگاه محجوبانه معتمدآريا... نجيبانه، مأخوذ به حيا و شرمگينانه... که بدل به مهمترين لحظه بازي او در نقش دختري سختي کشيده، مقاوم و زحمتکش مي‌شود. اين نگاه زيرچشمي معتمدآريا تماشايي ا‌ست و بعيد است تماشاگري بعد از ديدن «روسري آبي» آن‌را از خاطرش ببرد.