روز نکوداشت زایندهرود هم گذشت...
نصف جهان: قصه های قدیمی بسیار هستند و راویان شکر شکن شیرین گفتار، زیاد درباره گذشته حکایت کرده اند.
از آنجا که ما ایرانیان همیشه به پند و نصیحت دوگوش خود را یکی از جهت در و دیگری دروازه، بازگذاشته ایم، عادت به شنیدن را پسندیده از عمل کردن به آن می دانیم.
آورده اند که روزی روزگاری، شهری تاریخی به زینت گذشتگان آراسته و فخر مردمان و بساط شادی آنها در میدان اصلی،پهن بود.
به رسم گردش ایام، رسید نوبت مردمانی از جنس زمانه دیگر و حال آنها به تدبر و مدیریت خویش، بساط تاریخ را به خیال اینکه آن را مرمت می کنند، برچیدند ورودخانه جاری آن را در پی مدیریت عادل وحکیمانه خود، خشکاندند و امروز... حرف زدن درباره امروز شهر اصفهان، بیشتر شبیه به یک خاطره است، تلخ.
هجدهم مهر از سوی تعدادی از سازمانهای مردمنهاد محیط زیست، «روز نکوداشت زایندهرود» نامگذاری شده است. این رودخانه بزرگ و دائمی به طول ۴٠٠ کیلومتر، مهمترین رود فلات مرکزی کشور، تاریخی به بلندای سرزمین ایران دارد. حیات و مماتش، گستره عظیمی از زندگی شهروندان این کهنزادبوم را در سطحی فراگیر و ملی متأثر میکند و دو استان اصفهان و چهارمحالوبختیاری را بهعنوان حوضه آبریز این رود، بیش از هر مکان دیگری مورد تأثیر و دگرگونیهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و چه بسا روانشناسانه قرار می دهد.
اصفهانی ها از تکرارخسته شده اند وباید حق داد که اگر خواننده ای در برخورد ابتدایی با این مطلب، از آن به عنوان تکراری ویا بعضاً بی مورد یاد کند زیرا در این سال ها به قدر شاهنامه فردوسی از مرگ زاینده رود گفته ایم و گفته اند که دیگر همگان را خسته کرده و مردم این شهر در انتظار یک عمل از طرف مسئولان خود هستند.
هجدهم مهر نیز به مانند دیگر ایام سال گذشت ولی باز خبری از زاینده رود نشد. به رسم دیرینه در این روز، همه، همه کار کردند؛ عده ای بیانیه دادند، عده ای سخنرانی کردند و عده ای نیز توافق امضا کردند.
یکی از مشکلات در حوضه آبریز زاینده رود برداشت بی رویه، غیر قانونی و در عین حال با مجوز در بالادست این رودخانه بود که استانداری اصفهان اخیراً با انعقاد تفاهمنامه ای نحوه نظارت و کنترل بر توزیع آب کشاورزی در حوضه آبریز زاینده رود توسط استانداران اصفهان و چهارمحال و بختیاری از طریق تشکل های صنفی کشاورزی را مشخص کرد و امضا گردید.
اما آیا چنین اقداماتی مانند طومار شیخ بهایی ارزش چندانی دارد؟ آیا بازدارنده است برای عده ای که زیاده خواه شده اند و منفعت شخصی را منفعت مردم تلقی می کنند؟
«زاینده رود را زنده، زاینده رود را همیشه، زاینده رود را کامل می خواهیم، از سرچشمه تا گاوخونی»؛ این شعار همایشی به همین مضمون در روز نکوداشت زاینده رود بود که برگزار شد.
شبکه های اجتماعی نیز در این روز بی بهره از پیام های تند و تیز فعالان محیط زیست و مردم نبود. در یکی از این پیام ها، پای «تایتانیک» نیز به اصفهان باز شد. محمد درویش فعال محیط زیستی نوشت: «چه باید کرد؟آیا باز باید مثل مسافران تایتانیک عمل کرده و تا لحظه آخر در خلسه قدرت فناورانه خالق آن پیکره فولادی عظیم بر این پندار بمانیم که چند قطعه یخ هرگز نخواهد توانست ما را غرق کند و به زندگی شخصی خود بدون توجه به نیاز به تغییر رفتار فوری ادامه بدهیم؟ آیا همچنان باید مشکل پیش آمده در ارومیه یا خوزستان یا بختگان یا اصفهان یا جازموریان یا زاگرس و یا هر نقطه دیگر را صرفاً مشکل خاص آن مردم برشمرده و به قول معروف کلاه خودمان را بگیریم تا باد نبرد؟!»
این روزها همشهریان اصفهانی ازکنار سی و سه پل یا پل خواجو که گذر می کنند دیگر صدای آواز اصفهان را نمی شنوند. حتی اگر امروز استاد تاج نیز دلش می خواست غزلی در زیر پل بخواند، خاک مرده زاینده رود نمی گذاشت زیرا نفس را از هر انسان زنده ای می گیرد.
گرانی، تورم،آلودگی هوا، شلوغی، ترافیک، قطع شدن آب، تخریب بناهای تاریخی، بیکاری و هزاران مورد دیگر که می توان به شکل طومار آن را نوشت، وجود دارد اما باعث افسردگی مردم این شهر بیشتر رودخانه خشکیده ای است که قبل تر، روزها از خستگی فارغ از همه جا کنار زنده رود آن می نشستند و به زلالی آب خیره می شدند.
افسردگی مردم اصفهان به عدم تناسب شهری مربوط نمیشود، با ساختن میدانهای زیبا، آبنماهای شیک، مدرن و جذاب و در عین حال استفاده از داشتههای معماری اصفهان این امر قابل اصلاح و کاهش پذیر نیست زیرا مردم اصفهان حق سالیان سال خود را طلب می کنند وآن فقط، رودخانه زاینده رود است.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰