استاد دانشگاه مؤسسه شرق‌شناسي شيکاگو پاسخ مي دهد
کد خبر: ۱۴۹۶۳۸
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۸ - ۱۸:۰۳

نصف جهان: 1783 لوح باروي هخامنشي پس از 84 سال از کشف آنها در تخت جمشيد و انتقال به خارج از کشور بالاخره به ايران بازگشت و هنوز بيش از 17 هزار لوح ديگر در شيکاگو باقي مانده و قرار است طي سه محموله در فواصل زماني نامعلوم به ايران بازگردند. طي هشت دهه‌اي که الواح هخامنشي  براي مطالعه در مؤسسه شرق‌شناسي دانشگاه شيکاگو نگهداري مي‌شدند، استادان اين مرکز مطالعات گسترده‌اي روي آنها و آنچه از نهان اين دست‌نوشته‌ها براي جهان معاصر به يادگار باقي مانده، انجام دادند. شايد بتوان از «متيو استولپر»، استاد دانشگاه مؤسسه شرق‌شناسي شيکاگو به عنوان يکي از متبحرترين استادان اين مؤسسه ياد کرد که مطالعات گسترده‌اي روي اين آثار تاريخي هخامنشي انجام داده است. متيو استولپر با خبرگزاري «ايلنا» گفتگو کرده و آنچه تا کنون از اين الواح استخراج کرده را با اين خبرگزاري در ميان گذاشته است.

■ مطالعه روي اين الواح اطلاعاتي درباره دوران اوج پادشاهي هخامنشيان را در اختيار ما مي‌گذارد. اين الواح يکي از مهمترين منابع اطلاعاتي ما از امپراتوري هخامنشي است. از آنجا که گستره پادشاهي هخامنشي از هند تا مصر را دربرمي‌گرفت، از اين رو با زبان‌هاي مختلف در پادشاهي هخامنشيان روبه‌رو هستيم و اين تنوع زبان‌ها را مي‌توان در الواح به وضوح شاهد بود.

■ اطلاعاتي که از بررسي الواح هخامنشي به دست آورديم دانسته‌هاي جديدي درباره مردم ايران باستان است. حتي اسامي غذاها و محصولات کشاورزي نيز روي الواح ذکر شده چنانکه اسامي بيش از 400 نوع ميوه در اين الواح ذکر شده. باز تصور ما آن است که اين 400 نوع ميوه فقط در آن منطقه‌اي که اين الواح پيدا شده وجود داشته اما هنوز نياز است تا تحقيقات بيشتري در اين خصوص انجام شود.

■ برخي اوقات ما چيزهاي خارق‌العاده‌اي را براي اولين بار پيدا مي‌کنيم که برايمان بسيار جذاب است. به طور مثال با تحقيق روي يکي از لوح‌ها که به خط پارسي باستان نوشته شده بود به دستور و ساختار زبان پارسي کهن پي برديم. اين درحالي است که در گذشته تصورمان آن بود که اين نوشتار به زبان ديگري است.

■  براي آنکه درک بهتري از زبان نوشتار و زبان گفتار در ايران باستان به دست بياوريد، مثالي برايتان مي‌زنم. به اروپاي دوران قرون وسطا فکر کنيد. زماني که مردم به گونه‌هايي از زبان فرانسوي، انگليسي و آلماني صحبت مي‌کردند ولي همه به زبان لاتين مي‌نوشتند. اين همان اتفاقي است که در ايران باستان مي‌افتاد.

■ همه چيز از کم‌ارزش‌ترين و بي‌نام‌ترين کارگران که در زمين‌ها کار مي‌کردند با حقوق‌هاي بسيار اندک گرفته تا کارمندان، نهادهاي رسمي، ساختمان‌سازها، اعضاي خانواده اشرافي و حتي خدايان که در سيستم هخامنشيان وجود داشتند در اين الواح به آنها اشاره شده است.

■ تصور کنيد يک شرکت بزرگ در اختيار داريد و ليستي از حقوق همه کارکنان اين شرکت در اختيار شماست. اين چيزي است که در الواح هخامنشي شاهد هستيم. تمام حقوق کارگران، از پرداخت‌ها گرفته تا روند آن، ميزان چهارپايان و گزارش‌هاي سالانه و ماهانه امور اداري و حقوقي و... همه چيز که به موضوعات اقتصادي و روند اجتماعي آن دوران مربوط باشد در اين الواح به آن اشاره شده. بنابراين مي‌دانيد چه کسي در آن دوران چه کاري انجام مي‌داد و در ازاي انجام آن کار چه چيزي دريافت مي‌کرد. هرچند ممکن است تمامي اين اطلاعات از يک زاويه در اختيار ما قرار داده شده باشد اما همگي به شرايط پيچيده‌اي که در جامعه ايران باستان وجود داشت، اشاره دارد.

■ الواحي که اکنون به ايران فرستاده شده‌اند به زبان ايلامي هستند و توسط افرادي نوشته شده‌اند که به زبان‌هاي ايراني صحبت مي‌کردند که در ميان آنها ايلامي، آرامي، فارسي باستان و ميخي به چشم مي‌خورد. حتي کتيبه‌هاي مهمي به دست آورده‌ايم که به زبان هيروگليف هستند. بنابراين آنچه در پرسپوليس شاهد هستيم بخش‌هايي از تمام زبان‌هايي است که در دوره امپراتوري هخامنشينان در بخش‌هاي مختلف ايران صحبت مي‌شد.

■ چيزهايي که ما از الواح هخامنشي مي‌آموزيم درباره باورها و اعتقادات نيست بلکه درباره اين مهم است که چگونه سيستم مذهبي و خدايان در دوره هخامنشيان اداره و پوشش داده مي‌شد. راه‌هاي دسترسي و غذاهايي که در دوره هخامنشيان مورد استفاده قرار مي‌گرفت در اين لوح‌ها آمده است و البته به اسامي خدايان نيز اشاره شده است. علاوه بر خدايان زيادي که در ايران باستان وجود داشت با خدايان هندو-ايراني نيز روبه‌رو هستيم. همچنين نام‌هايي از خدايان ايلامي در اين الواح آمده است.

■ ما تاکنون دو مجموعه از اين الواح را پيدا کرده‌ايم که بخشي از آن در خزانه و بخش ديگر در ديواره بارو به دست آمده‌ است. معتقد هستم الواحي که دربردارنده اطلاعاتي متفاوت هستند در جاي ديگري نگهداري مي‌شدند اما ما هنوز موفق نشده‌ايم آنها را به دست آوريم.

■ تخت‌جمشيد تنها جايي نيست که سنت ساخت الواح در آن رايج بود. اين سنت در هفت‌تپه خوزستان نيز انجام مي‌شد و الواح متعددي در آن منطقه به دست آمده است. کوچک بودن اندازه اين لوح‌ها هم از آن جهت است که ساخت اين الواح توسط استادکاران انجام مي‌شد و معمولاً آنها گل را به دور انگشت خود مي‌پيچيدند و روي آن مي‌نوشتند. اين سنت تا زمان هخامنشيان ادامه يافت.

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار