مدیران جوان یک اقامتگاه سنتی از میهمانانشان به روش خودمانی پذیرایی میکنند
«هیچ کجا خانه خود آدم نمیشود» اینجا مصداق ندارد. با اینکه اینجا یک اقامتگاه است ولی سعی نشده شبیه هتلها و اقامتگاههای دیگر باشد. «علی محسنی» و همسرش «نسترن سعادتی» تمام تلاششان را کردهاند تا کسی که پایش را به این خانه میگذارد، صفا و صمیمیت را احساس کند. اصلاً برای همین اسم خانه 350 سالهشان را گذاشتهاند: «صفا». خانه صفا یک اقامتگاه بومگردی است که چند سال پیش توسط شهرداری آران و بیدگل تا حدی احیا شد ولی همچنان قابلیت استفاده را نداشت. برای همین علی و نسترن دو سال پیش زندگیشان در تهران را رها کردند و دست به بازسازی و ترمیم خانه زدند و اولین اقامتگاه بومگردی شهر را افتتاح کردند.
حدود 350 تا 400 سال پیش، مردم بیدگل-که یکی از قصبات حاشیهای کاشان بود- به علتی نامعلوم و شاید زلزله دچار قحطی و تنگدستی شده بودند. بزرگان و ریش سفیدان بیدگلی از خانواده ای که از سادات خوشنام و ثروتمند زواره بودند دعوت کردند تا برای زندگی و کار به این منطقه مهاجرت کنند. خاندان طباطبایی که به پارچهبافی مشغول بودند، به منطقه «درب مختص آباد» میآیند و در زمین وسیعی برای خودشان خانه میسازند. خانهای هفت هزار متری که مدام کوچک میشود و حالا فقط چهار هزار و800 متر از آن باقی مانده. ساخت و ساز خانه از دوره صفویه شروع میشود و در دوران قاجار به پایان میرسد. زلزله معروف دوره زندیه بخشهایی از خانه را تخریب میکند که در دوران قاجار و پهلوی بازسازی و مرمت میشود.
حیاط های مختلف خانه بعدها بین نوادگان خانواده تقسیم شده و حیاط مرکزی که در واقع بیرونی خانه است به خانواده بنی طبا رسید. حاجآقا شهاب بنیطبا که در سن 53 سالگی فوت میکند، خانه هم رنگ و بوی سابقش را از دست میدهد و به مرور تخریب میشود تا اینکه شهرداری آران و بیدگل سال 83، خانه را از خانواده بنیطبا میخرد و تا حد زیادی مرمت میکند. سال 93 هم علی محسنی و نسترن سعادتی این خانه را تحویل گرفتند تا اقامتگاه با صفایشان را افتتاح کنند؛ «خانه صفا»
پایان دود؛ آغاز زندگی
علی ونسترن که به تازگی مرز 30 سالگی را رد کردهاند، سال 92 ازدواج کردهاند. هر دو در تهران شاغل بودند و خانهای نقلی در حوالی میدان هفت تیر داشتند. ولی زندگی بر وفق مراد نبود. پایتخت دود گرفته، نفسشان را میگرفت و ترافیک بخش عمدهای از عمرشان را. علی علت کوچشان را از تهران اینطور توضیح میدهد: «با اینکه همه زندگی و خانواده و خاطراتمان در تهران بود ولی واقعاً خسته شده بودیم از این همه شلوغی و آلودگی آنجا. هر روز چند ساعت از عمرمان را در مسیر و ترافیک محل کار تا خانه هدر میدادیم. حالا استرس کاری و تنشهای روزانه به کنار. من و نسترن عاشق مهمان هستیم و همیشه آرزو داشتیم که یک خانه بزرگ و حیاطدار داشته باشیم و آنجا زندگی کنیم و از مهمانهایمان پذیرایی کنیم. شاید این آرزوی همه باشد که وقت پیری در یک ویلای خوش آب و هوا زندگی کنند و باغداری کنند. ما بعد از گذراندن دوره شش ماهه طبیعت گردی به این نتیجه رسیدیم که چرا تا وقت پیری صبر کنیم؟ چرا همین الان آرزویمان را بر آورده نکنیم؟»
این ماجرا جرقهای میشود در ذهن زوج جوان تا به آرزوی چندین سالهشان جامه عمل بپوشانند. مدام ایدههای خود را مینوشتند و با بهترین استادان حوزه گردشگری مشورت میکنند تا به ایده اکوکمپ میرسند. نسترن میگوید میخواستند اکوکمپ را با یک ایده ایرانی تلفیق کنند: «خیلی در مناطق حاشیه ای گشتیم تا جای مناسب پیدا کنیم. تا اینکه به اینجا رسیدیم.»
باورشان نمیشد آنقدر به آرزویشان نزدیک شدهاند. خانه 350 ساله «بنیطبا» در اختیارشان قرار میگیرد تا یک اقامتگاه بومگردی راه بیاندازند. اما همه چیز به این سادگیها هم نبود. با اینکه خانه در دورهای توسط شهرداری بازسازی شده بود ولی بازهم راه زیادی داشت تا به یک اقامتگاه شیک و مجلسی تبدیل شود. اما این مشکلات باعث نشد زوج خوشبخت ناامید شوند و خیلی زود دست به کار شدند و خانه را بازسازی کردند.
یکم آبان ماه 93 این مجموعه اقامتی با عنوان خانه صفا-اقامتگاه بوم گردی بنی طبا افتتاح شد. هرچند هنوز هم به صورت مداوم در قسمت های دیگر خانه این زوج و شهرداری آران و بیدگل مشغول به احیا و مرمت هستند.
«برای مرمت و آماده کردن این خانه تاریخی دو تا سه برابر آنچه متصور بودیم، هزینه کردیم و در مدتی که از افتتاح این خانه گذشته هنوز سودی برداشت نکردهایم و هر چه به دست آوردیم برای نگهداری این اقامتگاه هزینه کردیم، البته مخارج زندگی دو نفرهمان را تأمین میکنیم. ولی ناراحت نیستیم چون به نظر ما آینده توریسم ایران، حتماً حول کویر می گردد. برای یک اروپایی که تمام عمرش بیابان ندیده، کویر جذابیت دارد. مثل ایرانی هایی که در مرکز ایران زندگی می کنند و شمال برایشان جذاب است.»
زیبایی در سادگی است
علی و نسترن یک اصل مهم را مدام به خود و دیگر کارکنان خانه گوشزد می کنند؛ «افرادی که پا در این خانه می گذارند مهمان ما هستند و نه مسافر.» همین برخورد باعث شده تا سه ماه از اول سال و شش ماه از آخر سال مهمانهایی از سراسر دنیا به دیدارشان بیایند. اهالی خانه صفا فقط در تابستانهای گرم و سوزان بیدگل به استراحت و مرمت خانه میپردازند. خانهای با هفت اتاق بزرگ، رستورانی که در سرداب خانه جای گرفته، کافهای سنتی که ظرفیت پذیرایی از 40 نفر را داراست؛ «اتاقها کاملاً ساده و سنتی تزئین شدهاند و بیش از هر چیز به پاکیزگی آنها توجه میکنیم. اینجا خبری از تخت نیست و لحاف و تشک سنتی به مهمانهایمان میدهیم. برای هر مهمان، مجموعه ای از وسایل خواب در یک چادر شب سنتی پیچیده شده که در روز به عنوان پشتی و شب ها نیز به عنوان رختخواب در اتاق ها استفاده میشود. غذاهایمان هم غذاهای سنتی و اصیل ایرانی مثل دیزی و قرمه سبزی است که در سرداب خانه سرو میشود.»
با وجود اینکه مدت کوتاهی است که «خانه صفا» پذیرای مهمانان است ولی نامش در کتاب راهنمای سفر آلمانیها اضافه شده و توریستها در سایتهای معتبر از خاطرات شیرینشان از اقامت در این خانه مینویسند.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰