انتخابات ریاست جمهوری 29 اردیبهشت سال 96 برگزار می شود اما اصولگرایان هنوز تصمیم خود را نگرفتند که با چه رویکردی می خواهند پا به صحنه رقابت بگذارند. برخی تقویت شانس پیروزی را تنها در حمایت از چهره ای جدید می بینند و در مقابل گروهی نیز با اشاره به اندک زمان باقی مانده تا انتخابات قائل به فرصت دهی دوباره به چهره های تجربه شده هستند. حسن بیادی سخنگوی جبهه ایستادگی در دایره کسانی است که گزینه حمایت از کاندیدای تجربه شده را مطرح می کند و می گوید: در میان شخصیت های اصولگرا که نام آنها مطرح است تنها قالیباف می تواند با روحانی رقابت کند و توانایی رفع مشکلات را دارد.

برخی چهره‌های جبهه ایستادگی اخیرا اعلام کردند "روحانی در انتخابات ریاست جمهوری رقیبی ندارد” اما شما درباره ضرورت نگاه حمایتی به کاندیداتوری قالیباف و پرهیز از طرح چهره های جدید سخن گفتید، بالاخره رویکرد انتخاباتی جبهه ایستادگی به چه سمت و سویی است؟

در جبهه اصولگرایی چه جدید و چه قدیم به خاطر ضعف هایی که داشتند و پاسخگوی ضعف هایشان نبودند کسی نمی تواند الان در مقابل آقای روحانی بایستد. در واقع برای انتخابات ریاست جمهوری آن جمعی که حضور دارند و مطرح هستند تنها کسی که بتواند رقابت کند و توانایی رفع مشکلات را داشته باشد آقای قالیباف است. چون فقط مسئله پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری نیست بلکه نامزد پیروز باید توانایی کار داشته باشد. وقتی کسی سابقه حتی مدیریت جزیی نداشته، یک دفعه صعود هلی کوپتری پیدا کند یعنی به جای آنکه از پایین کوه شروع کند از دامنه یک باره با هلی کوپتر در قله قرار گیرد، چنین فردی هر موقعی مسئول شود حتما ضربات مهلکی می زند.

اما احمدی نژاد هم همینطور بود.

ما آن زمان که در ستاد احمدی نژاد بودیم نمره 12 به او می دادیم.

پس چرا فردی با نمره 12 مطرحش کردید؟برچه اساس پشت چنین کسی قرار گرفتید؟

چون کسان دیگری نبودند.

همین آقای قالیباف سال 84 نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود؟

آقای قالیباف بود ولی آن موقع اگر ظرفیت داشت حتما رأی می آورد اما آخرین نفر شد. پس پیش بینی ما درست بود.

آخرین نفر نبود. در بین هفت نامزد نفر چهارم شد.

بله ولی در دور دوم دو نفر شدند، وقتی آقای هاشمی رأی نمی آورد، پس ما تحلیل مان از جامعه درست بود یعنی آمدن آقای احمدی نژاد را دفاع می کنم ولی باندهای قدرت و ثروتی مرموزانه کنار آقای احمدی نژاد ورود کردند و باعث شدند به این روز بیفتد. به همین علت ما قبل از روز تنفیذ از او جدا شدیم.

چه کسی هلی کوپتری احمدی نژاد را بالا برد؟

آقای احمدی نژاد در سوابقش یک استانداری و یک شهرداری داشت. در شهرداری واقعا موفق بود.

مثلا اجرای طرح دور برگردان در خیابان های تهران که اکثریت قریب به اتفاق آنها بعدها برچیده شدند، آیا اسمش را می توان موفقیت گذاشت؟

اصلا این طور نیست. اولا دوربرگردان طرح من بود ثانیا زمان شهرداری آقای احمدی نژاد کارهایی مثل انتهای بزرگراه نواب، تونل رسالت و پل شهید رجایی انجام و تمام شد که اجرای آنها 8 سال طول کشیده بود.

برگردیم به سوال اول چرا موضوع حمایت از آقای قالیباف را مطرح کردید؟

معتقدم فقط سه نفر با سابقه اجرایی و برنامه می توانند به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری سال 96 مطرح شوند. یکی از آنها آقای رضایی است که لباس مقدس پاسداری را به تن کرد و قانونا نمی تواند در انتخابات حضور پیدا کند. آقای لاریجانی هم چنین ظرفیتی را دارد اما اگر در این دوره بیاید خودزنی کرده است پس تنها می ماند آقای قالیباف.

اما آقای باهنر گفت سبد رأی کاندیداهای تجربه شده مشخص است؟

این طور نیست. به نظر من تحلیل رأی دوستان ما تقریبا در این دو سه دوره گذشته اشتباه درآمده است بنابراین در جمعی که خودشان را مطرح کردند آقای قالیباف از همه آنها مقبول تر است، گرچه همه می دانند من به آقای قالیباف انتقاد دارم.

اصلا آقای قالیباف می خواهد این دوره وارد انتخابات ریاست جمهوری شود یا نه؟

نمی آید اگر کسانی دیگر بیایند.

پس برای همین شرط گذاشته وقتی می آیم که هیچ نامزد اصولگرای دیگری در صحنه انتخابات ریاست جمهوری نباشد؟

او اصلا چنین شرطی نگذاشته است. تحلیلم این است که اگر قالیباف کسی دیگری را در میدان دید، نیاید چون اگر بیاید خودزنی کرده است. من این حرف را در حالی زدم که هیچ ارتباطی هم با او ندارم. اخیرا از دوستانش پرسیدم و آنها نیز گفتند مصاحبه خوبی کردی. من هم نظرم همین است چون اصلاح طلبان روی آقای روحانی متفق القول هستند.

خیلی از اصولگرایان هم روی آقای روحانی متفق القول هستند؟

بله، خیلی از کسانی که طرفدار آقای احمدی نژاد بودند حاضرند به آقای روحانی رأی بدهند.

چرا؟

به خاطر آنکه آقای قالیباف نیاید.

یعنی طرفداران آقای احمدی نژاد، آقای روحانی را بهتر از آقای قالیباف می دانند؟

آنها این طور فکر می کنند. هر کس در انتخابات آزاد است به هر کس دوست دارد رأی بدهد. در دور اول آقای روحانی هم همین اتفاق افتاد. در همان سال 92 یک بخشی از آرای روحانی متعلق به طرفداران آقای احمدی نژاد بود.

آیا همه سلایق اصولگرا حاضرند به آقای قالیباف تضمین بدهند که هیچ نامزدی را وارد صحنه انتخابات نمی کنند؟

تحلیل نمی کنم چنین اتفاقی می افتد. من قبل از انتخابات را می گویم.

به نظر شما قدرت تعارف بردار است که کسی آن را به آقای قالیباف تعارف بزند؟

خیر، یکی از معضلات ما در جامعه که هیچ کس به آن توجه نمی کند و احساس امپراطوری به اکثر مسئولان ما دست داده این است که قدرت القای دانایی می کند. به همین دلیل نقش احزاب در جامعه صفر است. مجموعه هایی که به اسم حزب فعالیت می کنند حزب نیستند باند هستند. شاید هم مثبت باشند. یعنی باندی می آید یک آقایی را طرح می کند پشت او می ایستد. خیلی از کسانی که در این باند حضور دارند متصل به قدرت و ثروت هستند. خب چرا امپراطوری ها به وجود می آید چون گروهی تمامیت خواه می آید بعد همه مناصب را می گیرد، مردم را به حساب نمی آورند. در چنین وضعیتی حزبی شکل نمی گیرد.

به نظر شما اگر آقای قالیباف منتظر بماند آیا اصولگراها به او تعارف می زنند که نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود؟

خیر چون قدرت، القای دانایی می کند.