کارشناس ارشد معماري تشريح کرد
کد خبر: ۱۸۱۷
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۱:۳۱

سازمان زيباسازي کلانشهر اصفهان به تازگي رويکرد جديدي را در نوع و شيوه نورپردازي اين شهر در پيش گرفته است. رويکردي پرفام، پرنور و پر رنگ! اما تا چه اندازه اين رويکرد صحيح و يا غلط است؟ آيا اين انتخاب با مباني نظري و علم و هنر نورپردازي موازنه دارد؟

به گزارش ايسنا، سازمان زيباسازي شهرداري اصفهان با تغير رويکرد نور پردازانه اش چهره و سيماي جديدي به شهر اصفهان داده و تأثيرات بسياري را در منظر شهري به وجود آورده است. استفاده از نورهاي رنگي و متحرک در زير پلها و بزرگراهها، تابش نورهاي فام دار در لا به لاي درختان و استفاده از لامپهايLED براي تشکيل فرم و شکل از جمله اقدامات جديد سازمان زيباسازي شهرداري اصفهان به شمار ميرود.

اما پرسش اينجاست که استفاده اينچنين از نور و تغييرات تا اين حد ناگهاني در نحوه نورپردازي يک شهر چند هزار ساله تا چه ميزان، توجيهي قابل قبول دارد؟ آيا اين نورپردازي و رنگ بازي در فضاي آرام شب در فرهنگ و روح جمعي مردم اصفهان گنجانده ميشود و آيا اين تغيير مسير سازمان زيباسازي شهرداري اصفهان به سر منزل درستي ميرسد؟

اميرمحمد اخوان کارشناس ارشد معماري، روشنتر، پر نورتر، پر رنگتر و پر مجسمهتر شدن شهرها در چند سال گذشته را يک نوع چشم و هم چشمي ميان کلانشهرهاي کشور ميداند و اظهار ميکند: مديران شهري ميخواهند شهرشان با اين روش سرزندهتر و شادابتر جلوه کند اما متأسفانه اين ديدگاه تا حد رسيدن به انحرافات بصري پيش رفته است.

وي ادامه ميدهد: نورپردازي مباني و قوانين دارد و جايي است که علم فيزيک و هنر معماري و شهرسازي به هم نزديک ميشوند. به همين خاطر نورپردازي کاملاً علمي تلقي ميشود و خارج از سليقه و رأي يک شخص است. ميزان نور، شدت نور، رنگ نور، جانمايي و جهت منبع نور و حتي تکنيک توليد نور از مباحثي است که کاملاً از پيش تعريف شده و داراي استاندارد است.

تدوينگر مباني راهبردي نورپردازي کلانشهر مشهد با اشاره به تفاوت معاني نورپردازي و روشنايي ميگويد: روشنايي کاملا فيزيکي و بدون سناريو و تنها به صورت کاربردي با ميزان مورد نياز استفاده ميشود و ثابت و دائمي است. همچنين بدون بحثهاي زيبايي شناسي و در قالب چارچوبهاي نظري گنجانده ميشود؛ مثلاً خيابانها با نورهاي سديم ويا LED روشن ميشوند.

اخوان ميافزايد: در مقابل نورپردازي داراي داستان و سناريو است و در يک پس زمينه تاريک معنا پيدا ميکند. نورپردازي در هم آميختن نورهاي متضاد و ناخوانا بر روي ديوارههاي شرقي و غربي ساختمانها نيست.

يک سياست ماکسيماليستي و شلوغ که همه جاي شهر را روشن کند، همچون سياست پيش روي اصفهان معناي نورپردازي نميدهد.

وي تصريح ميكند: گاهي نورپردازي به صورت منفرد براي يک المان، ساختمان و يا سمبل شهري طراحي ميشود تا آن عنصر را از زمينه جدا کند. سالها ديدهايم که بناهاي تاريخي اصفهان با چه ظرافت و دقت زيباشناسانه اي نورپردازي شدهاند.

عمارت هايي همچون چهلستون، پلهاي تاريخي و حتي ساختمان مرکزي شهرداري در اين گروه قرار دارند. اين تکنيک نياز به يک زمينه تاريک دارد تا معنا پيدا کند.

به گفته اين نورپرداز شهري گاهي نورپردازي مناسبتي و موقتي است که البته با آذين بندي تفاوت دارد و تأثير تعيين کنندهاي در خوانايي و تناسبات بصري شهر دارد؛ در مواقع ديگري نورپردازيهاي اکتشافي همچون ليزرهاي رو به آسمان مطرح ميشوند که به علت خطراتي که با ايجاد تداخل در پرواز هواپيماها دارند مورد انتقاد هستند و گروه آخر نورپردازي عوارض و احجام طبيعي همچون کوه صفه اصفهان و يا رديف درختان است.

اخوان ادامه ميدهد: نابساماني، ناهماهنگي، تفسير به رأي و برخورد سليقهاي در مباحث نورپردازي جايي ندارد. مسائل و مشکلاتي که دامن گير اصفهان شده ناشي از همين مشکلات است. تعديلهاي نوري، آلودگيهاي بصري، حضور نابهجاي منابع نوري و تداخلات نوراني موجب بر هم زدن تمرکز و آرامش وسايل نقليه و حتي عابرين ميشود که اين موضوع ميتواند خطر آفرين باشد.

به اعتقاد وي لازم است هرچه سريعتر مباني نورپردازي ابنيه به دقت تدوين و به همه ادارات و مراکز ذيربط ابلاغ شود تا بيشتر از اين شاهد فجايع نورپردازي در اصفهان نباشيم، فجايع بسياري در شهر اصفهان به وقوع پيوسته است و همه ساختمانها با شدت بسيار زياد و جنس نور نامناسب و روشهاي غير علمي به صورت خودخواهانه روشن ميشوند.

اين شهرساز ميگويد: نورپردازي مجموعه فرهنگي هنري استاد فرشچيان يک فاجعه تمام عيار نورپردازي است که با رجوع به ديدگاههاي معمار پروژه و شناختي که از ايشان و کانسپت هاي ذهني ايشان دارم، اين مديا لايتها (نورهاي رسانهاي) و رنگها بسيار شديد و ناهماهنگ هستند و هيچ تناسبي با اين اثر ندارند. بيتفاوتي به سبک زمينه باعث شده در يک سازه بتني و فرهيخته نورپردازي ديسکوها را ببينيم.

اخوان ادامه ميدهد: از ديگر فجايع نورپردازي در اصفهان ميتوان خيابان آبشار دوم و سوم را نام برد که بر روي بدنههاي شرقي و غربي ساختمانها رنگ پردازيهاي بسيار تند جذابيت بي جا و خطرناکي را براي رانندهها بر روي پل غدير ايجاد ميکند که بسيار خطرآفرين است. گرچه ساختمانهاي اين محدوده به علت اختلافات ارتفاع منظر زشتي دارند و در شب ديده نميشدند اما به لطف اين نورپردازي، شب هم از نظر دور نميمانند.

وي ميگويد: استفاده از اين سبک نورپردازي تأثيرات رواني و اجتماعي در شهروندان خواهد گذاشت و موجب احساسات هيجاني در آنها خواهد شد، تأثيراتي که در رفتارهاي اجتماعي ظاهر خواهند شد. هر بيننده با يک ضريب هوشي متوسط و يا هرکسي كه اندکي دغدغه زيباشناسي داشته باشد به سرعت در مقابل اين نورپردازي موضع خواهد گرفت.

اين معمار منظر ادامه ميدهد: فاجعه ديگر نورپردازي اصفهان در خيابان فيض اتفاق افتاده است. محور مبتني بر محور تاريخي اصفهان پيش از صفوي به سمت شيراز، محوري که به سمت تخت فولاد ميرود و از سمت ديگر به پل خواجو ميرسد حالا با پايههاي فلزي قرار داده شده زير درختها ميان دو نور سرد و گرم با کانسپت مستقيم خون شهدا، نور قرمز ترسناک و وهم آوري را در خود دارد كه شأن رفيع تخت فولاد را پايين آورده است.

اخوان ميگويد: بارها براي سازمان زيباسازي شهرداري نامه نوشتهايم اما هربار فقط ملاحظه و بايگاني شده است. باعث تأسف است که بدون هيچگونه مشورت و سئوال از معماران و شهرسازان به صورت سليقهاي عمل ميشود و وظيفه نورپردازي شهر به توليد کننده واگذار ميشود.

وي ادامه ميدهد: اصفهان زير چکمههاي عدهاي از مديران شهري نفسهاي آخر را ميکشد. حرف و تأسف بسيار است اما متأسفانه گوش شنوايي وجود ندارد و مديران تحت تأثير ساز و کارهاي سياسي و يا رقابتهاي شهري هستند و حتي گاهي توافقات اقتصادي و شراکت موجب اين اتفاقات ميشود.

اين طراح نورپردازي شهري ميافزايد: اصفهان داراي دو دوره کلي نورپردازي است. دوره اول که در سالهاي 78 و 79 شکل گرفت و بناهاي اصفهان به صورت تکي و الماني نورپردازي شدند. در اين دوره هوشمندانه همه بناها با نوري واقع گرا و گاهي متناسب با متريال مدرن سفيد و متناسب با آجر و خشت، زرد رنگ نورپردازي شدهاند.

اخوان ادامه ميدهد: مثلاً مجموعه نقش جهان با يک نور واقع گراي سفيد روشن شده است و ترکيب اين نور با نور زرد حس چشم نوازي را ايجاد کرده است و يا ميدان عتيق با نورپردازي ساده و شکيل، شکلي در خور ايجاد کرده است درحالي که ممکن بود هر دهانه را همچون خيابان آبشار به رنگي متفاوت در آورد.

وي ميگويد: معاري فاخر نيازي به رنگ آميزي ندارد و رنگ هويت ايجاد نميکند. وقتي خود بنا چنين ارزشي دارد نياز به نورپردازي در حد يک روشنايي ساده در زمينه تاريک است تا اين تاريکي همچون سکوت موسيقي بنا را متمايز و تقويت کند. صداقت در نحوه برخورد با نورپردازي که امروز فراموش شده است رويکرد دوم و جديدي را ميسازد.

اين شهرساز معتقد است: دوره جديد نورپردازي متأسفانه دوره قبلي را لگدکوب کرده است و موجب شده نورپردازيهاي هوشمندانه دوره قبل در اين شلوغي گم شوند. سئوال اينجاست که اين ايدهها از کجا و از کدامين ذهنها به وجود ميآيد؟

اخوان ميگويد: به تازگي ويدئو پرژکتورهايي در سطح شهر نصب ميشود که با تصوير يک شيء نوراني و متحرک بر روي ديوار خودنمايي ميکند. اينچنين استفادههايي در دنياي حرفهاي سالهاست که رد شده است و ديگر در هيچ شهر مطرحي ديده نميشود و يا مثلاً نوروز امسال شمايل پدر و پسر ساخته شده با نور LED که پشت به شهر کردهاند و به سمت زاينده رود نشسته بودند باعث اندوه از فقر زيبايي شناسي ميشد.

وي تصريح ميكند: نورپردازي امروز اصفهان در واقع رنگ پردازي است و تعدد آراء، شهر را به هم ريخته است و باعث تأسف است که برخي از همکاران شهرساز اصفهاني که سالها شهرشان را تاريک ديدهاند با ديدن اين نورپردازيهاي فاجعه آميز پيش از هر تعقل به وجد ميآيند و با اين حال بعد از گذشت چند روز و همزمان با خاموش شدن يکي در ميان LED هاي به کار رفته سکوت ميکنند!

اخوان خاطرنشان ميکند: در يک فرآيند درست ابتدا بايد به کمک روشها و متدلوژيهاي علمي به آسيب شناسي پرداخت و من نگرانم فاجعه خيابان آبشار به زودي، مثلاً در خيابان چهارباغ هم تکرار شود.



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار