پ
یادداشتی بر فیلم افسر و جاسوس؛
کد خبر: ۱۸۲۱۱۴
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۹ - ۱۳:۳۶

نصف جهان: فیلم افسر و جاسوس یا J`accuse فیلمی در ژانر-تاریخی است که رومن پلانسکی، کارگردان و فیلمنامه نویس 87 ساله فرانسوی-لهستانی آن را کارگردانی کرده است. فیلمنامه ی این فیلم را پلانسکی به همراه رابرت هریس نوشته و پاولو ادلمن فیلمبرداری آن را بر عهده داشته است.

رومن پلانسکی فیلمسازی است که شاهکار هایی همچون پیانیست، مرگ و دوشیزه، دیوانه وار، مستأجر و محله چینی ها را در کارنامه خود دارد.

فیلم افسر و جاسوس مطمئنا یکی از شاهکار های رومن پلانسکی است که توانسته آن را در 87 سالگی بیافریند. فیلم درباره ی ماجرای دریفوس و در فرانسه است که باعث اتفاقات مهمی در آن زمان شد. فیلم را از هر نظر که بررسی کنیم فیلم کاملی است و فیلمنامه آن از طریق روایت زنجیره ای از رویدادهای علی و معلولی و ایجاد طرح و توطئه پیش می رود.مخاطب حضور دوربین را کاملا فراموش کرده خود را در دل داستان پیدا می کند.

فیلم اقتباسی از یک رویداد تاریخی در پاریس است. رویدادی که امیل زولا نویسنده و روزنامه نگار فرانسوی که در تاریخ ادبیات فرانسه فرد بسیار موثری است، نقش بسزایی در آن داشته. با این همه پلانسکی کل رویداد را از نقطه نظر خود دیده و آن را به تصویر کشیده. به همین خاطر نه خیلی به جوان یهودی و ماجرای زندگی او پرداخته و نه به تبعید شدن او به جزیره ی شیطان. او حتی به امیل زولا که نقش بسیار مهمی در تغییرافکار ضد یهود مردم فرانسه در آن زمان داشته است، نپرداخته. برای او تنها نشان دادن چند موقعیت از امیل زولا همچون آشنایی او با ژرژ پیکار، موافقتش برای طرح مشکل در روزنامه اش، حضورش در دادگاه و محکومیت یک ساله اش به زندان و همچنین سوزاندن روزنامه های او توسط مردم، کافی بوده است. فقط چند صحنه به شکل تیتروار. مسئله ای که برای پلانسکی مهم است مسئله ی عدالت خواهی توسط ژرژ پیکار است و اتفاقاتی که برای او در این مسیر رخ می دهد.

شخصیت پردازی ها به شدت درست و دقیق است.دوربین لحظه ای از پیکار جدا نمی شود. مخاطب تا انتهای داستان همراه اوست. بطوری که نگران پیکار شده و دوست ندارد او نیز به همان وضعیتی دچار شود که سرباز یهودی دچار شد. بازی بازیگران کاملا متمرکز است. آنها کسانی هستند که در سینمای جهان حرفی برای گفتن دارند. از ژان دوژاردن گرفته که برنده اسکار در سال 2011 برای فیلم آرتیست و همچنین جوایز بین المللی دیگر شد تا امانوئل سنیه که همسر رومن پلانسکی است و در آثاری همچون دیوانه وار، دروازه ابدیت، ونوس در پوست خز و آثار مهم دیگر نقش آفرینی کرده است.

دکوپاژ، نور در فضای باز و در محیط های بسته، فضاسازی ها، جای دوربین و اندازه ی قاب ها. رومن پلانسکی توانسته بر همه ی این ها تسلط صد در صدی داشته و آنها را به درستی کارگردانی کند. فیلم دارای فرم و تکنیکی است که حالا سالهاست تبدیل به سبک پلانسکی شده است. او در نشستی اعلام کرد که این فیلم یکی از شخصی ترین فیلم های اوست و خواسته تا مسائل شخصی و اتهاماتی که به او نسبت داده شده است را با این فیلم به گونه ای بیان کرده باشد. مشخص است اشاره ای دارد به اتهامات جنسی و تجاوزی که به او نسبت داده شده است.

با این همه نمی توان مطمئن بود که این فیلم می تواند از 100، نمره ی 100 را بگیرد. فیلمنامه افسر و جاسوس با تمام نکات برجسته اش دارای ضعف نیز هست. ضعف هایی که اگر نبود مطمئنا فیلم نمره 100 را از آن خود می کرد.

مسئله ای که باید به آن اشاره کرد وجود زنی بنام پولین مونیه است که نقش آن را امانوئل سنیه بازی می کند. باید پرسید کارکرد این زن در روند داستان چیست؟ و چقدر بودن او در کنار ژرژ پیکار می تواند مفید و یا مضر باشد؟ آیابرای او دردسری درست می کند و یا او را از دردسر نجات می دهد؟ آن دو قبل از ازدواج پولین با یکی از مسئولین حکومت، عاشق یکدیگر بودند. اما پیکار هیچوقت از پولین خواستگاری نکرد. حالا با اینکه او یک زن متأهل است باز این رابطه عاشقانه حفظ شده است. با اتفاقاتی که برای پیکار می افتد و افشا شدن رابطه ی او با همسر یکی از مسئولین حکومتی، قاعدتا باید از جایی به بعد برای او دردسرساز شود . اما فیلم به راحتی از این مسئله می گذرد. وجود یک فرد یا یک گره باید در کلیت داستان تأثیر داشته باشد حال چه به نفع قهرمان باشد چه به ضرر او، مهم نیست. اما وجود پولین نتوانسته چنین تأثیری را بگذارد و یا در این تأثیر ناتوان عمل کرده است.

مسئله ی دیگر قسمت پایانی فیلم است که نتوانسته درست عمل کند و یک پرش در فیلم ایجاد کرده است. رویداد مهمی اتفاق می افتد و مخاطب در تمام مدتی که مجموع این طرح و توطئه ها را دنبال می کند هیچگونه پرشی را احساس نمی کند. اما  بعد از تمام شدن ماجرا ناگهان مخاطب می بیند که پیکار وزیر شده است. این یعنی یک زمان طولانی گذشته و یک سری اتفاقات مهم حکومتی روی داده و حالا او وزیر است و دقیقا در موضعی قرار دارد که حکومت قبلی قرار داشته. موضعی که زمانی خودِ پیکار در برابرش قد علم کرد و به عدالت خواهی ایستاد. مطمئنا این پایان بندی  یک پایان بندی مناسب برای یک شاهکار دیگر از رومن پلانسکی نیست. اینکه چرا چنین پایانی برای فیلم انتخاب شده را باید از خود پلانسکی بزرگ پرسید. با این همه فیلم یک فیلم قابل تقدیر است و در ذهن مخاطب باقی می ماند./سهیلا بلوردی

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰