سرقت های پدرزن، مادر زن و داماد از زنان
کد خبر: ۱۸۹۷۰
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰

پدر زن، مادر زن و داماد که از زنان سرقت می کردند، جزئیات سرقت هایشان را در گفتگو با میزان تشریح کردند.

سه عضو باند زورگیری از زنان که که زنان را به عنوان مسافر سوار خودرو کرده و از آنها طلا و جواهرشان را سرقت می کردند، در طرح پلیس آگاهی تهران شناسایی و دستگیر شدند.

زن جوان در اعترافاتش مدعی شد به همراه همسر و دامادش دست به این سرقت ها می زد. در ادامه گفتگو با سه عضو این باند را می خوانید:

خودت را معرفی کن؟

لیلا 37 ساله هستم.

سابقه کیفری داری؟

خیر.

به چه جرمی دستگیر شدی؟

سرقت و زورگیری از زنان.

چگونه سرقت می کردی؟

من به همراه همسر و دامادم سوار خودروی پراید می شدیم و زنان میانسال را به عنوان مسافر سوار می کردیم. بعد دامادم زن ها را با چاقو تهدید می کرد و من طلاهای آنها را قیچی می کردم.

چرا تصمیم به این کار گرفتی؟

مادر من مریض بود و در بیمارستان بستری شده بود. چندی قبل از همسرم طلاق گرفتم و در این بین با «رسول» دوست برادرم آشنا شده و ازدواج کردم. بیش از هفت میلیون هزینه معالجه مادرم بود که پولی نداشتیم به همین دلیل رسول پیشنهاد داد با همدستی دامادم «رضا» از زنان سالخورده زورگیری کنیم تا هزینه بیمارستان تأمین شود.

چند بار مرتکب سرقت شدی؟

سه بار از زنان میانسال و سالخورد با تهدید چاقو سرقت کردیم.

چقدر از این سرقت ها به دست آوردی؟

پنج میلیون تومان به دست آوردیم که آن را خرج هزینه درمان مادرم کردم ا ما متأسفانه چند ماه بعد مادرم فوت کرد.من فقط در این سرقت ها نقش طعمه برای اعتماد کردن زنان را داشت.

***

همسر این زن که به جرم زورگیری دستگیر شده است مدعی شد پس از ازدواج با لیلا متوجه مشکل مادرزنمش شده و به همین دلیل پیشنهاد سرقت برای تأمین هزینه درمان را داده است.

چرا خانوادگی سرقت می کردید؟

برای اینکه کسی شک نکند و سرقت هایمان برملا نشود تصمیم گرفتیم با داماد ناتنی ام سرقت کنیم.

طعمه هایتان را کجا سوار می کردید؟

ما درسه ماهه آخر سال گذشته سرقت هایمان را انجام دادیم. بیشتر زنان را از مقابل مراکز خرید به ویژه منطقه امامزاده حسن(ع) سوار می کردیم.

چگونه سرقت می کردید که کسی متوجه نشود؟

دامادم که در صندلی عقب بود با چاقو زنان را تهدید می کرد و حین سرقت به دلیل اینکه صدای ضبط را زیاد می کردیم و شیشه های خودرو دودی بود کسی متوجه نمی شد.

طعمه های خود را کجا رها می کردید؟

بعد از هر سرقت چشم هایشان را می بستیم و در بیابان های یافت آباد آنها را از خودرو به بیرون پرت می کردیم تا نتوانند پلاک ماشین را شناسایی کنند.

***

داماد این خانواده که پسری 20 ساله است می گوید وقتی با پیشنهاد سرقت از سوی پدرزن و مادرزنم مواجه شدم نتوانستم به آنها نه بگویم به همین دلیل همراه آنها شدم. بیشتر سرقت هایمان را از ساعت 16 تا 20 انجام می دادیم.


برچسب ها: سرقت ، پلیس ، کیفر ، ازدواج ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار