بانک ورزش: در گردهمایی هفته پیش کانون مربیان فوتبال که طی آن جوایز برترینهای سال این حرفه از منظر اعضای این کانون اهدا شد، عبدا... ویسی و رسول خطیبی دست در دست یکدیگر تا جایی که توانستند از یکدیگر تعریف کردند. در بخشی از تمجیدهای سرمربی ماشینسازان از مردی که فصل پیش استقلال خوزستان را برخلاف ایده تمامی ناظران به عنوان قهرمانی لیگ برتر رساند به این نکته اشاره شد که سپاهان برغم اکتفا به رتبه یازدهم مسابقات فصل گذشته لیگ برتر همواره تیم بزرگی است و همچنین تأکید شد که ویسی چون فصل پیش شایستگیاش را در شرایطی بسیار سخت و برغم کمبود مهرههای نامدار در اهواز به اثبات رساند، لابد حتماً میتواند همان سناریو را در اصفهان هم تکرار کند.
اما این نگاهی بسیار خوشبینانه به موضوعی احتمالاً تیره و حتی نوعی سطحینگری است زیرا قالب و چارچوب و ابزار کار در سپاهان بسیار متفاوت با چیزهایی است که در استقلال خوزستان وجود داشت و دارد و تضمینی در دست نیست که نظرات و روشهای ویسی در فولادشهر هم جواب بدهد.
ویسی دو راه عمده را پیشرو دارد. یکی اینکه با اکثر نیروهای قبلی موجود در سپاهان کار کند و نفرات محبوب و مورد وثوقش را به آنها بیافزاید و دوم اینکه در یک تغییر و تبدیل بزرگ اکثر نفرات را کنار بگذارد و افراد تازهای را جانشین آنها سازد.
وجه مشترک هر دو سیاست این است که زمان زیادی میبرد تا تیم با شرایط جدیدش وفق یابد و به همان سطح از کارآیی برسد که طی سالهای اخیر با هدایت زلاتکو کرانچار و حسین فرکی به عنوان قهرمانی لیگ برتر دست یافته است. با این اوصاف ویسی ابتدا با این خطر مواجه است که «هواداران خو کرده به قهرمانیهای سپاهان» تحمل وی را نیاورند و زیر پای او را دو سه ماهه جارو کنند یا با این خطر عمدهتر روبهرو است که او را سریعاًً برکنار نکنند و تا پایان فصل پای او بمانند و اگر سیاستهای وی تا آن زمان گرهی را نگشوده باشد، باشگاه دلایل کافی و موجه را برای قطع همکاری دایمی و صلحآمیز با وی خواهد داشت.
لابد او شنیده است که کار در باشگاههای متوسطی چون پیکان و حضور در تیمی بیتوقع مانند استقلال خوزستان با اشتغال در سپاهان که هیچ چیز جز قهرمانی از آن پذیرفته نیست، زمین تا آسمان فرق دارد و مربیانی که در باشگاههای کوچک و کم حاشیه به موفقیت رسیدهاند لزوماً گزینه درست و موفقی برای تیمهای بزرگ نیستند و نمونههای زیادی به یاد میآید که حاکی از ناکام ماندن مربیان موفق تیمهای کوچک و متوسط، در زمان انتقالشان به تیمهای بزرگ است و این یک پروسه هشداردهنده طولانی مدت برای مربیانی جوانتر کشور بوده است.
با حضور نیروهای شایقی مثل کرمی، گردانی، پادووانی، رسول نویدکیا، کریمی، رحمان احمدی، گردان، پاپی و همچنین علی احمدی، موسایف، جهان عالیان و منوچهری، میتوان به هر نتیجه روشنی در لیگ رسید اما همانطور که کرانچار در اواخر دوران زمامداریاش کشف و لمس کرد و لوکابوناچیچ نیز آن را در اواخر هر دو مرتبه سرمربیگریاش به چشم دید، سپاهان مجموعهای از افراد است که در نهایت به مربیان خود رحم نمیکند و محرم نویدکیا به عنوان «بزرگ» این تیم فصل پیش به یکی از دلایل و وسایل اصلی تضعیف این تیم تبدیل شده بود.
سرمربی تیم قهرمان لیگ برتر امسال به تیمی رفته که هر نتیجهای از آن متصور است و ثبات یار غار و همراه قدیمی آن نیست و فراز و فرودهای عجیب و همراهی نکردنها در لحظات سخت بارها به آن لطمه زده و ستارههایش مثل هادی عقیلی نیز بارها دستخوش سرنوشتهای عجیب شدهاند و مخالفخوانیهای آزاردهندهای داشتهاند. اینها را ویسی نیز به زودی درک و لمس خواهد کرد.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰