دستگاه های کارتخوانی که در مطب ها جا ندارند
کد خبر: ۲۲۸۴۸۱
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۴۰۰ - ۱۳:۲۷

دریا قدرتی پور: جلوی مطب آدم های زیادی ایستاده اند. می روند. می آیند. قدم می زنند و منتظرند. بعضی ها با پوشه ای زیر بغل. اینجا یکی از مجتمع های پزشکی شلوغ و معروف شهر است . مطب ها کنار هم یا به فاصله ای نه چندان دور، هر کدام تخصص خاصی را یدک می کشند.

هر طبقه، تشکیل شده از چهار اتاق، در راهروهایی که یکی در میان چراغ ها سوخته و نیم سوخته، چشمک می زنند و تنها وجه مشترکشان کاغذ سفیدی است که با کلمات درشت «لطفا ویزیت را نقدی پرداخت کنید»، «کارت‌خوان قطع است»،  «کارت‌خوان خراب است»، تزیین شده اند.

کاغذها می فهمانند که بیمارهایی که پول نقد ندارند، اجازه ورود به مطب را هم ندارند و ویزیت ها در شرایطی انجام می شود که پول نقد همراه بیمار باشد. دو تراول 50 هزار تومانی یا پول خردهایی که مجموعش باید 100 هزار تومان بشود، ویزیتی است که برای پزشکان نه چندان مشهور باید بپزداری. چند قدم آن طرف تر صندلی ها و نیمکت های رنگ و رو رفته ای است که وصله ناجوری است با جایی که آمده ای. رنگ اصلی سرامیک ها مشخص نیست و باید تخیلت اجازه بدهد که متوجه بشوی زمانی از سفیدی می درخشیده اند و حالا رو  به خاکستری رفته و کدر شده اند.

اینجا نه از مطب های لاکچری خبری است و نه از بهداشت، بویی برده است. نمای مطب تو را می برد به صد سال پیش، مکان های درب و داغانی که نام مطب را مثال می زدند و برای ویزیت هایشان مرغ و تخم مرغ رد و بدل می کردند.

نگاه مضطرب بیماران، میان اتاقکی که به مطب، شبیه نیست، تنها چیزی است که حس مشترکی از آدم ها به تو می دهد. ساعت ها اینجا همراه با بوی تند و مشمئز کننده ای، کندتر می گذرد. یکی از بیماران که صبرش لبریز شده کلمات را مزه مزه می کند و رو به منشی تُرش چهره، با حالتی اعتراض گونه می گوید: «اینجا یعنی مطبه . آدم اینجا مریض تر میشه که» .

منشی پزشک، پیرمردی است، لاغر و ترکه ای.  همانطور که خودکارش را پشت گوشش جا به جا می کند؛ کلاه بافتنی اش را می کشد روی پیشانی و به حالتی که انگار از طرز صحبت بیمار خوشش نیامده باشد، با اکراه جوابش را می دهد: «ناراحتی برو یه مطب لاکجری»؛ کلمه «لاکچری» را ناقص و اشتباه، توی دهانش می غلتاند و بعد با قیافه ای عاقل اندر سفیه، رو به بیماران ادامه می دهد: «هر کی ناراحته بره . اینجا فرش قرمز ننداختیم برا کسی»  بقیه بیماران انگار دوزاریشان افتاده باشد، کوتاه می آیند و سکوت می کنند تا هر چه زودتر کارشان راه بیافتد .

مدتی نمی گذرد که یکی از بیماران، به خودش جرأت می دهد و با دستانی که رعشه نمی گذارد دفترچه اش را صاف نگه دارد، می گوید: آقا نوبت ما نشد. منشی، دفترچه رنگ و رورفته اش را باز می کند و بین اسامی که با دست خطی آشفته و نامنظم نوشته شده، جوابش را می دهد. بیمار لبخند کجی می زند و خیره می شود به کف چرک و ترک خورده موزاییک هایی که انگار خیلی وقت است رنگ آب را ندیده اند؛بعد باز سرش را بلند می کند و می گوید: «آ.آ.آقای دکتر اجازه میدن من کارت بکشم. حالم خوش نیست. اینجام بانک نیست. »

منشی، بدون اینکه مرد بیمار را نگاه کند، این بار با حالتی غضبناک می گوید:« آقای محترم. اگه سواد نداری، من برات می گم . اینجا نوشته کارت خوان نداریم. اینم که می بینی خرابه ».

زنی که تا این مدت ساکت مانده،به حرف می آید و می گوید: «هفته پیشم که خراب بود آقا . من چند هفته اس میام همش خرابه»،اما منشی حاضرجواب تر از این حرفهاست و کم نمی آورد:« فعلا خرابه، هر کی پول نقد داره بیاد جلو ویزیتشو بده تا نوبتش بشه وگرنه دکتر نمی بینتش».

توی مطب پزشک های دیگر هم کم از اینجا نیست. پول نقد نداشته باشی باید راهت را بگیری و بروی. بروی و به قانون دو سال پیش هم چندان اعتنایی نکنی. همان روزهای داغ مردادماه که جنجال هایی با عنوان «فرار مالیاتی پزشکان» و «پزشکانی با درآمدی میلیاردی»، « اجباری شدن کارت‌خوان در مطب پزشکان» راه افتاد، اما تا امروز تغییری در برنامه پزشکان نداشته و همچنان مطب ها بدون کارت خوان از بیماران پذیرایی می کنند.

این تغییر قرار بود در سال 98 با بند الحاقی تبصره ۶ لایحه بودجه اتفاق بیافتد و پزشکان را ملزم به استفاده از پایانه فروشگاهی (دستگاه کارت‌خوان بانکی) می کرد و امکان فرار مالیاتی را به هیچ صنفی نمی داد و رصد مناسبی از وضعیت پرداخت مالیات بود، اما زورش به پزشکان نرسید.

یکسال از آن ماجراها گذشت تا اینکه باز خاطر شکایت های بی شمار از پزشکان این بار پای مجلس هم به میان کشیده شد و پزشکان مجددا موظف به استفاده از دستگاه کارتخوان شدند. این بار با قانونی مستقل که می گفت:  10 درصد حق الزحمه پزشکان، به عنوان مالیات علی الحساب باید پرداخت شود. در این قانون همچنین « تمام صاحبان حرف و مشاغل پزشکی، پیراپزشکی، داروسازی و دامپزشکی که مجوز فعالیت آنها توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سازمان نظام پزشکی ایران یا سازمان نظام دامپزشکی ایران صادر می‌شود، مکلف بودند، در چارچوب آیین‌نامه تبصره(2) ماده(169) قانون مالیات‌های مستقیم مصوب 4/12/1366 و اصلاحات و الحاقات بعدی آن از پایانه فروشگاهی استفاده کنند. دستورالعمل های رسمی که با وجود تمامی این الحاقات، باعث نشد پُز عالی برخی پزشکان، را جایگزین دستگاه های پوز کند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار