روايتي جديد از حادثه پلاسکو
کد خبر: ۲۲۸۶۷
تاریخ انتشار: ۰۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۸

ساعت 8 صبح پنج شنبه گذشته بود که خبر آتشسوزي ساختمان پلاسکو در تمامي رسانهها منتشر شد.

حادثه از اين قرار بود که ساختمان پلاسکو از طبقه هشتم دچار آتش سوزي شده که همزمان با وقوع اين حادثه عمليات امداد نيز آغاز شد. طبق گفته سخنگوي آتش نشاني همزمان با اعلام اين حادثه مأموران 10 ايستگاه آتشنشاني به همراه وسايل و تجهيزات به محل حادثه اعزام شدند که با 15 تانکر آب به همراه 200 آتش نشان عمليات اطفاي حريق را شروع کردند اما پس از گذشت چند ساعت از وقوع حادثه، حدود ساعت 11 پيش از ظهر بود که اين ساختمان قديمي به يک باره فرو ريخت و حدود 20 نفر از آتش نشانان که براي عمليات وارد طبقات زيرين ساختمان شده بودند، محبوس شدند.

در اين ميان پنج نفر از آتشنشانان حين انجام عمليات اطفاي حريق مصدوم شدند که فوري به مراکز درماني اعزام شدند. يکي از آتشنشانان به نام «بهنام ميرزاخاني» با 60 درصد سوختگي به درجه رفيع شهادت نائل شد اما باقي مصدومان در بيمارستانها بستري شده و تحت مداوا قرار گرفتند. در ميان مصدومان، «امير مهدياني» يکي از آتشنشاناني است که در حالحاضر در بيمارستان کسري در تهران بستري است.

«امير مهدياني» که به نظر مي‌‌آمد خستگي روحش، کوفتگي بدنش را به فراموشي سپرده است، با چشماني خسته و صدايي که از شدت غم، چندان به گوش نميرسيد اين حادثه را اينگونه تشريح کرد:

«روز پنج شنبه بود که وقوع يک آتشسوزي در ساختمان پلاسکو به ما گزارش شد. من و همکارانم حدوداً ساعت 8 صبح بود که با پوشيدن لباس آتشنشاني وارد حريق شديم. از طبقه هفت هشت شروع به عمليات خاموشسازي آتش کرديم و به منظور بازگشايي راه براي رفتن به طبقه 11 تلاش ميکرديم. در همان راهروهاي طبقه يازدهم بوديم که صداي شکستگي مهيبي را شنيديم. ناگهان ديديم دو طبقه از ساختمان فرو ريخت و تعدادي از همکارانمان که در آن طبقات مشغول انجام عمليات بودند، زير آوارگير کردند که در همان لحظه بعضي از آنها شهيد شدند و برخي نيز زنده ماندند.

در همان لحظه نيروهاي آتش نشاني شروع به کنار زدن آوار کردند و توانستند دو نفر از آتش نشانان محبوس در زيرآوار را بيرون بکشند.

همزمان با بيرون آوردن آن دو آتشنشان بود که ناگهان صداي فرو رفتگي ساختمان به گوشمان رسيد که در همين حين بخش ديگري از ساختمان فرو ريخت و کساني که زير آوار بودند در اثر اين فروريختگي به پايين سقوط کردند. در همان لحظه من و ديگر همکارانم تا جايي که توانستيم تلاش کرديم بقيه نيروها را که زير آوار مانده بودند نجات دهيم.

سعي کرديم تا از راهروهاي طبقه نهم راهي را به سمت بيرون پيدا کنيم اما راهروهاي طبقه نهم پر بود از وسايلي نظير کارتن که اجازه عبور از راهروها را نميداد. در همين لحظه من و آقاي اميني(يکي از آتش نشانان) سعي کرديم بچهها را با بالابر و نردبان از صحنه خارج کنيم و به پايين بفرستيم. نيروها را به پايين فرستاديم، تنها چهار نفر مانده بوديم، جهت مطمئن شدن از اينکه آتشنشان ديگري باقي نمانده باشد، يکي از همکارانم از راهروهاي طبقه دهم شروع به جستجو کرد و مطمئن شد که ديگر کسي باقي نمانده است. در آنجا دو بالابر بود، يکي سمت غربي ساختمان و ديگري در قسمت جنوبي آن. علي(يکي از آتش نشانان) به سمت بالابر جنوبي رفت و من نيز به سمت بالابر غربي رفتم تا از اين طريق از ساختمان خارج شويم. اما وقتي به بالابر غربي رسيدم متوجه شدم که ساختمان در حال حرکت است به طوري که هر لحظه از بالابر فاصله ميگيرد.

در همين حين به يکي از همکارانم که همراهم بود گفتم به داخل بالابر برو. وقتي او داخل بالابر رفت ديدم فاصله ساختمان از بالابر هر لحظه بيشتر و بيشتر ميشود، تنها کاري که آن لحظه انجام دادم اين بود که پايم را لبه پنجره گذاشتم و خودم را پرت کردم تا سبد و مانيتور را بگيرم.

از پنجره آويزان بودم که ديدم ساختمان فروريخت، موجي از گرد و خاک به پا شد،سنگ و بتن ساختمان بود که بر سر و صورتم مي خورد. آوار که تمام شد نيروهاي آتشنشاني جهت نجات ما بالابر را به سمت ديگري چرخاندند و هرطوري بود توانستند ما را بيرون بياورند.

اين آتشنشان نفس عميقي ميکشد و با چشماني پر از اشک ادامه ميدهد: من نجات پيدا کردم ولي تمام عزيزانم رفتند و پر کشيدند. با چشمانم نظارهگر زير آوار رفتن حداقل ده نفرشان به هنگام فروريختن ساختمان بودم.

وي مطرح کرد: انفجار اول را در طبقه نهم بوديم و هنگامي که به طبقه يازدهم رسيديم ساختمان به طور کامل فروريخت و در همان زمان بود که ديگر خبري از همراهانم نبود...»


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار