سورچرانی با مخدر «سورچه»
کد خبر: ۲۲۹۳۱۹
تاریخ انتشار: ۰۷ دی ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۴

دریا قدرتی پور: «یه کام دوکام شد، دیوید بکام» می خندد و باز تکرار می کند. پیمان، از 20 سالگی مصرف مواد را شروع کرده . وقتی برای اولین بار توی یک مهمانی، نشسته پای سور و سات تریاک تا اینکه رسیده به مصرف «سورچه» . حالا کمی از 24 سالگی عبور کرده و به قول خودش مرد این کار است:«سورچه که نباشد پایپ و قرص و دستمال هست، اما «سورچه» برای خودش سوری دارد که هیچکدام از اینها ندارد». دندان های یکی در میان جوان تازه، توی ذوقت می زند. چهره اش سیاه و کبود شده و رعشه، لاغریش را پررنگتر نشان می دهد. می‌گوید: «خداوکیلی ترکش سخته؛ بدمصب می گیرتت. دروغ نمیگم . از دوا بدتره. ول معطل میشی. رُک بگم، دردش زیاده، اما سورش سوره ». باز می خندد و این بار به سرفه می افتد. فندک اتمی اش را می گیرد زیر زرورق آلومینیومی،ماده ای سیاه رنگ، خط می گیرد روی کاغذ و او دودش را به جان می کشد و با تک سرفه هایی می گوید:« تستش کردم اولین بار؛ توی یه مهمونی . لاکچری بود والا. دیدم نع، واقعا می گیرتم. گرفت. شدیم این. اصغر مُرد. حسن کور شد. علی گم و گور. مام شدیم زنده به گور. شعر می گما». می خندد، قهقهه های تو خالی و بلند. پُک محکمی به دود مایع سیاه می زند و باز می گوید:« به خدا نمیشه ولش کرد، اما خداییشو بخوای، خسم. خدایی این سوگه نه سور، اما وقتی نشه ولش کرد، برای ما میشه سور و سات، نباشه غمگینی، باشه خوشحالی ».

پیمان، حدود 6 سال قبل با مدرک لیسانس ادبیات، از دانشگاه آزاد نجف آباد فارغ التحصیل شده، توی حرف هایش متوجه می شوی که برخلاف تعدادی از افراد درگیر با اعتیاد که شروعش در دانشگاه یا خوابگاه بوده است، او در دوران دانشجویی حتی سیگار هم نکشیده. بچه مثبت بوده و درسخوان، اما بیکاری و روزهای بعد از آن نیازش را به یک هیجان کاذب زیاد کرده است، نگذاشته جلوتر برود؛ فوق لیسانسش، نیمه کاره مانده و همانجا بوده که زندگیش ترک خورده است.

«هیجان،شادی و کنجکاوی»، فصل مشترک حرف هایی است که جوانانی مثل او، لقلقه زبانشان است. تازه واردانی که سن اعتیادشان کوچکتر شده، گاهی سنشان می رسد، به 11 سال. آنقدرها نیست که بتوان گفت سابقه دارند. سابقه دار هم که نباشند، با «سورچه» خیلی وقت است آشنا شده اند، این ماده مخدر، برای کم سن و سال ها زیاد غریب نیست و مثل یک بمب خطرناک، زندگی هایشان را خیلی زودتر از آنچه که بفهمند، تخریب کرده است. ماده مخدری که حالا پای ثابت سورچرانی ها شده است: «مرفینی فراوری شده از تغییرات شیمیایی که به سرعت با حل شدن در چربی، خودش را به مغز می رساند و قدرتش دو برابر هرویین می شود».مخدری که تا دو سال پیش هیچکس نامش را هم نشنیده بود، سورچرانی ها هم ختم می شد، به مشروبات الکلی، قرص و اکستازی ها تا اینکه این میهمان ناخوانده آمد و گل سرسبد دورهمی های فانتزی شد. با نامی فریبنده جای خودش را در میهمانی ها باز کرد و خیلی ها را به لبه پرتگاه رساند. دلیل مشخصی هم برای آمدنش داشت؛ کرونا، مواد دیگر را گران تر از حد معمول کرده بود و کیفیتشان هم چندان خوب نبود. «سورچه»، اما هم اثربخشی اش بالا بود و هم به قول خیلی از معتادان، سور و ساتشان را هم کامل می کرد. برای همین بود که برای زنان و مردانِ به ته خط رسیده ای که می خواستند دنیا را جور دیگری ببینند جفت و جور شد تا بعد از 700 روز مصرف، آنها را به آدمک های نیمه جان تبدیل کند. بماند که این بساط، برای تازه واردها، پهن تر هم شد تا جایی که به گفته‌ سپیده علیزاده، مدیر عامل مؤسسۀ «کاهش آسیب نور سپید هدایت»، شروع کرونا و ادامه دار شدن آن مصرف «سورچه» را هم دو برابر کرد: «به دلیل اینکه طی این دو سال، جنس مواد مصرفی کارتن‌خواب‌ها هم کم‌یاب شده، اکثر معتادان از مادۀ جایگزین «سورچه» استفاده می‌کنند به این خاطر که قدرت تخریب آن بیشتر از مواد دیگری است». به نظر این مددکار، به ته خط رسیده هایی که دیگر با هیچ ماده مخدر دیگری نمی توانند خماریشان را گذران کنند، این ماده مخدر مفید واقع می شود:« البته این فقط شامل معتادان و کارتن خواب های با سابقه نمی شود. متاسفانه میهمانی ها و پارتی های شبانه ای که با نام کرونا پارتی برگزار می شود هم، با سورچه و مواد مخدر دیگر پیوند خورده است.«اشک خدا»، لقب دیگری است که برای «سورچه» به کار می رود. ماده ای که به اعتقاد این مددکار اجتماعی، قوی تر از هرویین است و عوارض جانبی آن هم بیشتر است. «هذیان گویی؛ توهم و تخریب سلول های عصبی»، فقط تعداد اندکی از آسیب هایی است که «سورچه» دارد و به نوعی مرگی تدریجی و نامفهوم را قدم قدم رقم می زند».

حالا نه شلترها و نه کمپ های ترک اعتیاد و نه حتی دستگاه های ذیربط، توان مقابله با مواد مخدری که هر روز با نام های جدیدی وارد می شوند را ندارند، چه به گفته دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر: «دولت به تنهایی نمی‌تواند با مواد مخدر مقابله کند». اسکندر مومنی، این بار دست به دامان مردم و سازمان های مردم نهاد و فرهنگی شده است که می توانند در حوزه پیشگیری در رابطه با این بلای خانمانسوز گام بردارند.کمتر از یکسال پیش بود که او از کشف هزار و 200 تن مواد مخدر خبر داد و اذعان کرد: «این بالاترین کشف، در تاریخ ایران و جهان بوده است». مساله ای که نشان می دهد؛ ما از کاشت، برداشت و کشف مواد مخدر، خیلی خیلی عقب تریم. همین موضوع باعث شده که این چرخه بچرخد تا میانگین سن اعتیاد، به پایین ترین حد خود، یعنی 11سال برسد تا پشت لب سبز نشده ها و دخترکانی که هنوز عروسک به دست می گیرند هم به شکل قطره چکانی، در دام شادی های کاذب بیافتند. منصوره، یکی از همان ها است. 15 سالش تمام نشده است. تک دختر یک خانواده تحصیلکرده که از 12 سالگی شروع به مصرف حشیش کرده است و حالا مصرفش به «سورچه» رسیده. این «ماده توهم زا»، قوی تر بوده و باعث شده که بالاخره خانواده اش، متوجه رفتارهای عجیب او بشوند. بعد از این موضوع، او هر بار، راهی کمپ ترک اعتیاد بهزیستی می شود. تا بعد از سه ماه، دوباره روی پاکی را ببیند. سومین یا چهارمین بارش هست که آمده، تکراری نافرجام برای امثال او. سه ماه فرصت کمی است که بتوانی، در یک خانه 200 متری با یک حیاط کوچک و تنها یک سالن، با 20 معتاد دیگر روزگار بگذرانی و پاک پاک شوی:«در مرکز ترک اعتیاد، اتفاق خاصی نمی افتد، نه کتابی هست. نه سرگرمی. همه درها قفل است و حوصله همه سر می رود. اتفاق خاصی به جز مصرف نکردن برای ما نمی افتد». بعد از 90 روز، او دوباره سر از خیابان درمی آورد و با عطش بیشتری در جرگه آمار 156 هزار نفری مصرف کنندگان مواد مخدر و زنان معتاد و دختران تازه به بلوغ رسیده، قرار می گیرد. اگر به آخرین آمار، ستاد مبارزه با مواد مخدر، مردان مصرف کننده را هم اضافه کنیم، در ایران حدود دو میلیون و 800 هزار نفر معتاد هستند که در رابطه با اینکه چه موادی مصرف می کنند، شفافیتی وجود ندارد، جمعیتی که هر روز، با ورود مواد مخدر جدید، بر تعدادشان اضافه می شود و همه راه های انکار بر رویشان بسته است....

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار