100 روز از انتصاب اولين استاندار اصفهان در اولين دولت سيد ابراهيم رئيسي گذشت
کد خبر: ۲۳۱۷۴۹
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۴۰۰ - ۲۳:۴۵

مهران موسوي خوانساري: 29 دي ماه 1356، گزارش - آگهي اي در مطبوعات کشور انتشار يافت که خبر مي داد به زودي از شهرک خزرشهر در شمال کشور بهره برداري خواهد شد؛ با اين شعار: «مردم جهان براي رهايي از آلودگي هوا به شهرک ها پناه مي برند.»

در همان سال پسري در اصفهان به دنيا آمد که 44 سال بعد، دست تقدير، مأواي او را مقر حکومتي اين استان در خيابان باغ گلدسته قرار داد.

بعيد است سيدرضا مرتضوي در قامت استاندار جديد اصفهان اين گزارش-آگهي را ديده باشد اما  اگر هم ديده باشد، در اصل قضيه تفاوتي ايجاد نمي کند. امروز که مرتضوي يکصدمين روز استانداري اش را مي گذراند، در تقويم رسمي کشور به نام روز «هواي پاک» نامگذاري شده است. ولي اگر استاندار جديد، همين امروز از پنجره اتاق محل کارش نظري به اطراف اين ساختمان مرکزي دولتخانه صفوي بياندازد، حتماً نشانه هاي آلودگي هواي شهر اصفهان را به همان خوبي احساس خواهد کرد که بيش از چهار دهه پيش، اهالي اصفهان آن را حس مي کردند. 

44 سال براي حل يک مشکل شهري زمان کمي نيست؛ اما معضل آلودگي هوا که در روزهاي آغازين پاي گذاشتن مرتضوي به اين جهان، کار را به جايي رساند که قرار شد شهرک ها براي نجات ساکنان شهرهاي بزرگ يک به يک از خاک سر بر آورند، هنوز که هنوز است چون گره اي بر گلوي اصفهان سنگيني مي کند و کسي نتوانسته طرحي قابل اجرا براي پايان بخشيدن به آن ارائه کند.

البته آلودگي هوا تنها اَبَر مشکل اصفهان نيست که با حل آن، اصفهان به نصف جهاني رؤيايي تبديل شود. بلکه اين استان با مشکلات عديده اي دست و پنجه نرم مي کند که يکي از يکي مخرب تر و مخاطره آميزتر است و استاندار جديد هم بعد از سه ماه نشستن بر کرسي اداره اين استان لابد بهتر از هر کسي مي داند در سرزمين تحت حاکميتش چه مي گذرد.

* سرآغاز از شرق

سيدرضا مرتضوي يک روز بعد از مراسم معارفه اش به عنوان استاندار جديد اصفهان، براي آنکه نشان دهد مثل همه اصفهاني ها  به مشکلات آب اين استان و مشخصاً اوضاع زاينده رود واقف است، در سفري سمبوليک به شرق اصفهان رفت و در ورزنه از کليت برنامه اش براي حل مشکل آب رونمايي کرد: «در يک قالب هم‌افزا با هماهنگي‌هايي در سطح ملي، استان و استان هاي همجوار برنامه‌هايي را دنبال مي کنيم که اين مشکلات کمتر شود و به سمت حل شدن آن پيش برويم.»

ظهر همان روزي که مرتضوي در نزديکي هاي باتلاق گاوخوني مشغول تبيين طرح آبي اش بود، يکي از نمايندگان شهر اصفهان در مجلس، موضوع نطق ميان دستورش را به خطرات خشک شدن کامل اين تالاب اختصاص و هشدار داد که بي توجهي به پرداخت حقابه باتلاق گاوخوني، تبديل قريب الوقوع اين مکان به يکي از کانون هاي بزرگ گرد و غبار سمي را رقم خواهد زد که حداقل 5 استان کشور را درگير خواهدکرد. 

اين اظهارات در کنار گفتگو با مديرکل مديريت بحران استانداري اصفهان و تشريح  5 مخاطره جدي «بحران آب، خشکسالي، گرد و غبار، فرونشست زمين و آلودگي هوا» که استان اصفهان را در طول سال تهديد مي کند و همچنين نتيجه هولناکي که مدير دفتر منطقه اي مرکز تحقيقات راه، مسکن وشهرسازي استان اصفهان از بلايي تصوير کرد که فرونشست زمين بر سر فرودگاه اصفهان خواهد آورد، در همان روز و در بازه زماني کمتر از دو ساعت روي خروجي يک خبرگزاري رسمي آمد تا بر وخامت وضعيت محيط زيست اصفهان صحه گذاشته شود.

مرتضوي حتماً اين گزارش ها را در بولتن هاي روزانه اش مطالعه کرده و لابد محتواي هر سه گزارش که به نوعي تکرار بيان دغدغه هاي او در روز معارفه اش بوده را تأييد کرده است؛ اما سئوال اساسي اين است: استاندار جديد و جوان براي کاستن از بار مشکلات اصفهان چه برنامه اي دارد؟

* 6دغدغه، 2 راه حل

100 روز پيش سيدرضا مرتضوي بعد از گرفتن حکم استانداري اش از دست وزير کشور، در نخستين سخنراني رسمي خود در حضور مقامات بلندپايه استان اصفهان عهد کرد که «خستگي ناپذير» در «ميدان عمل» حضور خواهد داشت تا دغدغه اش براي مشکل «آب، آلودگي هوا، فرونشست زمين، فرار سرمايه‌ها، توليد کشاورزي و صنعتي» رفع شود؛ 6 مشکل اصلي استان اصفهان که استاندارهاي پيشين اين استان در عمل براي هيچکدام از آنها نتوانستند راه حلي اصولي پيدا کنند.

سفراستاندار جديد به شرق اصفهان آنهم در نخستين روز کاري او نشان داد که از آن 6 مشکل، بحث آب براي مرتضوي اهميتي جداگانه دارد و قالب کلي نقشه راه او براي اين معضلِ به ظاهر لاينحل هم در سفرش به ورزنه مشخص شد؛ ايجاد هماهنگي آبي در سه حوزه ملي، استاني و فرااستاني (مناطق همجوار اصفهان) به منظور پياده کردن برنامه هايي که البته به جزئيات آنها اشاره اي نشد.

از طرفي حدود يک ماه بعد از آنکه استاندار جديد حکم والي گري اش بر اصفهان را دريافت کرد، او در کار گروه مقابله با آلودگي هوا حاضر شد تا ساير اعضا را از طرحش براي رويارويي با ديگر اَبَر مشکل بزرگ استان مطلع کند. معضلي که در روزهاي سرد سال بيشتر خودش را نشان مي دهد: «متوليان استاني با اطلاع رساني جامع بر کاهش مصرف گاز تأکيد کنند تا به دنبال ادامه استفاده نشدن از مازوت در نيروگاه‌ها، کاهش آلودگي هوا را نيز شاهد باشيم.»

* 2 راهکار کلي براي 2 مشکل بزرگ

کمبود آب و آلودگي هوا دو مشکل اساسي اصفهان است. هم آب و هم هوا از ملزومات يوميه بشر است و اختلال در تأمين سالم هر کدام منجر به بروز مشکلات عديده در جريان زندگي روزانه مي شود. به همين دليل هم توجه به راهکارهاي اصولي و ريشه اي به منظور دست پيدا کردن به آب وافر و هواي سالم، راهِ گذار از بحران هاي موجود است.

مرور اظهارات استاندار اصفهان در يکصد روز گذشته اما راه حل مشخصي در باره اين دو معضل به دست نمي دهد. آنچه تا کنون بر زبان مرتضوي جاري شده، نه يک راه حل بلکه مرور اظهاراتي کلي بوده که پيشينيان استاندار جديد هم به همان اکتفا مي کردند.

استاندار جوان اصفهان تا امروز براي حل مشکل آلودگي هوا به صرفه جويي در مصرف گاز به منظور ممانعت از روي آوردن نيروگاه ها و صنايع مرتبط به استفاده از سوخت مضر مازوت توصيه کرده و درباره حل مشکل آب هم، راهکار کلي استاندار، تعامل دوستانه با استان هاي همسايه از طرفي و ياري گرفتن از مرکزنشين ها از جانب ديگر بوده است.

مرتضوي در بحبوحه اعتراضات آبي کشاورزان اصفهاني در روزهاي نخست آذرماه که به اغتشاشات تقريباً گسترده اي ختم شد، باز هم بر همين دوستي وتعامل تأکيد کرد تا نشان دهدکه در منظومه فکري اش براي حل مشکل آب، فعلاً همين يک راهکار به چشم مي خورد: «شرايط اصفهان به نحوي است که همه ما بايد دست به دست هم بدهيم تا با جاري شدن دائمي زاينده‌رود، روند زندگي مردم بهبود يابد.» 

*تفاوت مديريت يک پزشک با مديريت يک مهندس

اجازه بدهيد يک بار ديگر سخن سيد رضا مرتضوي در سفر او به ورزنه، درست يک روز بعد از مراسم معارفه اش به عنوان استاندار جديد اصفهان را مرور کنيم: «در يک قالب هم‌افزا با هماهنگي‌هايي در سطح ملي، استان و استان هاي همجوار برنامه‌هايي را دنبال مي کنيم که اين مشکلات کمتر شود و به سمت حل شدن آن پيش برويم.»

و حالا اين سخن از عباس رضايي، استاندار پيشين اصفهان در اجلاس شوراي استان اصفهان؛ چهاردهم مهرماه 1398 درباره معضل آب استان: «همه در اين موضوع بايد هم افزايي داشته باشيم. اصفهان همان اصفهان هميشگي است و مانند هميشه خود باوري دارد.»

هر که نداند، سيد رضا مرتضوي خوب مي داند که سومين و آخرين استاندار اصفهان در دولت حسن روحاني که او اينک يکصد روز است بر صندلي اش تکيه زده، دقيقاً  همين سياست آبي را دنبال مي کرد که اينک خود مرتضوي در پي آن است؛ تعامل با استان هاي همجوار و دنبال کردن موضوع در مرکز يا به قول اين دو استاندار، «هم افزايي».

عباس رضايي پزشک بود. او دکتراي ايمني شناسي دارد. اين رشته به بررسي «واکنش ايمني جانداران در برابر آنتي‌ژن‌هاي بيگانه و روند ايجاد مصونيت در برابر عوامل بيماري‌زا» مي‌پردازد. نگاه رضايي به مشکلات اصفهان و مشخصاً معضل آب نيز دقيقاً معطوف به همين تعريف بود. استاندار پيشين، اصفهان را مانند اندامي تصور مي کرد که آنتي ژن ها از بيرون به آن حمله کرده اند و مثلاً بحران آب ناشي از اين حمله باعث خشک شدن زاينده رود شده است. طبعاً او به عنوان يک پزشک راه حلش اين بود که بايد در مقابل هر حمله اي به مصونيت اندام ها پرداخت تا ايمني کلي حاصل شود. از نگاه او، اين مصونيت با «هم افزايي» حاصل مي شد؛ يعني همان تعامل، يعني گفتگو و مذاکره با همجواران و با مرکزنشينان به منظور حصول نتيجه که البته ميسر هم نشد.

اما سيد رضا مرتضوي پزشک نيست. او فارغ التحصيل دکتراي مواد از يکي از معتبرترين دانشگاه هاي فني کشور- دانشگاه صنعتي اصفهان – است. کسي که اين رشته را از سر گذرانده حتماً بر ارتباط مباحث «فيزيک، شيمي، مکانيک و رياضي» با يکديگر واقف است؛ پس چند جانبه نگر است. علاقه کساني که رشته مواد را آن هم تا مقطع دکترا براي تحصيلات عالي خود انتخاب مي کنند، «ساخت و توسعه مواد جديد، کشف خواص جديد» و به دنبال آن گسترش جهان پيراموني شان است. اين مشخصه بارز مهندسان مواد است.

هر چه پزشکان به «ايمني» مبتني بر اندام هاي انسان مي انديشند، ذهن مهندسان، جهاني به مراتب گسترده تر را مي جويد. پس راه حل هاي يک مهندس (آن هم کسي که تحصيلاتش را تا مقطع دکترا بالا برده است) نسبت به يک پزشک مي تواند خلاقانه تر و به همان نسبت دور انديشانه تر باشد. پس سطح انتظار از يک استاندارِ مهندس هم، نسبت به يک استاندارِ پزشک به منظور باز کردن قفل هاي بزرگ به مراتب بيشتر خواهد بود. بسيار فراتر از تکيه صرف بر چيزي مانند «هم افزايي».

*سياست، حلقه مفقوده نيست

مرتضوي يک شخصيت سياسي نيست. اولاً او جوان تر از آن است که به عنوان يک سياستمدار حرفه اي در سپهر سياست ايران شناخته شده باشد. ثانياً در رزومه کاري او هم نشانه اي از پست هاي سياسي به چشم نمي خورد. بالاترين پست او، سه سال فرمانداري شهرضا در دولت محمود احمدي نژاد بوده است که بيشتر پستي در رده «مديريت خرد» محسوب مي شود  تا جايگاهي سياسي. از رياستش بر ستاد انتخاباتي سيد ابراهيم رئيسي در استان اصفهان هم بگذريد که آن هم بيشتر در همان رده «مديريت خرد» قابل دسته بندي است تا چيز ديگري.

پس استاندار جديد اصفهان  نه مانند سيد جعفر موسوي (نخستين استاندار اصفهان در دولت خاتمي- از 20 شهريور 1376 تا 26 تير 1381) از معاونت سياسي استانداري به اين پست رسيد، نه مانند سيد محمود حسيني( دومين استاندار اصفهان در دولت خاتمي - از 26 تير 1381 تا 18 مهر1384) ذاتاً و اصلاً يک فرد سياسي است، نه مانند سيد مرتضي بختياري ( نخستين استاندار اصفهان در دولت احمدي نژاد- 18 مهر 1384 تا 12 شهريور 1388 ) از سابقون سياسي  نظام است، نه مانند عليرضا ذاکر اصفهاني (دومين استاندار اصفهان در دولت احمدي نژاد - 12 شهريور 1388 تا31 شهريور 1392) برخاسته از يکي از مهمترين مراکز سياسي کشور (مرکز بررسي هاي استراتژيک رياست جمهوري) است، نه مانند رسول زرگرپور (نخستين استاندار اصفهان در دولت روحاني -31 شهريور 1392 تا 7 آبان 1396) سبقه معاونت وزارتخانه در کارنامه اش دارد و نه مانند محسن مهرعليزاده (دومين استاندار اصفهان در دولت روحاني -7 آبان 1396 تا 26 آبان 1397) تمام قد يک شخصيت سياسي محسوب مي شود. او تنها از يک منظر با عباس رضايي (سومين استاندار اصفهان در دولت روحاني - 30 آبان 1397 تا 11 مهر 1400) هم رديف است چه، سابقه علمي دکتر رضايي نيز به مراتب بر سبقه سياسي اش مي چربيد و در رابطه با مرتضوي هم هکذا. اما در اين ميان يک تفاوت بسيار بزرگ بين اين دو استاندار غير سياسي استان اصفهان در 25 سال گذشته وجود دارد.

* رمز پيروزي استاندار جديد

مرتضوي يک فرصت مغتنم پيش رو دارد. او از جمله معدود استاندارهايي است که از حمايت همه ارکان حاکميتي در استان اصفهان برخوردار است. حتي اگر هم کسي با انتخاب او يا برنامه هايش مخالفتي داشته باشد فعلاً ترجيح مي دهد آنها را عيان نکند و در ظاهر هم که شده با استاندار جديد همراهي کند. اين قاعده کلي و قانون نانوشته اي است که در حال حاضر براي همه مديران دولت سيد ابراهيم رئيسي در هر مرتبه و مقامي در کل کشور رعايت مي شود.کافي است مرتضوي فقط به تفاوت سخنراني امام جمعه اصفهان در مراسم معارفه خودش با استاندار قبلي توجه کند تا دستش بيايد حمايت يکي از مهمترين کانون هاي قدرت در استان اصفهان از او چه معنايي دارد.

سه سال پيش در روزي که عباس رضايي حکم استانداري اش را ازدست معاون امنيتي و انتظامي وزارت کشور دريافت مي کرد، احتمالاً بسيار خرسند بود که امام جمعه اصفهان در سخنراني خود در آن مراسم، بعد از آنکه حمايت قاطعانه اي از برنامه هاي محسن مهرعليزاده(استاندار پيش از رضايي) به عمل آورد و عملاً ناخرسندي اش از اين انتقال قدرت را نشان داد، در رابطه با استاندار جديد تنها به اين جمله اکتفا کرد که « با شما [عباس رضايي] هيچ خصومتي ندارم.»

عباس رضايي حتماً در آن لحظات به ملاقات دو روز قبلش با آيت ا...طباطبايي نژاد و عتاب امام جمعه اصفهان مي انديشيد که صراحتاً نارضايتي اش از نشستن رضايي بر کرسي استانداري اصفهان و اجبارش بر همراهي با او را علني مي کرد: «بنده موافق انتخاب شما براي استانداري اصفهان نبودم و معتقد بودم افراد ديگري وجود داشتند که بر مسائل استان اصفهان آگاه بودند و در صورت انتصاب، امورات استان معطل نمي ماند؛ اما احترام و همکاري با استاندار که به صورت رسمي توسط دولت انتخاب شده، امري ضروري است.»

و حالا سه سال بعد، سخنراني امام جمعه اصفهان در مراسم معارفه سيد رضا مرتضوي و حمايت از انتخاب او با يک درخواست از همه مسئولان استاني: «در باره موضوع آب، فکر اساسي شود، دست و پا زدن استاندارها تاکنون به جايي نرسيده و استانداران قبلي هم هر کاري کردند چيزي به دست نيامده است. اميد است استاندار جوانِ ما را در حل اين مسئله همراهي کنيد تا شکست نخورد.»

آيت ا... طباطبايي نژاد شخصيت صريحي دارد. او معمولاً اظهاراتش را به آشکارترين شکل ممکن بر زبان مي آورد و از اين نظر تکليف مخاطبين (بخوانيد مسئولان استان) با او روشن است. اگر مخالفت صريح امام جمعه اصفهان با انتخاب عباس رضايي به عنوان استاندار، در تمام طول سه سال مديريت استاندار پيشين، هر روز مقابل چشمان رضايي قرار داشت اما حالا مرتضوي شرايط به کل متفاوتي را تجربه مي کند.

 تأکيد آيت ا...طباطبايي نژاد بر محسنه «جوان بودن» استاندار و درخواست از مسئولان براي حمايت از اين «جوان» مي تواند برگه برنده مرتضوي در ماه هاي پيش روي او باشد. استاندار جديد با همين مجوز امام جمعه اصفهان قادر خواهد بود مشکلات بزرگي را از سر استان اصفهان باز کند.

آن شش دغدغه استاندار در مراسم معارفه اش چيزهاي کوچکي نيست. اما مرتضوي بايد بداند با حمايتي که فعلاً پشت خود مي بيند مي تواند گام هايش را استوارتر از پيشينيان اش بردارد.

در اين مسير، «حل شدن» در مسائل جاري به جاي «حل ريشه اي» مشکلات، آفت مديريتي استاندار جديد خواهد بود. صرف سخنراني در اين مراسم و آن مراسم يا حضور در اين جلسه و آن جلسه در حضور خبرنگاران و عکاسان اگرچه لازم اما براي باز کردن انواع قفل هاي نشسته بر دست و پاي استان اصفهان، کافي نيست.

ارائه راه حل هاي عجيب و تحت تأثير القائات و برنامه هاي نادرست مديران مياني هم نبايد به خط مشي اصلي مرتضوي تبديل شود. راه حل قطعي آلودگي هواي اصفهان، کاهش مصرف گاز نيست. حل مشکل آب اصفهان هم تنها با تعامل و گفتگو قابل اجرا نخواهد بود. مآلاً پيدا کردن کليد مشکلاتي مانند فرونشست زمين، فرار سرمايه‌ها، توليد کشاورزي و صنعتي در کنار وضع آب و هواي اصفهان که از دغدغه هاي استاندار جديد محسوب مي شود نيازمند برنامه و استراتژي مشخص، گام به گام و علمي است.

مرتضوي در کنار شخصيت مديريتي اش، وجهه علمي هم دارد. او دکترا دارد و عضو هيئت علمي دانشگاه صنعتي است. انتظار از چنين شخصيتي داشتن برنامه عملي مبتني بر داشته هاي دانشگاهي است. يکصد روز است سيد رضا مرتضوي بر کرسي مديريت استان اصفهان نشسته است اما آيا در اين مدت او با اساتيد دانشگاه در رشته هاي مختلف، به منظور پي جويي براي حل معضلات اصفهان گفتگو کرده است؟ چرا مرتضوي با اساتيد برجسته دانشگاه صنعتي درباره آب، هوا و محيط زيست اصفهان جلسه برگزار نکرده است؟ از مهندس فارغ التحصيل اين دانشگاه که اين روزها رداي استانداري بر تن کرده انتظار است تا گره هاي کور اصفهان را نه با دندان که با راه حل هاي علمي بگشايد و در اين مسير چه کساني بهتر از اساتيد دانشگاه براي طرف شور قرار گرفتن؟

دو سه روز مانده به آغاز سال جديد شمسي (1400) عباس رضايي، استاندار پيشين اصفهان در نشستي خبر داد که «ارديبهشت ماه 1400 مشکل آب شرب اصفهان برطرف مي‌شود». استدلال او ناظر بر اين بود که طرحي تحت عنوان تأمين آب شرب اصفهان بزرگ در دست اقدام است تا از ارديبهشت ماه مشکل آب شرب مردم شهر اصفهان و 14 شهر ديگر براي پنج سال آينده برطرف شود!

امروز نزديک به يکسال از روزي که رضايي قول رفع کامل مشکل آب اصفهان ظرف چند ماه را داد مي گذرد و حالا خود سيد رضا مرتضوي مي تواند قضاوت کند که قول سلفش جامه عمل پوشيده است يا نه.

مشاوران و نزديکان استاندار جديد بايد به او هشدار دهند که از فردا که يکصد و يکمين روز استانداري مرتضوي آغاز مي شود، هر روز را حساب شده تر از روز قبل به پايان برساند. سخنراني هاي متکي به رونوشت هاي از پيش تعيين شده، قول و قرارهاي بدون پشتوانه، برنامه ريزي هاي بدون آينده نگري و عدم استفاده از ظرفيت هاي علمي نهفته در اين خطه مي تواند روزهاي استاندار را چنان ملال آور کند که هيچ گوشي براي شنيدن اظهاراتش باقي نماند.

 امروز شايد مديران اجرايي ارشدي که از مجموعه دولت قبلي همچنان در رأس امور استان به سر مي برند، توانايي يک استاندار جوان و فاقد رزومه جدي اجرايي را زير سئوال ببرند اما مرتضوي بايد به آنها و به همه ثابت کند که نيروي جواني در کنار بينش علمي و در سايه حمايت هاي مراکز قدرت  قادر است معجزاتي خلق کند که حداقل هفت استاندار در طول ربع قرن گذشته از انجام آن قاصر بوده اند.

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار