گفتگوی نصف جهان با آرمناک پطروسیان گلر سابق سپاهان و ذوب آهن
کد خبر: ۲۴۶۰۳
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۴

آرمناك پطروسيان گلر بي‌حاشيه ارمنستاني، نزديك به يك دهه در سپاهان و ذوب‌آهن خوش درخشيد. دروازه‌باني با خروج‌هاي كم‌نظير كه هم استقلالی ها حسرت داشتنش را مي‌خوردند و هم پرسپولیسی ها، چند مرتبه خواستند او را به تهران بكشانند كه موفق هم نشدند. آرمناك با سپاهان قهرمان فوتبال ايران شد و پس از خداحافظی از دنیای فوتبال به عنوان بازیکن به یک باره از عرصه ورزش کناره گیری کرد و حالا یک بیزینسمن موفق شده است.

پطروسیان، بیشترین دوران فوتبال خود را در باشگاه سپاهان سپری کرد. او که از تیم آرارات به تیم سپاهان پیوسته بود٬ بازی‌های درخشانی از خود در این تیم به جا گذاشت و به یکی از ارکان اصلی این تیم تبدیل شده بود. او به همراه این تیم به مقام قهرمانی در مسابقات لیگ برتر و جام حذفی رسیده است.

او در لیگ برتر ۸۱-۱۳۸۰ در تیم سپاهان به مدت بیش از دو ماه (از ۲۷ آبان تا ۷ بهمن ۱۳۸۰) و ۷۰۴ دقیقه هیچ گلی دریافت نکرد و از رکوردداران طولانی‌ترین زمان گل نخوردن در لیگ برتر فوتبال ایران می‌باشد.

دوستی یکی از همکاران مان در گروه ورزشی نصف جهان با آرمناک بهترین بهانه شد برای انجام یک مصاحبه جدید با این گلر پیشکسوتی که در فوتبال اصفهان یک نام جاویدان شده است. مصاحبه با آرمناکی که خیلی دیر به دیر در مورد فوتبال و ورزش صحبت می کند را از دست ندهید.

آرمناک عزیز! این روزها چه می کنی

در عرصه ورزش فعالیتی ندارم و مشغول کارهای غیر فوتبالی و کارهای اقتصادی هستم. خیلی ها می گفتند که باید مربی شوی یا مربی دروازه بان ها، اما من دیگر علاقه ای به ادامه فعالیت و یا مربیگری نداشتم و ترجیح دادم بعد از خداحافظی از فوتبال، فعالیت هایم را در حوزه دیگری انجام دهم. فکر می کنم که به اندازه کافی در ورزش و فوتبال بوده ام و الان دیگر وقتش بود که پس از اینکه از بازی کردن خداحافظی کردم دیگر سراغ فوتبال نروم.

اخبار سپاهان و فوتبال اصفهان را دنبال می کنی؟

به طور کلی زیاد لیگ ایران را دنبال نمی کنم، اما میدانم عبدالله ویسی که همبازی من در سپاهان بود، حالا سرمربی سپاهان است و برخی وقت ها در مورد جایگاه سپاهان در جدول لیگ برتر پیگیری های لازم را انجام می دهم. هر چند کلا از فوتبال فاصله گرفته ام ولی خوب هنوز که هنوز است سپاهان را دوست دارم و مایلم که بیشترین قهرمانی ها متعلق به این تیم باشد.

در سالی که با سپاهان قهرمان شدید، محرم نویدکیای 21 ساله کاپیتان تیم بود، آن هم در حالی که سابقه شما خیلی بیشتر بود. در این مورد برایمان صحبت کن

در آن زمان نویدکیا با تیم ملی ایران قهرمان آسیا شده بود. پس از قهرمانی در بازیهای آسیایی، وقتی نویدکیا به اصفهان بازگشت، سپاهان می خواست در برابر ابومسلم قرار بگیرد. من و سایر بچه ها تصمیم گرفتیم بازوبند را به نویدکیا بدهیم که از طرف ما هدیه ای به او باشد. بعد از آن هم نویدکیا کاپیتان سپاهان شد.

اولین بازی ات در سپاهان مقابل چه تیمی بود؟ در خاطرت هست؟

اگر اشتباه نکنم اولین بازی مان در تورنمنت نقش جهان بود که فکر می می کنم تیم ملی قزاقستان، پرسپولیس، سپاهان و تیمی دیگر که خاطرم نیست در این مسابقات حضور پیدا کردند. من برای اولین بار در بازی با قزاقستان در دروازه سپاهان ایستادیم و بازی 2 بر 2 شد.

لئون استپانیان در این مدت که دیگر بازیکن نبوده بارها به ایران آمد. اما تو بعد از رفتن از ایران، دیگر به ایران بازنگشتی. برای این کارت دلیلی داشتی؟

خوب لئون دلایل خودش را داشت. ضمن اینکه فراموش نکنید که استپانیان بعد از اینکه از دنیای فوتبال به عنوان بازیکن خداحافظی کرد، به عرصه مربیگری وارد شد و طبیعتا لازم بود که سفرهای زیادی به ایران داشته باشد و البته مربی چند تیم در ایران هم بود. اما من بعد از بازگشت به ارمنستان کار خاصی نداشتم که به ایران برگردم. ضمن این که اکثر رفقایم هم تابستان به ارمنستان می آیند و آن ها را می بینم.

چندین بار از تیم های تهرانی پیشنهاد داشتی. به ویژه از استقلال که بارها به دنبال تو بودند ولی هرگز اصفهان را ترک نکردید؟ دلیلش چه مساله ای بود؟

من و خانواده ام در اصفهان راحت بودیم.به همین دلیل در اصفهان ماندیم. ضمن اینکه دوست داشتم تا آنجا که می شود سپاهان را ترک نکنم و کنار هواداران این تیم باشم. در کل خاطرات خوبی هم در اصفهان و هم در کنار هواداران سپاهان داشتم و راحتی و آرامشی که در سپاهان و اصفهان بود و علاقه ای که به تیمم پیدا کرده بودم باعث شد تا در نهایت پاسخم به آن پیشنهادات منفی باشد.

آرمناک! واقعا هیچ وقت حسرت حضور در تیم های استقلال و پرسپولیس را نخوردی؟ به ویژه اینکه این تیم ها خیلی مورد لطف رسانه ها قرار می گیرند و بازیکنان دوست دارند برای شهرت در این دو تیم حضور داشته باشد.

اصلا. چرا حسرت بخورم. به هیچ وجه! هيچ‌وقت حسرت نخوردم. حتي يك لحظه. شما بگو براي چه بايد حسرت مي‌خوردم؟ مگر در استقلال و پرسپوليس چه خبر است؟ باور كنيد آخرش نفهميدم چرا براي همه مهم بود كه در اين دو تيم بازي كنند. همان موقع هم خيلي از من مي‌پرسيدند كه چرا به استقلال يا پرسپوليس نمي‌روي؟ باور كنيد درك نكردم و نمي‌كنم چرا اين مساله مهم است؟

اگر بازيكن خوبي باشي هرجا كه باشي مردم مي‌فهمند و دوستت دارند.

نمي‌خواهم خودم را مثال بزنم. خیلی ها هستند. آرمناك مدتي فوتبال بازي كرد و رفت دنبال زندگي‌اش. روي صحبتم با جواناني است كه آينده متعلق به آنهاست. چه فايده‌اي دارد پيراهن پرسپوليس را بپوشي اما روي نيمكت بنشيني و بازي نكني؟ چه فايده‌ كه اسمت روي صفحه روزنامه‌ها باشد؟ خوب كه باشي در تيم آخر جدول هم به چشم مي‌آيي.

اما در زمانی که شما بازی می کردی به تیم های غیر تهرانی خیلی کم توجهی می شد.

همان زمان ما هم با قهرماني سپاهان شرايط فرق كرد و داشت بهتر مي‌شد. سال75 كه آمدم به فوتبال ايران همه دوست داشتند در استقلال يا پرسپوليس بازي كنند. آرام‌آرام شرايط فرق كرد. سپاهان كه قهرمان شد اوضاع متفاوت شد. بعد از آن هم که سپاهان قهرمانی هایش را ادامه داد و من می شنیدم که خیلی ها آرزویشان حضور در سپاهان بود. پس در سپاهان هم می توان خوب بود و به شهرت رسید.

اگر اشتباه نکنم آخرین تیمی که در ایران برای آن بازی کردی شهرداری بندرعباس بود. درسته؟

-بله. سال آخر حضورم در ایران من در شهرداری بودم. مربی شهرداری رسول کربکندی شد. او از من دعوت کرد و من راهی این تیم شدم. به هر حال بعضی شرایط که شما از آن خبر دارید باعث شد که ابتدا از سپاهان جدا شوم و سپس شرایطی به وجود بیاید که دیگر نتوانم در فوتبال اصفهان باشم و به خاطر پیشنهاد آقای کربکندی که خیلی مدیون ایشان هستم به این تیم رفتم.

صحبت از آقا رسول شد. تو در این سالها که در اصفهان بودی این سالها با مربی های زیادی در سپاهان کار کردی. از نظر فنی کدامیک از این مربی ها بار فنی بیشتری داشتند و تاثیرگذارتر بودند؟

طی سالهایی که در ایران بودم مربیان زیادی داشتم. هر مربی سبک خاص خود را داشت. یک نفر از نظر فنی قوی بود و دیگری از نظر مدیریت. اما در این چند سال که در ایران بودم، رسول کربکندی و منصور ابراهیم زاده به من خیلی کمک کردند. در دو سه سال اولی که به ایران آمدم، برایم خیلی سخت بود اما با کمک های این مربیان در لیگ ایران جا افتادم. من زمان رسول كربكندي به فوتبال ايران آمدم و با او هم رفتم. سال آخر به خاطر آقارسول رفتم شهرداري.

منصور ابراهیم زاده هم دوره اول حضورم در سپاهان مربي بود. بعد كه رفتم ذوب‌آهن دوباره با هم بوديم. وقتي برگشتم سپاهان هم ايشان كمك لوكا بوناچيچ بود. به همين دليل مدت زيادي را كنار هم كار كرديم. اگر این دو مربی این مصاحبه را می خوانند به آنها عرض می کنم که هیچ وقت کمک هایشان را فراموش نمی کنم.

نظرت در مورد ویسی و تیم جوانی که برای سپاهان تشکیل داده چیه؟ به نظرت این مربی جوان در سپاهان می تواند موفق باشد؟

خوب من در جریان جزییات تیم امسال سپاهان نیستم که چه بازیکنانی دارد و چه شده است اما هم برای ویسی و هم برای سپاهان آرزوی موفقیت دارم، سپاهان همواره تیمی بوده است که با بازیکنان جوان و با استعداد و خوب خود به چشم آمده است. امیدوارم ویسی در این تیم بتواند انتظارات هواداران را برآورده کند و سپاهان همیشه بتواند بر بام فوتبال ایران قرار بگیرد و کمتر اجازه بدهد که سایر تیم ها به ویژه تیم های استقلال و پرسپولیس به مقام قهرمانی برسند

آرمناک!گلهایی كه خوردي را به یاد داری؟

نه! پير شده‌ام و خیلی چيزي يادم نمانده است. هيچ‌وقت دنبال اين نبودم كه به عقب برگردم و ببينم چه اتفاقي افتاده است اما بردهاي خوب‌مان را گاهي اوقات به ذهن مي‌آورم . یا نتایجی که باعث شد حسابی اتفاقات خوبی برای مان بیفتد . مثلا ديداري كه با پرسپوليس در تهران مساوي كرديم. در اصفهان بازي مساوي شده بود و همان مساوي در تهران در نهایت باعث شد سپاهان سه هفته مانده به پايان ليگ قهرمان شود. آن تساوي از برد هم شيرين‌تر بود. اين اولين قهرماني سپاهان بود. كسي باور نمي‌كرد سه هفته مانده به پايان ليگ قهرمان شويم. وقتی به آن قهرمانی فکر می کنم حسرت می خورم که چقدر این سالها زود می گذرد. کل شهر اصفهان با اولین قهرمانی ما تا چند روز غرق در پایکوبی بود!

یک زمانی بحث حضور تو در تیم ملی ایران هم پیش آمد. فکر می کنم زنده یاد منصور پورحیدری اولین بار در این باره با محمد رضا ساکت مدیر عامل اسبق سپاهان در این باره صحبت کرد که آیا امکان حضور آرمناک در تیم ملی ایران وجود دارد یا خیر

من لازم می دانم که فوت آقای منصور پورحیدری را تسلیت بگویم. منصور پورحیدری از بزرگان فوتبال ایران بودم که چند ماه پیش خبر فوت ایشان را شنیدم و خیلی ناراحت شدم. منصور پورحیدری انسان بزرگ و با اخلاقی برای فوتبال ایران بود و لازم است با خانواده ایشان و همه جامعه فوتبال ایران و باشگاه اسقلال در این باره همدردی کنم.

من براي تيم‌ملي ارمنستان بازي كرده بودم و طبق قوانين فيفا نمي‌شد براي تيم‌ملي كشور ديگري بازي كنم. هميشه اولش يك شوخي عامل يك بحث جدي مي‌شود. خلاصه اولش اين داستان هم با يك شوخي آغاز شد اما در نهايت گفتم ايران را مثل كشورم دوست دارم. بچه‌هايم اينجا بزرگ‌ شده‌اند و زبان فارسي ياد گرفته‌اند. با اين حال مليتم را عوض نمي‌كنم. هرچند كه عوض كردن مليتم هم باعث نمي‌شد مشكل فيفا حل شود.

مصاف های تو و احمد رضا عابدزاده همیشه جالب توجه بود. تو و احمدرضا دو غول دروازه بانی حاضر در لیگ ایران بودید و جدال هایتان خیلی جذاب بود

بله. احمدرضا واقعا گلر بزرگی بود. فکر می کنم پنج شش مرتبه جلوی هم بازی کردیم. هروقت كه مقابلش بازي مي‌كرديم لئون(استپانيان) گل مي‌زد. شوت‌هاي لئون حرف نداشت. هر دفعه هم گل قشنگ مي‌زد. نه از آن گل‌هاي اتفاقي كه زيبا نيستند. شوت‌هايي كه مي‌رفت به سه‌كنج دروازه و عابدزاده فقط مي‌ايستاد و نگاه‌شان مي‌كرد. ولی به هر حال تاکید می کنم که احمدرضا گلر بسیار خوب و با احترامی بود. گل هایی که از ما می خورد به خاطر این بود که لئون بسیار فوق العاده شوت می زد و شوت هایش غیر قابل مهار بود. همیشه که با هم بازی می کردیم به هم احترام می گذاشتیم و با هم احوالپرسی می کردیم.

برای تیم ملی ارمنستان هم که چند سال بازی کردی

بله.من وقتي به سپاهان آمدم چهار، پنج سالي بود كه براي تيم‌ملي ارمنستان بازي مي‌كردم. هميشه دروازه‌بان اول نبودم اما خيلي ‌وقت‌ها شانس بازي داشتم.

حساس‌ترين بازي تيم‌ملي ارمنستان زمان تو كدام ديدار بود؟

سال94 با تيم‌ملي به آمريكا رفته بودم. قبل از جام‌جهاني. مقابل تيم‌ملي آرژانتين قرار گرفتيم كه تمام ستاره‌هاي آن زمانش را داشت.

آن زمان دیگو مارادونا هم در ترکیب تیم ملی آرژانتین بود؟

بله مارادونا هم بود و یک بازی فوق العاده را با آنها برگزار کردیم، من هم به عنوان گلر اول تیم،درون دروازه ايستاده بودم. تجربه خوبي بود. در نهايت بازي يك بر يك تمام شد. ارمنستان نمايش خوبي داشت. به هر حال در آن سالها دیگو مارادونا ستاره بی چون و چرای فوتبال جهان بود و بازی کردن در مقابل او لذت زیادی داشت. با اینکه گفتم پیر شده ام و حافظه ام کمتر یاری می دهد، آن بازی را به خاطر دارم كاني‌گيا در آن دیدار به ما گل زد. روي يك صحنه مدافعان‌مان اشتباه كردند و در شلوغي جلوي دروازه ضربه‌اش را زد.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار