اصفهان »
دریا قدرتی پور: نبود نیروی متخصص و ماهر؛ زخم کهنه ای که حالا در کارگروه اقتصادی استان اصفهان هم روی آن دست گذاشته شده است.
اگر بیش از سه میلیون و 200 هزار دانشجوی کشور را غربال کنیم، جمعیت کوچکی از افراد ماهر از میانشان بیرون میآید که یک پیام آشکار برایمان دارد؛ اینکه ما در تولید مدرک، سیستمی چیره دست داریم ولی در تربیت نیروهای ماهر هنوز الفبا را هم نیاموختهایم.
شب سه شنبه یازدهم خردادماه، کارگروه اقتصادی، اشتغال و سرمایهگذاری استان اصفهان تشکیل شد تا از مسئله مهمی پرده بردارد؛ اینکه امروز در اصفهان بیکار نداریم بلکه، بیشتر افراد فاقد مهارت داریم که باید آنها را به یک مهارت مجهز و اقدام به استخدام آنها کنیم.
دبیر کارگروه اقتصادی استانداری اصفهان در این جلسه به یک نتیجه دیگر هم رسید:«با وجودی که آمار 220 هزار بیکار در اصفهان داده میشود اما کمبود شدید نیروی کار در استان به یک معضل مبدل شده است و امروز روی بیلبورد تمامی شهرکهای صنعتی اصفهان استخدام نیروی کار نصب شده است.»
در این جلسه اما تحلیل نداشته هایمان را بیشتر، پروین صالحی به عهده گرفت؛ کرسی نشین مجلس که عین حقیقت را گفت و این سئوال را طرح کرد که چرا ما نمیتوانیم اشتغال مؤثر در استان اصفهان ایجاد کنیم: «ترک خاک ایران از سوی کارگران ماهر و پزشکان، پرستاران متبحر، آینده ایران را با چالش جدی مواجه میکند. باید از جامعه نخبگان برای حل این مشکل کمک گرفت و هرچه زودتر چارهای اندیشید.»
او وضع بازار کار و اشتغال اصفهان را چندان مناسب ندانست و از بی تبحر بودن کارگران در این عرصه گلایههایی هر چند نرم کرد: «به آموزش دوگانه و آموزش کارگر ماهر و ایجاد بستر برای پرورش کارگران متبحر باید به عنوان یک اصل پرداخته شود.»
او با ادبیاتی متفاوت، ولی با مفهومی شبیه به سخنان دبیر کارگروه اقتصادی استانداری اصفهان، یک حرف واحد را زد و آن چیزی نبود جز لزوم توجه به مهارت آموزی نیروهای انسانی؛ مدرک به دست هایی که سهم زیادی از تعداد بیکاران را به خود اختصاص داده اند و از نظام آموزشی سوا شده اند تا به جمع بزرگی از کسانی بپیوندند که شغلی ندارند.
در سال گذشته هم مدیر کل وقت تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان اصفهان، تلنگری به این موضوع زده بود و یادآور شده بود که کاستی های زیادی در حوزه اشتغال و مهارت آموزی وجود دارد: «نبود نیروی کار ماهر یکی از معضلاتی است که امروزه بنگاه های اقتصادی را با چالشهای فراوان مواجه کرده است.»
کلانی، در آن زمان نقش دولت و نهادهایی که وظیفه ایجاد اشتغال در کشور را بر عهده دارند مؤثر دانسته و تأکید کرده بود که اگر هم افزایی لازم بین دستگاه های متولی امر اشتغال شکل گیرد بخش زیادی از معضل بیکاری و نبود نیروی ماهر حل خواهد شد.
خلاصه سخنان مدیر کل سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان اصفهان نشان می دهد که سواد مهارتی در کشور ناکافی است؛ همان سوادی که حدفاصل سواد مدرسهای و سواد منجر به پیشرفت کشورها محسوب میشود که نتیجه این کمبود سواد مهارتی، بیکاری خیل عظیمی از جمعیت در کشور و به خصوص اصفهان به عنوان قطب صنعتی کشور است.
از سویی دبیر اجرایی خانه کارگر استان اصفهان گره ماجرا را در این می داند که بخش قابل توجهی از نیروهای انسانی کشور مهارت های لازم برای ورود به بازار کار را ندارند و به همین دلیل اگر به شغلی هم وارد شوند بهره وری مورد انتظار را ندارند؛ نکاتی که نشان می دهد ما برداشت درستی از مفهوم فرهنگ کار نداریم: «نباید از این نکته غافل شد که مهارت آموزی و یادگیری یک حرفه به امنیت شغلی کمک می کند. بنابراین یک کارگر تا زمانی که کارگر ساده و بدون مهارت است نباید توقع امنیت شغلی داشته باشد.در واقع اقتصاد امروز مردمی را تربیت می کند که به دنبال استخدام های دولتی و پشت میزی هستند و دانشگاه ها بدون اینکه فایده ای داشته باشند تنها سطح توقع افراد را بالا برده اند تا جایی که اغلب شغلهای پیشنهادی به افراد با مهارتهای آنها تناسبی ندارد.»
صحبت های دبیر اجرایی خانه کارگر اصفهان چالشی مشکل ساز است که حجت ا... عبدالملکی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، راه حل آن را متوجه سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور می داند: «تاکنون این سازمان فعالیت های قابل قبولی از جمله اعطای مجوز سه روزه آموزشگاه های فنی و حرفه ای آزاد، راه اندازی مراکز جوار کارگاهی و تعامل با اصناف داشته است. مهارت، مهمترین عنصر اشتغال پایدار است و جهش مهارت در دو بعد کمی و کیفی نیاز امروز بازار کار و برون رفت از معضل بیکاری است. دو مقوله فرهنگ کار و مهارت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است که مهارت و گسترش فرهنگ آن در جامعه بر عهده سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور است که با تأمین نیروی کار ماهر می توان به این مهم دست یافت.»
این مهم نشان می دهد که امروزه از دانشگاهها نیروهای بی مهارت بیرون میآیند و لازم است برای رفع این نقیصه دوباره سیستمی طراحی و هزینههایی شود تا دانشآموختگان بیمهارت، مهارتی بیاموزند. اما آیا این هدررفت سرمایه و انرژی و افتادن در دور باطل نیست؟
در نظام اداری و سیستم استخدام کشوری ما شاخص استخدام بر اساس مدرک تحصیلی و پرداختها بر همین مبنا تعریف میشود. در واقع مهارت در سایه مدرک از اولویت استخدام خارج میشود و این مسئله خود عاملی برای تشدید مدرکگرایی در جویندگان کار است.
هرچه به نظام آموزشی کشور خرده بگیریم که دانشآموختگان بیمهارت را فارغالتحصیل میکند، خردهای بجاست. اما نباید از این مانع فرهنگی نیز غافل شویم که داشتن مدرک در ذهن مردم به داشتن مهارت برتری دارد و این دیدگاه بیتردید همان مقاومتی است که برای تحصیل دبیرستانیها در رشتههای فنی (کاردانش، فنی و حرفهای) وجود دارد.
یک باور ریشهدار در جامعه ما، تحصیل در رشتههای نظری (ریاضی، تجربی، انسانی) را با عاقبت میداند، درحالی که این رشتهها همانی است که به تولید دیپلمههای بیمهارت منجر میشود که بعد از ورود به دانشگاه نیز سریال بیمهارتی را این بارهمزمان با ارتقای مدرک دنبال میکنند.
این مانع فرهنگی را گوشهای از ذهنتان نگه دارید تا برسیم به سند تحول مهارت که امسال در دستور کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی قرار دارد و مجری آن سازمان فنی و حرفهای است. سندی پر و پیمان که وضعیت آموزشی از دانشجویان تا کودکان کار را دربرمی گیرد و قرار است با اصلاح قوانین و مصوبه ها و آیین نامه های موجود در توسعه آموزش مشاغل خانگی و خرد و آموزشهای بازارمحور و توانمندسازی، آسیبدیدگان بازار کار را از این وضعیت نجات دهد. اما باید توجه داشت که اجرای این سند به شرطی موفق میشود که قبل از آن، مانع فرهنگی ذکر شده برطرف شود و به جای تلاش برای یافتن شغلی دولتی یا پشتمیزنشینی، افراد جویا کار به مهارتآموزی گرایش پیدا کنند.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰