کد خبر: ۲۵۲۹۰۵
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۳

دریا قدرتی پور: پیاده روهای چهارباغ مدعیان خوبی هستند.کافی است چند ساعتی را در آنجا قدم بزنی تا کسانی را ببینی که شاید چندین بار از ابتدا تا انتهای پیاده رو را گز می کنند تا عقربه ها جایشان را با هم عوض کنند، ثانیه ها و دقیقه ها هم یکجا نمانند و ساعات بیکاری به هر نحو که شده بگذرد.

با هر کدامشان که همصحبت شوی یک جمله دستگیرت می شود: «نه ارث پدری داریم و نه پارتی در اداره ای.» کسانی که از ماندن در اضطراب و بیکاری و اعتماد به آمارهایی که هر بار عنوان می شود، خسته شده اند. فرقی هم ندارد کدام دولت با کدام نگاه سر کار باشد.

حاصل این وضع سال‌هاست که شده وعده دادن قبل از تصاحب صندلی‌ها و عمل نکردن به بیشتر قول‌ها در ایام دراز حکمرانی و تحویل دادن حجمی از مشکلات به دولت بعدی؛ بعد هم نالیدن دولت‌های بعد از این که ویرانه‌ای تحویل گرفته‌اند.

این بدقولی ها پیمانه صبر خیلی ها را لبریز کرده است. کسانی مثل ابراهیم که از بعد از شیوع کرونا، دست و پای شغلش شکست و نتوانست مثل قبل ادامه بدهد. حالا او و همکارانش از رقابت با دیگران بازمانده اند و به نوعی ورشکسته و بیکار شده اند.

ابراهیم یک کارگاه کوچک تولید کفش داشته و بخاطر به روز نبودن ماشین آلاتش نتوانسته دوام بیاورد: «وام ها زیاد بود و بانک ها هم مانع تراشی می کردند. ما ماندیم و کارگرانم که نمی توانستم حقوقشان را بدهم.» او همه اموالش را در کف قیمت فروخته و حالا به خیل بیکاران اصفهان پیوسته است.

به غیر از ابراهیم خیلی های دیگر هستند که از تورم و بیکاری زخم خورده اند. حرف های هر کدامشان را بشنوی مشابه همدیگر است. بیکاری حالا به یک کلمه تکراری تبدیل شده است تا مراجع رسمی و غیر رسمی هر بار ابعاد تازه تری از آن را بنمایانند. ابعادی که گاهی در پس آمارهای ضد ونقیض یک رقمی و دو رقمی رد گم می کند و باز سرباز می کند تا زخم بیکاری هیچوقت خوب نشود.

زخمی که دولت ها تا کنون نتوانسته اند برای آن مرهمی بگذارند. سال ها پیش قرار بود این زخم توسط بنگاه های زودبازده ترمیم شود اما این بنگاه ها هم نتوانستند دوام بیاورند خیلی هایشان تعطیل شدند و خیلی های دیگر دست و پا شکسته ادامه دادند و از سرنوشت آنها اطلاعی در دست نیست.

اکنون هم عملکرد دولت در زمینه بیکاری سناریویی است که به شدت به بنیان های اقتصاد مبتنی بر بازار وابسته است. این را نادر که حالا بیکار است و قبلاً یک مغازه کفاشی داشته می گوید. او حالا همه چیزش را از دست داده است؛ کتابی حرف می زند و اطلاعاتش کم و زیاد در مورد اقتصاد بد نیست. به گفته او جذب سرمایه خارجی و تقویت بخش خصوصی تنها راهکاری است که می تواند طعم شیرین بیکاری تک رقمی را به مردم بچشاند.

فضای رقابتی نابرابر در عرصه کار و تجارت اجازه نمی دهد گفته های نادر به حقیقت بپیوندد، مسئله ای که برای کارگران اصفهانی که روزانه به تعدادشان افزوده می شود و یا کسانی که فارغ التحصیل سراب کار شده اند نمود پررنگ تری دارد. علیرضا هم  یکی از همین کارگرانی است که  به دنبال اجرای طرح بنگاه های زود بازده مدت ها پیش در یک شرکت پخش تجهیزات پزشکی مشغول به کار شده و حالا روزهای بیکاریش را می گذراند: «بعد از اینکه مدیر شرکت با استخدام ما وام را گرفت، بلافاصله چک های برگشتی اش را  پاس کرد و اموال شرکت را زیر قیمت فروخت. بعد از چندماه با ما سه نفر دستمزد سه ماهمان را تصفیه کرد و اعلام بر شکستگی کرد و ما به جرگه بیکاران اضافه شدیم. »

در همین رابطه یك كارشناس مسائل اقتصادی، افزایش نرخ بیكاری فزاینده فارغ التحصیلان دانشگاهی را مشكل اقتصاد ایران دانسته و می گوید: «تنها راه حل برای عبور از این مشكل افزایش حجم سرمایه گذاری داخلی و خارجی است.»

مهدی پازوكی معتقد است: «در حال حاضر، جوانان بسیاری بیکار هستند که از دلایل آن وضعیت بد اقتصادی، تعدیل نیرو در کارخانه ها یا کارگاه ها و بسیاری از مسائل دیگر است؛ این در حالی است که اشتغال بايد ثبات و استمرار داشته باشد و آمار كارگران موقت و شاغلين شغل‌های كاذب، نمی تواند در ارائه آمار ايجاد شغل و نرخ بيكاری صحيح باشد.»

این تحلیلگر اقتصادی افزود: «معضل كنونی كشور در بخش اشتغال و بازار كار، بیكاری فارغ التحصیلان دانشگاهی است كه پس از فراغت از تحصیل برای ورود به عرصه كار و تولید با مشكل جدی روبه رو می شوند.»

این كارشناس اضافه كرد: «تداوم بیكاری این گروه جامعه و بی توجهی دانشجویان به كسب مهارت های شغلی مورد نیاز بازار كار، سبب شده است نرخ بیكاری فارغ التحصیلان بیش از سایر گروه ها باشد.»

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار