کد خبر: ۲۵۵۳۹۳
تاریخ انتشار: ۱۶ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۶

دریا قدرتی پور: دنیای شاخ ها دنیای میلیونی هاست. کسانی که در رقابت تنگاتنگی گرفتار شده اند و هر کاری می کنند تا جای پای محکم تری برای خودشان بسازند و فالوورهایشان هر روز بیش از دیروز شود.

تا چند وقت پیش تا به این حد شاخ ها، شاخ نشده بودند اما دنیای اینترنت فضای ما را هم عوض کرد و از انحصار سلبریتی ها بیرون آمد و رسید به آدم های عادی تا جایی که حالا دنیای مجازی عرصه تاخت و تاز عادی هایی شده است که به مدد اینستاگرام و این فضای رنگارنگ که همه چیز در آن سطحی است، آرمان ها را عوض و دل ها را فتح می کنند. کسانی که نه شاخ و دم دارند و نه حتی گاهی چیز دندانگیری برای عرضه کردن اما اینقدر حاشیه سازند که توانسته اند با همان حاشیه ها برای خود پول بسازند؛ عددهای پرطمطراقی که کسب و کار جدیدی را برای هیچ ایجاد کرده است.

آنها نه کار اقتصادی می کنند و نه اختراعی و نه حتی نوآوری؛ فقط گاهی لایف استایل هایشان را به نمایش می گذارند. هر کاری که می کنند نه چیزی به مخاطبشان اضافه کرده اند و نه چیزی به آنها آموخته اند، فقط لحظات و دقایق و یا ساعت های زیادی از آنها به گروگان گرفته اند تا خودشان را نشان دهند. آنها دابسمش یا کلیپ هایی پر از طنز و هجو و گاهی هزل می سازند تا به هر صورتی شده برای خودشان شاخ بشوند و نانشان در روغن باشد.

برای تبلیغ در اینستاگرام مهمترین فاکتور عدد است. عددهایی که به قول کسانی که در این حوزه کار می کنند دارای اهمیت بسیاری است.

سوگند، یکی از کسانی است که به قول خودش اگر کمی دیگر انتظار بکشد و به همین نحو ادامه بدهد فالوورهایش آنقدر زیاد خواهند شد که در دسته شاخ ها قرار بگیرد. به گفته خودش روزانه 8 تا 10 ساعت از زمان خود را در اینستاگرام می گذراند.

به نظر او اینکه چقدر فالوور داری، اگر ویدیو بگذاری چقدر بازدید‌کننده داری، اگر پست بگذاری چقدر لایک می‌خورد چقدر از فالوورهایت واقعی و فیک نیست، خیلی مهم است به این خاطر که صاحبان کالا‌ها و صفحاتی که قصد تبلیغ محصول یا خدماتشان را دارند با بالا و پایین کردن این اعداد در آخر به این سئوال می‌رسند: «برای تبلیغات چقدر پول می‌گیری؟» و ما بر اساس مقدار فالوورهایی که داریم خط و نشان برایشان می کشیم و مبلغ تعیین می کنیم.

 در کشور ما سلبریتی و اینفلوئنسر، تعریف دقیق و مشخصی ندارد. کافی است صفحه اینستاگرام را هر چند روز یک بار باز کنی و یک شاخ جدید ببینی. آدم های عادی که تا چند روز پیش کنار ما زندگی می کردند و حالا با انتشار ویدیویی از خودکشی و یا حرکات غیرعادی یا اشکال عجیب و غریب و یا حتی بسیار عادی تر از این حرف ها تنها برای تبلیغات پا به خانه های ما می گذارند و به راحتی الگویی برای زندگیمان می شوند.

حالا فرهنگی که تا دیروز نه رسمش داشتیم و نه آن را می پذیرفتیم به راحتی آب خوردن میزبان خانه های ما می شود و هر آنچه می خواهد از ذهن های ما می گیرد و خودش را حک می کند توی جای جای لحظه هایی که قرار است با دیگران شریک شویم.

جالب اینجاست که تبلیغات اینترنتی اینچنینی به چند دسته تقسیم می شود و با اینکه گاهی هیچ خلاقیتی در آنها به کار برده نمی شود اما گاهی هم با دوربین های حرفه ای و نه با موبایل های معمولی تصویربرداری می شود تا قیمت ها هم در این گردونه تغییراتی داشته باشد.

شاید به همین خاطر است که چند سالی است این نوع تبلیغات از صداوسیما و روزنامه‌ها به فضا‌های مجازی کوچ کرده اند و حالا اینستاگرام یکی از بهترین رسانه‌هایی است که می‌توان تبلیغ محصولات را در آن انجام داد، اما واقعاً، این تبلیغات بازخوردی را که باید، داشته است؟  تب تند تبلیغات اینستاگرامی اما آنقدر داغ است که صاحبان کالاها و خدمات به این سئوالات فکر نمی کنند. آنها می خواهند به هر شکل که شده از بازار عقب نمانند و در دایره رقبا جا نمانند. گرچه برخی دیگر هم به همان بازارهای سنتی بسنده کرده اند و اعتقادی به این تبلیغات، آنهم در پس پیکسل های تبلیغاتی ندارند.

 تا اینجا نه مشکلی برای تبلیغ کنندگان هست و نه مشکلی برای تبلیغ کالاها. اما آنچه برخی از کارشناسان و محققان اجتماعی را می ترساند موجی است که بدون هیچ ابایی در حال گسترش است. گردابی که خیلی ها را در دام می اندازد و بدون سر و صدا در خود فرو می کشد.

ایران جزو 8 کشور فعال در فضای اینستاگرام است و بر اساس مطالعات انجام شده، زنان و دختران حدود 70 درصد از مخاطبان این شبکه اجتماعی را تشکیل می دهند. بپذیریم یا نه این شبکه اجتماعی طی سال های اخیر تغییرات زیادی را در سبک غذا خوردن، خودآرایی، پوشش، محیط زندگی خانوادگی، تفریحات، نگرش های سیاسی و اجتماعی ایجاد کرده و با قدرت و سرعت به دنبال نفوذ هرچه بیشتر بر فرهنگ ما به ویژه در میان زنان است.

به اعتقاد یک جامعه شناس، در حالی که در جامعه ما هنوز استفاده از موبایل و اینترنت و دیگر شبکه های اجتماعی به خوبی فرهنگسازی نشده است اما امروزه سهم استفاده از این وسیله در جامعه بیش از چیزی است که باید باشد. این موضوع پیامدهای بسیاری از جمله منزوی شدن افراد و دچار افت اخلاقی و پرخاشگری کسانی که نمی توانند همپایه بلاگرها یا شاخ ها باشند را به دنبال دارد.

در کنار این موضوع خیلی ها به واسطه عقب نماندن از قافله هر کاری می کنند تا در این وانفسا شاخ بشوند اما تبدیل به شاخ شکسته هایی می شوند که از اینجامانده اند و از آنجا رانده.

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار