خورشید کیایی: معماری شهرهای ما در دوران معاصر، هویت ندارد. نه بازتابی از گذشته است و نه المان های مدرن را همراه خود دارد. آنچه به جا مانده بناها و ساختمان هایی است که در حال تبدیل شدن به بلندمرتبه ها و برج هایی هستند که نه نمایی از زیبایی دارد و نه آرامش.
ساخت و سازهایی که اکنون چهره شهرها را از زیبایی و حس آرامش خالی کرده اند و در حالی که برخی از آنها شیک و نوساز و خوش آب و رنگ هستند اما سازگاری چندانی با شهرهای ما ندارد و شهروندان نمی توانند با این ساختمان ها ارتباط برقرار کنند.
به گفته کارشناسان ارتباط زیادی هست بین سرزندگی شهروندان و شکل شهرها. شهرهایی که از لحاظ بصری و نوع ساخت و ترکیب بندی به گونه ای باشد که شهروندان اشتیاق داشته باشند تا در آن زندگی کنند. اما شواهد می گوید شهرهای ما و محیطی که در آن زندگی می کنیم چندان طبق استانداردها ساخته نشده و مردم را علاقه مند نمی کند و بیشتر از اینکه تماشای آن برای شهروندان لذتبخش باشد، در آنها حالت تنش و عصبی شدن را تداعی میکند.
نیاز نیست تعریف رضایتمندی از محل سکونت را کنکاش کنیم، کافی است به این سئوال پاسخ دهیم که از کدام ساختمان یا میدان یا فضای شهری محله هایمان خاطره ای یا دلبستگی داریم؟ اگر به راحتی بتوانیم به این سئوال پاسخ دهیم مشخص می شود که ما دلبستگی خوبی به محله و شهرمان داریم اما بی تعارف از هر کسی بپرسیم تنها چند محله و خیابان قدیمی را می تواند نام ببرد که تأثیر زیادی روی او گذاشته و مابقی چندان برایش دلچسب نبوده که بتواند با معماری آنها به آرامش برسد.
مریم کاشفی، استاد دانشگاه و پژوهشگر معماری، این موضوع را به خوبی شرح می دهد. به نظر این کارشناس در دهههای اخیر معماری ساختمانها به سمت مدرن شدن پیش رفته و از آنجا که ایران دارای ریشه و تاریخ عمیقی در معماری ساختمانی و شهری است، معماری مدرن هنوز نتوانسته جای خود را به طور کامل در ایران باز کند.
کاشفی معماری گذشته ایران را بسیار غنی و با هویت دانسته و گفت: معماری در گذشته یک هنر در ایران محسوب میشده است و هر یک از سبکهای مختلف معماری پیام و مفهوم خاص خود را داشته است اما امروزه معماری بیشتر از آنکه هنر باشد یک تخصص و علم محسوب میشود و هنر و پیامی در معماریهای جدید در ایران دیده نمیشود.
عظیم رجبپور، کارشناس مسائل شهری نیز نظری همسو با این کارشناس دارد و معتقد است که کارکرد امروزی بسیاری از بناها و فضاهای شهری به اندازه ای تنزل پیدا کرده که شهروند را تحقیر می کند. شهروند از آنجا که هیچ هارمونی بین خود و بنا نمی بیند، نمی تواند با آن ارتباط برقرار کند و در نتیجه تعلق خاطری نیز میان او و فضای شهری ایجاد نمی شود. در این شهرها آدمها همیشه از هم عبور میکنند چون معماری شهرشان چنین طراحی شده، همدیگر را نمیبینند چون فضایی برای دیدن و تعامل رودررو در شهر طراحی نشده است. افراد از هم پنهان میشوند چون یاد نمیگیرند پیوندی برقرار کنند اگرهم اندک ارتباطی هست با گمان و سوءظن است.
نمونههایی از این دست در بسیاری از کلانشهرهای ما وجود دارد و طبق آمارهای موجود بیشترین خودکشیها و نقاط بزه مربوط به مکانهایی با معماری غیرکاربردی و غیرملموس است.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰