کد خبر: ۲۵۷۴۲۸
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۴۰۱ - ۰۸:۴۹

دریا قدرتی پور: بر اساس تحقیقات انجام شده مشخص شده كه اغلب شهروندان کلانشهرها از آلودگی صوتی رنج می‌برند و در مناطقی زندگی می‌كنند كه آلودگی های صوتی در آن منطقه بیش از استانداردهای تعیین شده است. یكی از انواع این آلاینده‌های صوتی، صدای ناخوشایند «بوق» خودروها و موتورسیكلت‌هاست. صدایی كه هر بار تكرارش توسط راننده قرار است معانی متفاوتی را در پی داشته باشد. به عنوان مثال بوق های كوتاه برای سلام و احوالپرسی، چند بوق پی در پی و ممتد برای خداحافظی، بوق های پی در پی به مدت طولانی برای بدرقه ماشین عروس و... به كار می‌رود.

فاطمه یکی از کسانی است که بخاطر موقعیت شغلی که دارد مجبور است بیشتر اوقاتش را در خیابان تردد کند. او معتقد است افراط در  كار  به جایی رسیده كه حتی رانندگان آژانس برای مطلع كردن مسافر از حضورشان بوق می‌زنند! پدر خانواده برای اعلام حضور به اعضای خانه بوق می‌زند و خلاصه بوق به نوعی زبان گفتگو هم تبدیل شده است.

این در حالی است كه بسیاری از مردم معتقدند كسانی كه بدینگونه از بوق اتومبیل خود استفاده می‌كنند، افرادی فاقد تربیت اجتماعی هستند. با این همه واقعیت آن است كه همین دسته از مردم  نیز در شرایط مشابه به عملی مشابه دست می‌زنند و عجیب اینكه هیچكس هم توجیه قابل قبولی  برای چنین رفتارهای غلطی كه دیگر به صورت عادت و خود به خودی انجام می‌شوند ندارد.

به عقیده دكتر صالحی جامعه‌شناس، كاربرد نادرست بوق در موارد غیرضروری و به شكل های آزاردهنده یك ضدارزش تلقی می‌شود و‌در این بین مردم و جوانان هیچكدام مقصر نیستند، بلكه ساختار غلط جامعه و نبود سرگرمی، هیجان كار و... باعث بروز این صحنه‌ها در سطح شهرها می‌شود كه خود این مسئله پیامدهای منفی زیانباری را به دنبال دارد. او اضافه می کند: «از دیدگاه جامعه این‌گونه جوانان افرادی ناهنجار تلقی می‌شوند و همواره مردم با دید منفی و سرزنش‌آمیز به آنها می‌نگرند كه حاصل آن شكاف بین دو لایه اجتماعی جوان ها و مسن‌ترها خواهد شد. این امر به آن دلیل است كه جوانان بخاطر تخلیه هیجانات خود در خیابان و كوچه‌ها از طریق بوق زدن و ایجاد مزاحمت برای دیگران ناهنجاری های بسیاری را ایجاد می‌كنند.»

مهرداد یكی از كسانی است كه به قول خودش ماشینش را «اسپرت» كرده و روی آن بوق هایی با انواع صداها نصب كرده است. به اعتقاد مهرداد این امر نوعی سرگرمی محسوب می‌شود و تولید هیجان می‌كند. دكتر صالحی با اشاره به تخلیه بیمارگونه هیجانات از طریق بوق زدن و دلیل كار كسانی مانند مهرداد بیان می‌كند: «در كشورهای مختلف با برپایی كارناوال‌های شادی، احداث انواع پیست‌های موتورسواری و اتومبیلرانی و محل‌هایی برای تخلیه انرژی و هیجانات نهفته، جوانان، كمتر نیازی به تخلیه خود در خیابان ها و كوچه‌ها از طریق بوق زدن و مزاحمت برای دیگران پیدا می‌كنند.»

مینا 25 ساله نیز بوق زدن های مفرط را ناشی از پیامد تخلیه هیجان می‌داند و می‌گوید: «بسیاری از جوانان با این كار به خصوص در مواقع شادی احساس رضایت می‌كنند.»

 اما سئوال اینجاست كه چرا بوق زدن در تمامی موارد رواج یافته و تنها به مواقع شادی و تخلیه هیجان منتهی نمی‌شود بلكه عاملی برای هشدار، نشان دادن عصبانیت و... نیز شده است؟ معصومه 52 ساله در پاسخ به این سئوال می‌گوید: «انگار بوق زبان دوم راننده‌هاست. خیلی از آدم ها موقع رانندگی یك دست به فرمان دارند و دست دیگر به بوق، این امر در كشور ما بیش از سایر كشورها دیده می‌شود و این شاید بخاطر نبود قانون مشخصی برای بوق زدن باشد.» وی با اظهار نارضایتی از اینكه مردم ما نمی‌دانند چه زمان‌هایی باید از بوق استفاده كنند تأكید می‌كند: «وقتی از منزل بیرون می‌روم با انواع و اقسام صداهای بوق مواجه می‌شوم، به طوری كه چنان اعصابم ناراحت می‌شود كه از بیرون آمدن پشیمان می‌شوم.

رضا یكی از افرادی است كه 22 سال است رانندگی می‌كند. وی معتقد است: «ما در واقع با بوق زدن می‌خواهیم به آنچه قصد داریم برسیم و این فرهنگ عمومی نیست چون انسان‌های باشخصیت با بوق زدن مشكلات خود را حل نمی‌كنند.» وی در پاسخ به اینكه مردم بیشتر در چه مواقعی از بوق استفاده می‌كنند بیان می‌كند: «گاهی بوق زدن بخاطر آزار دادن و گاهی برای كمك به دیگران به كار می‌رود و این در حالی است كه جوانان بیشتر برای جلب توجه این كار را انجام می‌دهند. اما در حال حاضر بوق زدن چنان عادی و رایج شده كه مردم بوق های مزاحم را از انواع دیگر تشخیص نمی‌دهند و به نوعی دچار سردرگمی شده‌اند.»

دكتر فرامرز نقدی، روان‌شناس در این زمینه معتقد است: «آلودگی صوتی باعث تحریك سیستم اعصاب مركزی، تأثیر بر غدد داخلی و ایجاد اختلالات هورمونی سلامت می‌شود و هنگامی كه باعث كاهش شنوایی شود، شخص نمی‌تواند به راحتی با افراد جامعه ارتباط برقرار كند و این خود باعث كاهش كیفیت زندگی و سلامت روانی فرد شده و باری را بر دوش جامعه می‌گذارد.»

وی می‌افزاید: «عوارض ناشی از آلودگی های صوتی در مراحل اولیه قابل تشخیص نیست. این بیماری ها نخست هیچ علامتی از خود نشان نمی‌دهند ولی در بلندمدت باعث بروز مشكلاتی چون سردرد، فشارخون بالا، خستگی، تحریك‌پذیری و زودرنجی، سوء هاضمه، اختلال خواب و... می‌شود و از سویی اختلالات گوارشی، التهابات روده بزرگ و بیماری های روده‌ای را نیز باید به این پیامدها افزود. همچنین ابتلا به بیماری هایی چون سرماخوردگی به دفعات فراوان، نگرانی و ناراحتی‌های عصبی، كاهش راندمان كاری و... نیز از اثرات آلودگی های صوتی می‌باشد.»

طبق برآوردهای انجام شده هم‌اكنون حدود 120 میلیون نفر از مردم جهان دارای اختلالات شنوایی هستند كه 16 درصد آن به دلیل مسایل شغلی است و نسبت آن در مردان 22 درصد و در زنان بیش از 11 درصد است.  با وجود هشدارهای پزشكان و روانشناسان در زمینه آلودگی های صوتی هر ساله با افزایش وسایط نقلیه موتوری میزان آلودگی صوتی نیز افزایش می‌یابد و به نوعی جامعه ما را دچار بحران كمبود سكوت كرده است.

آنچه مسلم است اینكه به آرامش رسیدن در قرن جدید یك نیاز اساسی محسوب می‌شود، چرا كه درگیری‌ها و تنش‌های زندگی ماشینی، مستلزم آن خواهد بود كه انسان بتواند دمی را به آرامش گذراند. آرامشی كه به نظر می‌رسد رسیدن به آن به دلیل وجود انواع آلودگی‌های صوتی چندان ساده نباشد.

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار